سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء(ع)دستگردقداده

مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س)

مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) به مدت سه شب باسخنرانی حجت الاسلام کشکولی و مداحی مداحان اهلبیت برگزار میگردد

سایت درحال بروز رسانی میباشد

حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء

سایت درحال بروز رسانی میباشد

حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء

سایت درحال بروز رسانی میباشد

حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء

سایت درحال بروز رسانی میباشد

حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء

هیئت سیدالشهداء(ع)


1

دیگر صفحات

حجت الاسلام سروری

شوق وصال

آرشیو مطالب

آستان امامزاده سید ابوالحسن(ع)

آستان امامزاده سید ابوالحسن(ع)

پایگاه شهدای دستگردقداده

شهدای دستگرد قداده

مقام شفاعت حضرت معصومه (علیهاالسلام)

دستگردقداده

نویسنده: غلامعلی عباسی


مقام شفاعت، موهبتی است الهی که خداوند متعال به آنان که روحشان به جلوه قدسی مزیّن است، عنایت می‌کند. بر اساس بیان و دلالت روایات، عالی‌ترین مرتبه آن «مقام محمود» است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روز رستاخیز در آن مقام، طلوع می‌کند و آبشار نور شفاعت را از آن مطلع بر امت جاری می‌گرداند.(1)


شفاعت در قرآن 

بیست و پنج آیه قرآن(2) درباره شفاعت - نفیاً و اثباتاً - نازل شده است و بیش از 30 مرتبه این کلمه و مشتقات آن در قرآن تکرار گردیده است؛ این فزونی آیات، دلیل روشنی بر اهمیّت موضوع شفاعت در قرآن است. بعضی از بزرگان، این مجموعه آیات را به هفت گروه تقسیم نموده و به بحث درباره آن پرداخته‌اند.(3)

آیاتی که مقام شفاعت را برای دارندگان اذن الهی اثبات می‌کند، عبارتند از:

1. «مَنْ ذَالَّذی یَشْفَعُ عِندَهُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ»(4)؛ «کیست که بدون اذن او شفاعت کند.»

2. «ما مِنْ شَفیِعٍ اِلاَّ مِنْ بَعْدِ اِذْنِهِ»(5)؛ شفیعی نیست که جز به اذن و فرمان او شفاعت کند.»

3. «وَ لا تَنْفَعُ الشَّفعَةُ عِنْدَهُ اِلاَّ لِمَنْ اَذِنَ لَهُ»(6)؛ «در روز رستاخیز، شفاعت کسی سودی نمی‌بخشد، مگر شفاعت آن که خدا به او اذن دهد.»

4. «یَومَئذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفعَةُ اِلاَّ مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً»(7)؛ «در آن روز، شفاعت هیچ کس سود نبخشد؛ جز آن کسی که خدا به او اذن دهد و به گفتار او راضی شود.»

5. «وَلا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفعَةَ اِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِاْلحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»(8)؛ «کسانی، غیر خدا که مورد پرستش واقع می‌شوند [بتها...] هرگز قادر بر شفاعت نیستند؛ مگر آن گروه که به حق گواهی دهند و از صمیم جان به آن دانا باشند.»

6. «لا یَمْلِکُونَ الشَّفعَةَ اِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»(9)؛ «در آن روز هیچ کس [معبودهای دروغی] مالک شفاعت نباشد مگر آن که با خدا عهدی داشته باشند.»

7. «... وَ لا یَشْفَعُونَ اِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ»(10)؛ درباره کسانی شفاعت می‌کنند که مورد پسند خدا باشند و آنان از خوف خدا هراسانند.

از این آیات، به روشنی استفاده می‌شود که برخی انسان‌ها از مقام شفاعت برخوردارند. دقت در مفاهیم آیات، ما را به نکات زیر راهنمایی می‌کند:

- در روز رستاخیز، گروهی با داشتن شرایطی شفاعت خواهند کرد. 

- یکی از شرایط شفاعت، اذن الهی است.

- شفاعت کننده باید به یگانگی خدا و بندگی خویش گواهی دهد: «اِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ».

- شفاعت کننده باید با خداوند، پیمان شفاعت داشته باشد: «اِلاَّ مَنِ اتَّخِذَ عِنْدَ الرَّحْمن عَهْداً».

- تقاضای شفاعت نباید با سخنی که خشم خدا را برمی‌انگیزد آمیخته باشد: «وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً» شاید مقصود آیه این باشد که درخواست شفاعت نباید در باره افرادی باشد که شایستگی شفاعت را ندارند.

- شفاعت شونده باید مورد رضایت خدا باشد: «الاّ لِمَن اِرْتَضی».


شفاعت در آیینه روایات 

پیامبر اکرم و جانشینان راستین آن حضرت (علیهم السلام)، به پیروی از قرآن مجید و در راستای تفسیر آیات شفاعت، این موضوع را در سخنان خود یاد کرده و آن را یک اصل ثابت و نقطه درخشان در فرهنگ نامه اسلام، بیان نموده‌اند.

صدها روایات، درباره شفاعت و شرایط آن، در کتاب‌های حدیثی شیعی و سنی موجود است. ما به ذکر چند روایت اکتفا می‌کنیم:

1. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اُعطیتُ خَمْساً... و اُعطِیتُ الشَّفاعَةَ فَاَخَّرْتُها لاُِمَّتی فَهِیَ لِمن لا یُشْرِکُ بِاللهِ شَیْئاً»(11)؛ «خداوند بزرگ به من پنج امتیاز عطا فرمود و یکی از آنها شفاعت است که آن را برای امت خود نگاه داشته‌ام، برای کسانی که مشرک نباشند.»

2. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در تفسیر آیه «عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»(12) فرمود: «هُوَ المَقامُ الَّذی اَشْفَعُ لاُِمَّتی فِیهِ»(13)؛ «(مقام محمود که در این آیه آمده است) همان مقامی است که در آن برای امتم شفاعت می‌کنم.»

3. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اَنَا اَوَّلُ شافِعٍ و اوَّلُ مُشَفَّعٍ»(14)؛ «من نخستین کسی خواهم بود که شفاعت می‌کند و اولین کسی خواهم بود که شفاعتش پذیرفته می‌شود.»

4. نیز فرمود: «اَسْعَدُ النَّاسِ بِشَفاعَتی یَوْمَ الْقِیامَةِ، مَنْ قالَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ خالِصاً مِنْ قَلْبِهِ اَوْ نَفْسِهِ»(15)؛ 

«خوشبخت‌ترین افراد به واسطه شفاعت من در روز رستاخیز کسی است که بگوید: لا اله الاّ الله» در حالی که در قلب و وجودش اخلاص داشته باشد.»

5. نیز فرمود: «شَفاعَتی لِکُلِّ مُسْلِمٍ»(16)؛ «هر کس مسلمان باشد از شفاعت من بهره‌مند خواهد شد.»

6. نیز فرمود: «اِنّی لَاَرجُو اَنْ اَشْفَعَ یَومَ الْقِیامَةِ عَدَدَ ما عَلیَ الاَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ وَ مَدَرَةٍ»(17)؛ «همانا امیدوارم که در روز رستاخیز به عدد درختان و کلوخ‌های روی زمین، از مسلمانان شفاعت کنم!

7. نیز فرمود: «فَیُشْفَعُونَ حَتّی یَخْرُجَ مَنْ قالَ: لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ مِمَّنْ فی قَلْبِهِ مِیزانُ شَعِیرَةٍ»(18)؛ «آنگاه شفاعت می‌شوند، تا آنجا که حتی اگر کسی به اندازه یک جو، از ایمان واقعی داشته باشد از آتش جهنم خلاص می‌شود.»

8. نیز فرمود: «مَنْ صَلَّی عَلی مُحَمَّدٍ وَ قالَ الَلَّهُمَّ اَنْزِلْهُ الْمَقْعَدَ المُقَرَّبَ عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَجَبَ لَهُ شَفاعَتِی»(19)؛ «هر کس بر من درود فرستد و بگوید: خدایا، او را در روز قیامت به مقام قرب خود جای ده، شفاعت من برای او واجب می‌شود.»

9. نیز فرمود: «اَنَا اَوَّلُ شافِعٍ فِی الْجَنَّةِ»(20)؛ «من اولین کسی‌ام که در بهشت شفاعت می‌کند.»

10. علی علیه السلام فرمود: «لَنا شَفاعَةٌ و لاَِهْلِ مَوَدَّتِنا شَفاعَةٌ»(21)؛ «ما شفاعت می‌کنیم و دوستان ما نیز مقام شفاعت دارند.»


مقام محمود و شفاعت پیامبر اکرم 

بر پایه روایات اسلامی، بر بام بلند مقام شفاعت که همان مقام محمود است، چهره مبارک خاتم الانبیاء می‌درخشد. آن حضرت در آن مقام طلوع می‌کند و فروغ شفاعت خویش را بر امت جاری می‌سازد. آن بزرگوار چنین فرمود: «هنگامی که در مقام محمود قرار گیرم برای افرادی از امتم که مرتکب گناهان بزرگ شده‌اند شفاعت می‌کنم و خدای متعال، شفاعتم را در باره آنان می‌پذیرد. به خدا سوگند! کسانی که ذریّه و فرزندان مرا آزار داده باشند، شفاعت نمی‌کنم.»(22)

نیز فرمود: «آن هنگام که رستاخیز برپا شود، من پیشوای پیامبران و سخنگوی آنان و صاحب شفاعت ایشان خواهم بود... .»(23)


شفاعت قرآن و عترت

بنابر احادیث فراوان، در روز رستاخیز، قرآن و عترت نیز شفاعت می‌کنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنّی لَاَشْفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَاُشَفَّعُ، و یَشْفَعُ عَلِیٌّ فَیُشَفَّعُ وَ یَشْفَعُ اَهْلُ بَیْتی فَیُشَفَّعُونَ»(24)؛ «من در روز قیامت، شفاعت می‌کنم و شفاعتم پذیرفته می‌شود و علی علیه السلام شفاعت می‌کند و شفاعتش پذیرفته می‌شود، اهل بیت من شفاعت می‌کنند و شفاعت آنان هم پذیرفته می‌شود.»

نیز فرمود: «اَلشُّفَعاءُ خَمْسَةٌ: اَلْقُرآنُ وَ الرَّحِمُ وَالْاَمانَةُ و نَبِیُّکُمْ وَ اَهْلُ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ»(25)؛ «شفاعت کنندگان پنج دسته‌اند: قرآن، خویشاوندان، امامت، رسول اکرم و اهل بیت پیامبر (علیهم السلام).»

نیز فرمود: «قرآن را بیاموزید؛ زیرا قرآن در روز قیامت، اهل قرآن را شفاعت می‌کند.»(26)

امام صادق علیه السلام سه مرتبه فرمود: «وَاللهِ لَنَشْفَعَنَّ لِشیعَتِنا...»(27)؛ «به خدا سوگند! شیعیان خود را شفاعت می‌کنیم.»

نیز فرمود: «شَفاعَتُنا لاَِهْلِ الْکَبائِرِ مِنْ شِیعَتِنا...»(28)؛ «شفاعت ما برای کسانی از شیعیان ما است که مرتکب گناهان بزرگ شده‌اند.»

معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام پرسید: «مَنْ ذَالَّذِی یَشْفُعُ عِنْدُهُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ»؛ «آنان که از سوی خداوند اذن دارند، چه کسانی‌اند؟»

آن حضرت پاسخ داد: «قالَ نَحْنُ اُولئِکَ الشَّافِعُونَ»(29)؛ «ما آن شفاعت کنندگان می‌باشیم.»


شفاعت پیامبران، فرشتگان و مؤمنان 

پس از قرآن و عترت، فروغ شفاعت از جمال انبیای بزرگ، فرشتگان مقرّب، علمای ربانی، شهدا و مؤمنان، ساطع است. آنان در عرصه رستاخیز به شفاعت گناهکاران قیام می‌کنند.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یَشْفَعُ النَّبِیُّونَ وَالْمَلائِکَةُ وَالْمُؤْمِنُونَ...»(30)؛ «پیامبران و فرشتگان و مؤمنان شفاعت می‌کنند.»

نیز فرمود: «یَشْفَعُ یومَ الْقِیامَةِ، اَلْاَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»(31)؛ «در روز رستاخیز، پیامبران و سپس دانشمندان و سپس شهیدان راه خدا شفاعت می‌کنند.»

نیز فرمود: «فَیُؤْذَنُ لِلْمَلائِکَةِ وَ النَّبِیِّین و الشُّهَداءِ اَنْ یَشْفَعُوا فَیَشْفَعُونَ و یُخْرِجُونَ مَنْ کانَ فی قَلْبِهِ ما یَزِنُ ذَرَّةً مِنْ اِیْمانٍ»(32)؛ «پس اذن داده می‌شود که فرشتگان و پیامبران و شهیدان شفاعت کنند. آنگاه آنان شفاعت می‌کنند و هر کس را که ذرّه‌ای ایمان در قلب او باشد از آتش خارج می‌کنند.»

شفاعت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام 

اکنون روشن شد که شفاعت، جلوه‌های قدسی با اذن خداوند نزد او پذیرفته است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شفاعت می‌کند. قرآن و عترت شفاعت می‌کنند. دانشمندان و شهیدان شفاعت می‌کنند. خلاصه آنکه، علی علیه السلام فرمود: «ما شفاعت می‌کنیم و دوستان ما نیز مقام شفاعت دارند.»(33)

حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) نیز شفاعت می‌کند. گستره سفره شفاعتش به وسعت تاریخ تشیّع و عموم شیعیان است. حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: «تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِیَ الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ(34)؛ به شفاعت فاطمه معصومه، همه شیعیانم به بهشت می‌روند.» استحقاق چنین مقام و منزلتی برای حضرت معصومه (علیهاالسلام) روشن و آشکار است. پیامبر اکرم فرمود: «کسی که قرآن را بیاموزد و احکام آن را پاس بدارد، خداوند او را اهل بهشت قرار می‌دهد و شفاعت او را درباره ده نفر از خویشاوندانش که همه سزاوار آتش باشند، می‌پذیرد.»(35)

نیز فرمود: «هنگامی که انسان مؤمنی، به نودسالگی رسد، خداوند گناهان او را می‌بخشد و شفاعت او را درباره خویشانش می‌پذیرد.»(36)

همچنین فرمود: «در پرتو شفاعت یک نفر از امت من، جمعیتی بیش از افراد بنی تمیم به بهشت خواهند رفت.»(37)

نیز فرمود: «اهل بهشت در صف‌هایی منظم می‌ایستند. آنگاه یکی از دوزخیان، از مقابل یکی از آنان عبور می‌کند و به او می‌گوید: آیا یاد داری که یک روز از من آب خواستی و من تو را سیراب کردم؟ پس اکنون مرا یاری کن. در این هنگام آن شخص که اهل بهشت است برای او شفاعت می‌کند و نیز یکی از اهل جهنم بر یکی از اهل بهشت می‌گذرد و به او می‌گوید: آیا به خاطر داری که روزی آب وضو به تو دادم، پس مرا یاری کن. آن شخص او را شفاعت می‌کند.»(38)

شیخ مفید می گوید: «وَ یَشْفَعُ الْمُؤْمِنُ البَرُّ، لِصَدیقِهِ الْمُؤْمِنِ المُذْنِبِ، فَتَنْفَعُهُ شَفاعَتُهُ و یُشَفِّعُهُ اللهُ وَ عَلی هذَا الْقَوْلِ اِجْماعُ اْلاِمامِیَّةِ»(39)؛ «مؤمن پارسا و نیکوکار برای دوست گناهکارش شفاعت می‌کند و خداوند، شفاعتش را می‌پذیرد و این مطلب، نزد عموم امامیه، پذیرفته شده است.»

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «... وَ اِنَّ اَدْنَی الْمُؤْمِنِینَ شَفاعَةً یَشْفَعُ فی اَرْبَعینَ مِنْ اِخْوانِهِ»(40)؛ «و کمترین مرتبه شفاعت مؤمن آن است که در باره چهل نفر از برادرانش شفاعت می‌کند.»

با توجه به این مجموعه روایات، آشکار و بدیهی است که در سایه رحمت واسعه خداوند رحمان و مکانت عرشی حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام)، همه شیعیان به نور شفاعت آن حضرت وارد بهشت شوند.

پی نوشت : 

1- المیزان، طباطبایی، ج 1، ص 176 و 177.

2- المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، واژه «شَفَعَ».

3- شفاعت در قلمرو عقل، قرآن و حدیث، جعفر سبحانی، ص 100 – 58/ شفاعت در قرآن و حدیث، رضا استادی، ص 34-6/ شفاعت، احمد مطهری و غلامرضا کاردان، ص 44-9.

4- بقره/ 255.

5- یونس/ 3.

6- سبأ/ 23.

7- طه/ 109.

8- زخرف/ 86.

9- مریم / 87.

10- انبیاء/ 28.

11- مسند احمد، ج 1، ص 301/ صحیح بخاری، ج 1، ص 92 و 119 (باب التّیمّم و کتاب الصلوة).

12- اسراء/ 79.

13- مسند، احمد بن حنبل، ج 2، ص 528/ سنن ترمذی، ج 4، ص 365، ح 5145 (با اندکی تفاوت).

14- سنن ترمذی، ج 5، ص 248، ح 3695/ سنن دارمی، ج 1، ص 26 - 27.

15- صحیح بخاری، ج 1، ص 36، (کتاب العلم، باب الحرص علی الحدیث).

16- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1444.

17- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 347.

18- همان، ج 3، ص 345.

19- همان، ج 4، ص 108.

20- صحیح مسلم، ج 1، ص 130/ سنن دارمی، ج 1، ص 27.

21- خصال، صدوق، ص 624.

22- المیزان، طباطبایی، ج 1، ص 176 - 177.

23- سنن ترمذی، ج 5، ص 247، ح 3692/ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1443.

24- مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 15/ مجمع البیان، ج 1، ص 104، (با اندکی تفاوت).

25- همان، ص 14.

26- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 251.

27- مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 14.

28- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 376.

29- تفسیر عیاشی، ج 1، ص 136/ محاسن برقی، ص 183، (با اندکی تفاوت).

30- صحیح، بخاری، ج 9، ص 40.

31- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1443.

32- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 43.

33- خصال، صدوق، ص 624.

34- سفینةالبحار، ج 2، ص 376.

35- سنن ترمذی، ج 4، ص 245/ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 78/ مسند احمد، ج 1، ص 148.

36- مسند احمد، ج 2، ص 89.

37- سنن دارمی، ج 2، ص 328/ سنن ترمذی، ج 4، ص 46/ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1444.

38- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1215.

39- اوائل المقالات، مفید، ص 52.

40- همان، ص 53.


منبع: قم در عصر حضور ائمه و غیبت صغری


روابط عمومی فرهنگسرای دستگردقداده|سه شنبه 94/5/27 | نظر

نمونه هایی از فضائل وسیره فردى امام رضا (علیه السلام )

دستگردقداده+کانون مصباح دستگردقداده

نویسنده:سید على اکبر قریشى


دعاى مستجاب 

1- آل برمک، مخصوصاً یحیى بن خالد بر مکى براى حفظ حکومت و مقام خویش هارون عباسى را وادار کردند تا موسى بن جعفر (ع) را شهید کرد، بدین سبب امام رضا (ع) در مکه به آنها نفرین کردند، حکومت و مقامشان تار و مار گردید.

محمد بن فضیل گوید: ابوالحسن رضا (ع) را دیدم، در عرفات ایستاده و دعاى مى‌کرد. بعد سرش را پایین انداخت، (گویى چیزى به قلب مبارکش الهام شد) که وى علت سر به زیر انداختن را پرسیدند؟ فرمود: به برامکه نفرین مى‌کردم که سبب قتل پدرم شدند. خداوند امروز دعاى مرا درباره آنها مستجاب کرد، امام از مکه برگشت، چیزى نگذشت که در همان سال، هارون بر آنها خشم گرفت وتار و مارشان کرد، 1جعفر برمکى شقه شد، پدرش یحیى به زندان رفت، بطورى متلاشى شدند که مایه عبرت مردم گشتند.

* * * 

علم غیب

2- حسن بن على بن وشا از مسافر نقل مى‌کند: با ابوالحسن الرّضا (ع) در «منى» بودم، یحیى بن خالد با گروهى از آل برمک از آنجا گذشتند. امام صلوات الله علیه فرمود: بیچاره‌ها نمى‌دانند در این سال چه بلایى به سرشان خواهد آمد، بعد فرمود: بدانید عجیب‌تر از این آن است که من با هارون مانند این دو انگشت خواهم بود، آنگاه دو تا انگشت مبارک را در کنار هم گذاشت. مسافر گوید: والله من معنى این کلام را نفهمیدم مگر بعد از آنکه امام را در طوس در کنار قبر هارون دفن کردیم. 2

* * * 

لقب رضا ازخدا است 

3- ابونصر بزنطى رضوان الله علیه گوید: به امام جواد صلوات الله علیه گفتم: قومى از مخالفان شما مى‌گویند: پدرت صلوات الله علیه را مأمون، رضا لقب داد، که به ولایت عهدى راضى شد. فرمود: به خدا قسم، دروغ گفته و گناهکار شده‌اند. پدرم را خداى تعالى رضا لقب داده است زیرا که به خداوندى خدا در آسمانش و به رسالت رسول الله و ائمه در زمینش راضى بود. 

گفتم: مگر همه پدرانت چنین نبودند؟ فرمود: آرى. گفتم: پس چرا فقط پدرت به این لقب ملقب شدند؟ فرمود: چون مخالفان از دشمنانش مانند موافقان از دوستانش از وى راضى شدند و چنین چیزى براى پدرانش به وجود نیامد، لذا از میان همه به رضا ملقب گردید. 3

ناگفته نماند: مخالفان خواسته‌اند با این طریق منقصتى بر آن حضرت فراهم آوردند، ولى چنانکه دیدیم این لقب از جانب خدا بوده است، درست است که همه امامان صادق، کاظم، رضا، جواد و هادى و... بودند ولى براى هر یک بمناسبتى لقب بخصوص تعیین گشته است .

* * * 

حضرت ابوالحسن رضا (ع) در«نیاج»

4- ابو حبیب نیاجى 4 گوید: رسول خدا (ص) را در خواب دیدم که به «نیاج» آمد و در مسجدى که حاجیان هر سال مى‌آمدند نشست گویا محضر ایشان رفته و سلام کرده و مقابلش ایستادم، در پیش آن حضرت طبقى از برگ درختان خرماى مدینه بود و در آن خرماى صیحانى داشت. گویا رسول خدا مشتى از آن خرما را به من داد، شمردم هیجده تا بود، - پس از بیدارى - خوابم را چنین تأویل کردیم که هیجده سال عمر خواهم کرد.

بعد از بیست روز در زمینى بودم که براى زراعت آماده مى‌کردند، مردى پیش من آمد گفت: حضرت ابوالحسن رضا (ع) به «نیاج» آمده و الان در مسجد نشسته‌اند. در این بین دیدم که مردى به دیدار آن حضرت مى‌روند، من هم به زیارت آن بزرگوار شتافتم، دیدم در محلى نشسته که رسول خدا (ص) را در آنجا دیده بودم، زیر آن حضرت حصیرى بود مانند حصیررى که در زیر جدش بود. و در پیش وى طبقى از برگ درخت خرما و در آن خرماى صیحانى قرار داشت 

سلام کردم، جواب سلامم را داد و از من خواست نزدش بروم، مشتى از خرما به من داد که شمردم هیجده تا بود، گفتم: یابن رسول الله (ص)! زیاد بدهید، فرمود: اگر رسول خدا (ص) زیاد داده بود ما هم زیاد مى‌دادیم «فقال لوزادکَ رسولُ اللّه لزدْناکَ» 5.

* * * 

فضایل امام رضا(ع)اززبان ابراهیم بن عباس

5- ابراهیم بن عباس گوید: امام رضا (ع) نشد که به کسى در سخن گفتن ظلم یا جفا کند، هر که با او سخن مى‌گفت، کلام او را قطع نمى‌کرد و مجال مى‌داد تا آخر سخنش را بگوید. اگر کسى حاجت پیش او مى‌آورد در صورت امکان ابداً او را رد و مأیوس نمى‌کرد. ندیدم که در پیش کسى پایش را دراز کند، و ندیدم در پیش کسى تکیه کند. ندیدم که به کسى از غلامانش فحش بدهد، ندیدم که آب دهان را به زمین اندازد، و ندیم که با صدا و قهقهه بخندد بلکه فقط تبسم مى‌کرد.

چون سفره طعام را باز مى‌کردند همه خدمتکاران و غلامانش را و حتى دربان را با خود در سر سفره مى‌نشانید. شبها کم مى‌خوابید، بیشتر بیدار مى‌ماند، اکثر شبها از اول تا آخر احیا مى‌کرد، بسیار روزه مى‌گرفت، در هر ماه سه روز روزه از وى فوت نمى‌شد. مى‌گفت : این روزه همه عمر است «ذلک صومُ الدّهر» .6 در پنهانى بسیار احسان مى‌کرد و صدقه مى‌داد، این کار را بیشتر در شبهاى ظلمانى انجام مى‌داد، هر که گوید: نظیر او را در خوبى دیده‌ام، باور نکنید 7.

* * * 

مبارزه با اسراف 

6- روزى غلامانش میوه‌اى را خوردند ولى آن را تمام نخوردند و مقدارى مانده به دور انداختند، امام صلوات الله علیه بر آنها بر آشفت و فرمود: سبحان الله، اگر شما بى نیاز هستید دیگران بدان نیازمندند، بجاى انداختن، به مستمندان انفاق کنید، «سبحان الله ان کنتم استغنیتم فان اُنا ساً لم یستغنوا اطعموه من یحتاج الیه» 8.

* * * 

علم غیب ‌

7- محمد بن سنان گوید: به آن حضرت عرض کردم: خودت را به امامت و پیشوایى مشهور کرده و در جاى پدرت نشستى حال آن که از شمشیر هارون خون مى‌ریزد؟! فرمود: قول رسول خدا (ص) به من این جرأت را داده است، آن حضرت فرمود: اگر ابوجهل مویى از سر من برکند، بدانید که من پیغمبر نیستم، و من مى‌گویم: اگر هارون توانست مویى از سر من بگیرد بدانید که من امام نیستم. 9

* * * 

فضیلت زیارت امام رضا(ع)

8- رسول خدا (ص) فرمود: بزودى پاره‌اى از بدن من در زمین خراسان دفن مى‌شود، هیچ غمگینى او را زیارت نمى‌کند، مگر آن که خدا غمش را زایل مى‌کند و هیچ گناهکارى او را زیارت نمى‌کند، مگر آن که خدا گناهانش را مى‌آمرزد. «قال رسول اللّه (ص) ستّد فَنُ بضعةٌ منى بخراسان مازارها مکروب الا نفس الله کربه و لا مذنب الا غفرالله ذنوبه» 10زیارت ائمه علیهم السلام مانند توبه از مکفرات است و مصداق: «ان الحسنات یذهبن السیئات» (هود: 114) مى‌باشد، رسول خدا (ص) این کلام را در وقتى فرموده که هنوز پدر و مادر امام هم به دنیا نیامده بودند.

امام جواد صلوات الله علیه به داوود صرمى فرمود: «من زار ابى فله الجنة» .11 هر که قبر پدرم را زیارت کند اجرش بهشت است .

و در روایت دیگرى فرمود: هر کس قبر پدرم را عارفاً بحقه زیارت کند ازطرف خدا بهشت او را ضمانت مى‌کنم: «قال ابوجعفر محمد بن على الرضا (ع) ضمنت لمن زار قبر ابى (ع) بطوس عارفاً بحقه الجّنةَ على اللّه عزوجل» 12.

* * * 

سخنىگهربار 

9- ثامن الائمه صلوات الله علیه فرمود: مؤمن، مؤمن (واقعى) نمى‌شود مگر آن که در وى سه سنت (عادت و کار) باشد: سنتى از پروردگارش ،سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش. اما خصلتش از پروردگار آن است که اسرار مردم رإ؛ّّ مخفى بدارد و افشا نکند و اما خصلتش از پیامبر آن است که با مردم مدارا کند، و امام خصلتش از امام آن است که در ضررهاى بدنى و مالى صبر و استقامت داشته باشد. «قال الرضا (ع) لایکون المؤمن مؤمناً حتّى یکونَ فیه ثلاث خصالٍ: سنةٌ من ربه و سنة من نبیه و سنة من ولیّه، فاما السّنةُ من ربه فکتمان السر و اما السنة من نبیه فمداراة الناس و اما السنة من ولیّه فالصبر فى الباساء والضراء» تحف العقول: ص 442.

* * * 

احسان 

10- مردى به محضر حضرت رضا (ع) آمد و گفت: به اندازه مروت خویش به من احسان کن، فرمود: نمى‌توانم (زیرا مروت امام خارج از حد بود). گفت: پس بقدر مروت من احسان کن، امام فرمود: آرى، بعد به غلامش فرمود: دویست دینار به او بده.

امام در روز عرفه در خراسان همه مالش (شاید نقدینه باشد) را احسان کرد و به اهل نیاز تقسیم فرمود. فضل بن سهل گفت: این غرامت و اسراف است. فرمود: نه، بلکه غنیمت است، آنچه را که در آن پاداش و کرامت هست، غرامت مشمار.13 

* * * 

على بن موسى عالم آل محمد

11- موسى بن جعفر صلوات الله علیه به پسرانش مى‌فرمود: برادرتان على بن موسى عالم آل محمد است، از او از دینتان بپرسید، آنچه مى‌گوید حفظ کنید، من ازپدرم امام صادق (ع) دفعات شنیدم مى‌گفت: عالم آل محمد در صلب تو است اى کاش او را درک مى‌کردم، او همنام امیرالمؤمنین على است. .14 امام صادق صلوات الله علیه در 25 شوال 83 هجرى از دنیا رفت، امام رضا (ع) بعد از 16 روز در 11 ذوالقعده همان سال به دنیا آمد.

* * * 

تواضع 

12- مردى از اهل بلغ گوید: در سفر خراسان در خدمت امام رضا (ع) بودم .روزى طعام خواست، همه خدمتکاران از سیاهان و دیگران را کنار سفره جمع کرد، گفتم: فدایت شوم ،بهتر آن است که آنها در خوان دیگرى بخورند. فرمود: آرام باش پروردگار همه یکى است، مادرمان حوا و پدرمان آدم یکى است، مجازات بسته به اعمال است «فقال: مه ان الرّبّ تبارک و تعالى واحد، والام واحدة والاب واحد و الجزاء بالاعمال» 15.

* * * 

بنده نوازى

13- امام صلوات الله علیه به غلامانش گفته بود: در وقت طعام خوردن اگر بالاى سرتان هم بایستم قبل از تمام کردن طعام برنخیزید، یاسر گوید: گاهى بعضى از ما را صدا مى‌کرد، مى‌گفتند: مشغول طعام خوردنند، مى‌فرمود: پس بگذارید طعامشان را تمام کنند: «قال: ان قمت على رؤوسکم و انتم تاکلون فلاتقوموا حتى تفرغوا». 16

* * * 

توحید

14- بزنطى علیه الرحمة نقل مى‌کند: مردى از ماوراء نهر بلخ خدمت امام رضا (ع) آمد و گفت: از شما سؤالى مى‌کنم اگر جواب دادید به امامتان معتقد خواهم بود، حضرت فرمود: از هر چه مى‌خواهى بپرس.

گفت: مرا از خدایت خبر بده، در کجا بوده و چطور بوده و بر چه چیز تکیه کرده بوده است؟ امام (ع) فرمود: «انّ اللّه اَیّنَ الأَینَ بلاأینٍ و کَیّفَ الکْیفَ بلا کیفٍ و کان اعتمادُه على قدرته» .

یعنى خداوند به وجود آوردنده مکان است بى آنکه مکانى داشته باشد و به وجود آورنده کیفیت است بى آنکه کیفیتى داشته باشد و اعتمادش بر قدرتش بود، (خدا لامکان است، مکان از عوارض جسم است، خدا جسم نیست، کیفیت، مخلوق خداست، لازمه‌اش محدود بودن است، خدا بى انتها است، خدا بر قدرت خود ایستاده، هستى را از جایى دریافت نکرده است).

آن مرد چون این جواب را شنید برخاست، سر مبارک امام را بوسید و گفت: «اشهد ان لا اله الا الله و ان محمداً رسول الله و ان علیا وصى رسول الله والقیّمُ بعده بما أَقام به رسول الله و انّکم الائمة الصادقون و انک الخلف بعدهم» 17 ظاهراً آن مرد از فلاسفه بوده و از جواب امام (ع) پى‌به دانایى و امامت آن حضرت برده است .

‌معجزه اى از امام رضا (ع) و مجسم شدن عکسها

صدوق رحمة الله علیه در عیون اخبار الرضا (ع) نقل مى‌کند: در عهد مأمون عباسى که حضرت رضا (ع) ولیعهد بود، باران قطع گردید، مأمون از آن حضرت خواست درباره باران دعا کند، امام فرمود: روز دوشنبه چنین خواهم کرد، رسول خدا (ص) دیشب با امیرالمؤمنین به خواب من آمد و فرمود: روز دوشنبه به صحرا برو و از خدا باران بطلب که خدا بر آنها باران خواهد فرستاد...

امام به صحرا رفت و از خدا باران خواست، باران آمد و احتیاج مردم رفع گردید. 5 امام جواد صلوات الله علیه فرمود: بعضى از بدخواهان پدرم، به مأمون گفتند: یا امیرالمؤمنین! به خدا پناه که تو شرافت عمیم و افتخار بزرگ خلافت را از خاندان بنى عباس به خاندان علویان منتقل کنى!! بر علیه خود و خانواده‌ات اقدام کردى. این جادوگر و فرزند جادوگران را آوردى، و او را پس از آن که گمنام بود میان مردم شهرت دادى، آوازه‌اش را بلند کردى.

دنیا را با این جادو که در وقت دعایش باران آمد، پر کرد. مرا واهمه گرفت که خلافت را ازخاندان عباسى خارج گرداند، حتى وحشت کردم که با سحر خود نعمت شما را زایل نموده و بر مملکت تو شورش بر پا دارد، آیا کسى بر علیه خود چنین جنایتى کرده است؟!!

مأمون گفت: این مرد در پنهانى مردم را به سوى خویش دعوت مى‌کرد، خواستیم او را ولیعهد خود گردانیم تا مردم را به سوى ما دعوت نماید و مردم بدانند که اهل حکومت و خلافت (دنیا دوست) است و آنان که به وى فریفته شده‌اند بدانند که در ادعاى خود از تقوا و فضیلت و زهد صادق نیست! خلافت مال ما است نه مال او، ولى ترسیدیم که اگر او را به حال خود رها کنیم، براى ما از جانب او وضعى پیش بیاید که جلوگیرى نتوانیم کرد.

واکنون که کرده خود را کردیم و به خطاى خود پى بردیم، مسامحه در کار وى ابداً روا نیست، ولى مى‌خواهیم بتدریج او را در نزد رعیت چنان بنمایانیم که بدانند لیاقت حکومت ندارد، آنوقت ببینیم با چه راهى بلاى او را از سر خود مى‌توانیم قطع نماییم.6

آن مرد گفت: یا امیرالمؤمنین! مجادله با او را به عهده من بگذارید، تا خود و یارانش را مغلوب نمایم و احترام و عظمت او را پایین آورم، اگر هیبت تو در سینه‌ام نبود او را سر جاى خودش مى‌نشاندم. و بر مردم آشکار مى‌کردم که از لیاقت ولایت عهدى که به او تفویض کرده‌اى قاصر است .

مأمون گفت: چیزى براى من محبوبتر از این کار نیست که به او اهانت و از قدرتش کاسته گردد، گفت: پس بزرگان مملکت، فرماندهان، قضات، و بهترین فقهاء را جمع نمایید، تا منقصت او را در پیش آنها روشن کنم، تا از مقامى که او را در آن قرار داده‌اى پایین آید.

مأمون نامبردگان را جمع کرد، و در صدر مجلس نشست و حضرت رضا (ع) را در مقام ولایت عهدى در طرف راست خود نشانید، پس از رسمیت جلسه، آن شخص که از طرف مأمون مطمئن بود، شروع به سخن کرد و گفت: مردم از شما بسیار حکایات نقل مى‌کنند. و در تعریف شما افراط کرده‌اند، بطورى که اگر خودتان بدانید از آنها بیزارى مى‌کنید، اولین اینها آن است که: شما خدا را درباره باران که عادت باریدن دارد، دعا کردید و باران آمد، مردم آن را به حساب معجزه‌اى از شما گذاشتند و نتیجه گرفتند که در دنیا نظیر و مانندى ندارد. این امیرالمؤمنین ادام الله ملکه و بقاءه است که با کسى مقایسه نمى‌شود مگر آن که برتر آید، شما را در محلى قرار داده که مى‌دانید، این پاسدارى از حق و انصاف نیست که مجال دهید دروغگویان بر علیه او و بر له شما بدروغ چیزهایى بگویند که تکذیب مقام امیرالمؤمنین است!! و شما را از او بالاتر بدانند؟!!!

امام صلوات الله علیه فرمود: بندگان خدا را مانع نمى‌شوم ازاین که نعمتهاى خدا را درباره من یاد و حکایت کنند، اما این که گفتى: صاحب تو (مأمون) مقام مرا برتر داشت، او مرا قرار نداد مگر در مقامى که پادشاه مصر، یوسف صدیق را در آن قرار داد، حال آن دو را نیز مى‌دانى (یوسف پیامبر بود و او یک پادشاه مشرک).

در این وقت آن مرد بر آشفت و گفت: پسر موسى! از حد خود قدم فراتر گذاشتى، که خداوند بارانى را در وقت معین خود نازل کرد و تو آن را وسیله بلندى مقام خود قراردادى، که به مقام حمله به دیگران بر آیى؟ گویا معجزه ابراهیم خلیل را آورده‌اى که سرهاى پرندگان را در دست گرفت و اعضاء آنها را در کوهها پراکنده نمود و به وقت خواندن، آمدند و بر سرهاى خود چسبیدند و شروع به پرواز کردند؟!!!

اگر راستگویى این دو عکس شیر را که در مسند خلیفه هستند زنده کن و بر من مسلط گردان، در این صورت معجزه‌اى براى تو خواهد بود، اما باران که با دعاى تو آمد، تو از دیگران در این کار برتر نیستى.

امام صلوات الله علیه از جسارت آن خبیث برآشفت و به دو عکس شیر فریاد کشید: این فاجر را بگیرید، پاره کنید، از او عینى و اثرى نگذارید. در دم آن دو عکس به دو شیر ژیان مبدل شدند، و آن خبیث را گرفته و خرد کردند و خوردند و خونش را که ریخته بود لیسیدند، مردم با حیرت به این منظره نگاه مى‌کردند. آنگاه آن دو شیر محضر حضرت آمده و گفتند: یا ولى الله فى ارضه! دیگر چه فرمانى دارى، مى‌خواهى مأمون را نیز مانند او به سزایش برسانیم.

مأمون از شنیدن این سخن بیهوش گردید، امام فرمود: در جاى خویش بایستید. بعد فرمود: بر صورت مأمون گلاب پاشیدند، به حال آمد، شیران عرض کردند: مى‌فرمایید او را به رفیقش ملحق سازیم؟ فرمود: نه، خداوند عز و جل را تدبیرى است که به سر خواهد برد(اجازه نداده از ولایت تکوینى هر استفاده‌اى را بکنیم).

گفتند: پس فرمانت چیست؟ فرمود: برگردید به حالت اولى خود، آن دو شیر در دم مبدل به عکس شده و در روى مسند قرار گرفتند.

مأمون گفت: خدا را حمد مى‌کنم که مرا از شر حمیدبن مهران خلاص کرد (آن مرد خبیث)، بعد گفت: یابن رسول الله! خلافت مال جد شما بود، سپس از آن شماست اگر مى‌خواهى آن را به شما تحویل بدهم، امام فرمود: اگر خلافت را مى‌خوستم در عدم قبول آن با تو منازعه نمى‌کردم و از تو آن را نمى‌خواستم، زیرا خداوند از اطاعت مخلوقش به من عطا فرموده مانند آن را که با چشم دیدى که چگونه آن دو تصویر به شیر مبدل شدند.

ولى جهال بنى آدم از من طاعت ندارند، آنها هر چند در این کار زیانکار شده‌اند ولى خدا را در تدبیر آنها مشیتى است، مرا امرفرموده بر تو اعتراضى نکنم و کارى را که کردم بر تو ننمایم، چنان که به یوسف (ع) نیز درباره پادشاه مصر چنان فرمان داده بود...7

نگارنده گوید: در این کار ابداً شگفتى نیست، آن مانند مبدل شدن عصاى موسى به اژدهاست. امام (ع) ولایت تکوینى داشت و خدا او را چنین قدرتى داده بود، چنان که عیسى (ع) نیز نظیر آن را انجام داد. در بعضى نقلها دیده‌ام که مأمون به آن حضرت گفت: دعا کنید که آن مرد زنده شود، فرمود: اگر عصاى موسى جادوها را پس مى‌داد، اینها نیز آن مرد را پس مى‌دادند.

پی نوشت:

1- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 225 باب 50.

2- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 225 باب 50.

3- علل الشرایع: ج 2 ص 237 باب 172.

4- نیاج بر وزن کتاب روستایى است در بادیه.

5- عیون اخبارالرضا: ج 2 ص 210 باب 47، بحار ج 49 ص 35.

6- چون بحکم «من جاء بالحسنه فله عشر امثالها» هر یک روز در جاى ده روز است .

7- عیون اخبار الرضا: ج 2 ص 184، بحار ج 49 ص 91.

8- انوار البهیه ص 107.

9- انوار البهیه ص 107.

10- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.

11- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.

12- وسائل الشیعه: ج 10 ص 433 و 435.

13- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

14- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

15- بحارالانوار /101/ 100/ 49.

16- فروع کافى: ج 6 ص 298.

17- اصول کافى: ج 1 ص 88 باب الکون و المکان.


منبع: خاندان وحى


روابط عمومی فرهنگسرای دستگردقداده|سه شنبه 94/5/27 | نظر

بخشش پنهانی

دستگردقداده

مرد قدبلند در زد. یکی از خدمتکارهای امام رضا(ع) در را به رویش باز کرد.

-سلام!...به آقا بفرمایید، مسافری از راه دور آمده، عرضی دارد و می خواهد خدمت برسد. خدمتکار رفت و پس از لحظه ای برگشت.

-بفرمایید! آقا اجازه ورود دادند.

مرد قد بلند، لباسش را مرتب کرد و داخل شد. امام با چند تن از شاگردان خود در ایوان خانه نشسته بود و جلسه علمی داشت. همه به احترام مرد غریبه از جا برخاستند. امام با خوشرویی با او دست داد و در کنار خود نشاند و حالش را پرسید. بحث علمی از سرگرفته شد. شاگردان سوال می کردند و امام جوابهایی کوتاه و بلند می داد. مرد قد بلند توی فکر رفت. خجالت می کشید تقاضایش را بر زبان بیاورد، آن هم جلوی آن همه آدم.

یک دفعه در بین سوال و جواب، امام رو کرد به مرد قد بلند و به چهره پر از تشویش و غمگین او نگاه کرد. دوباره با مهربانی حالش را پرسید. 

مرد قد بلند با شرمندگی و آهسته طوری که دیگران حرفش را نشنوند گفت: عرضی داشتم سرورم!

-بگو برادر!

من از سفر حج می آیم و از دوستداران شمایم. هرچه داشتم دراین سفر خرج شد. اکنون پولی ندارم که به دیار خود برگردم. کسی را هم در این شهر نمی شناسم که به من کمک کند. دو سه روز است که در کاروانسرای ابتدای این شهر اتراق کرده ام. یکی از مسافران گفت به خدمت شما برسم. من مرد ثروتمندی هستم. باور کنید وقتی به شهر خودم برسم به همان اندازه ای که به من کمک کردید از طرف شما صدقه خواهم داد.

امام با مهربانی دست روی دستش گذاشت و گفت: بنشین.

مرد نگاهی به شاگردهای امام کرد. آنها چشم به او دوخته بودند. او سرش را پایین انداخت. دوباره سوال و جواب شروع شد. کم کم شاگردهای امام رفتند. تنها دو نفر از یاران نزدیک امام، سلیمان جعفری و خیثمه باقی ماندند. امام به آن دو نگاه کرد.

-اجازه می دهید به اندرون خانه برگردم.

سلیمان با احترام پاسخ داد: خواهش می کنم. بفرمایید سرورم!

امام برخاست و به اتاق خود رفت. پس از مدت کوتاهی از پشت در اتاق مرد را صدا زد. غریبه بلند قامت برخاست و به درون خانه رفت. از آن چه می دید تعجب کرد. امام بی آنکه دیده شود از پشت در کیسه کوچکی بیرون داده بود. وقتی مرد جلوی در رسید، امام از پشت در آهسته گفت: این دویست درهم را بگیر و خرج سفرت کن. من آن را به تو بخشیدم. لازم نیست از طرف من صدقه بدهی!

مرد قدبلند از آن همه بزرگواری امام تشکر کرد و با دعای فراوان از او خداحافظی کرد.

وقتی مرد قدبلند از خانه امام رفت. امام پیش دو شاگرد خود برگشت. سلیمان پرسید: سرورم شما به آن مرد غریبه لطف زیادی کردید اما چرا آن کیسه را از پشت در به او دادید بدون آنکه دیده شوید؟

امام گفت: ترسیدم با او چهره به چهره شوم و شرم و خجالت را در چهره اش ببینم. رسول خدا فرمود: «کسی که بخشش خود را بپوشاند پاداش او برابر با هفتاد حج است».


منبع:اطلاعات هفتگی شماره 3397


روابط عمومی فرهنگسرای دستگردقداده|سه شنبه 94/5/27 | نظر

آثار و برکات زیارت امام رضا (علیه السلام)

آستان قدس رضوی

 

1) حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند: «پاره ای از تن من در زمین خراسان دفن خواهد شد، مؤمنی او را زیارت نکند، مگر آنکه خداوند عزوجل بهشت را بر او واجب گرداند، و آتش را بر بدنش حرام کند.» 

عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 255، ح 4، امالی شیخ صدوق (رحمت الله علیه) ص 60 .

2) از حضرت امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: 

«هر که برای زیارتم بار سفر بندد، دعایش مستجاب و گناهانش آمرزیده شود، هر که مرا در آن قطعه زمین زیارت کند، همانند کسی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را زیارت کرده باشد و خداوند اجر هزار حج مقبول و هزار عمره ی مقبوله برای او بنویسد و من و پدرانم شفاعت کنندگان او در روز قیامت باشیم، و این قطعه زمین باغی است از باغهای بهشت و محل رفت و آمد فرشتگان است و تا ابد گروهی از آسمان نازل می شوند و گروهی بالا می روند تا آن که در صور بدمند. ( روز قیامت) 

«بحارالانوار، ج 102، ص 44، ح 51».

3) حضرت امام جواد (علیه السلام) می فرمایند:

«هر که قبر پدرم در طوس را زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده ی او را بیامرزد، و روز قیامت منبری رو به روی منبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای او نصب کند تا آن که خداوند از حسابرسی بندگانش فارغ شود.» «عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 259، ح 19».

4) از حضرت امام جواد (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: 

«برای کسی که پدرم (علیه السلام) را عارف به حقش در طوس زیارت کند، بهشت را از سوی خدای متعال ضمانت می کنم.»

«عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 256، ح 7».

5) از عبدالعظیم حسنی روایت شده است که گفت: شنیدم امام محمد بن علی الجواد (علیهماالسلام) می فرمایند: «هر که پدرم را زیارت کند و از باران یا سرما یا گرما به او آزاری رسد، خداوند آتش را بر بدنش حرام کند.»

«امالی شیخ صدوق (رحمت الله علیه)، ص 521».

6) از علی بن حسن بن فضال به نقل از پدرش روایت شده است که گفت: 

مردی از اهل خراسان به حضرت رضا (علیه السلام) عرض کرد: ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) من رسول خدا را در خواب دیدم که به من می فرمودند: « وقتی پاره ی تن مرا در زمینتان به خاک بسپارند، و امانتم را به شما بسپارند، و ستاره ی من در خاک شما غروب کند، شما را چه خواهد شد؟

پس امام رضا (علیه السلام) به او فرمودند: 

«من آن کسی هستم که در زمین شما دفن می شوم، و من پاره ی تن پیامبر شما هستم، و من آن ودیعه و ستاره هستم، به راستی که هر کس مرا زیارت کند و حق و اطاعت مرا که خدا واجب کرده است ، بشناسد، من و پدرانم در روز قیامت شفیع او خواهیم بود، و هر که را روز قیامت ما شفیعش باشیم، نجات یافته است، حتی اگر گناهان جن و انس بر دوش او باشد. 

پدرم ازجدم از پدرش از پدرانش (علیهم السلام) به من فرمودند: 

همانا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر که مرا در خواب ببیند، مرا دیده است، زیرا شیطان به صورت من درنمی آید و نه به صورت کسی از اوصیاء من، و نه به صورت کسی از شیعیانشان، و خواب صادق جزیی از هفتاد جزء نبوت است.» 

«عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 257، ح 11، امالی شیخ صدوق (رحمت الله علیه) ص 61).

7) از امام علی بن محمد الهادی (علیهماالسلام) روایت شده است که فرمودند: 

«هر که از خداوند تبارک و تعالی حاجتی دارد، با غسل به زیارت قبر جدم امام رضا علیه السلام در طوس برود و نزد سر مبارکش دو رکعت نماز گذارد و حاجتش را در قنوت از خدا بخواهد، همانا اجابت می شود، مگر آن که گناهی یا قطع رحمی بخواهد، ما به درستی که محل قبرش، قطعه زمینی از زمینهای بهشت است، مؤمنی او را زیارت نکند، مگر آن که خداوند از آتش برهاندش و در بهشت جایگزینش سازد.

«عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 262، ح 32، امالی شیخ صدوق (رحمت الله علیه) ص 471».

یا اباصالح المهدی ادرکنی 

8) حضرت علی (علیه السلام) می فرمایند: «مردی از فرزندان من در زمین خراسان مظلومانه با زهر کشته خواهد شد، نامش نام من، و نام پدرش نام پسر عمران، موسی (علیه السلام) است. همانا هر که او را در غربتش زیارت کند، خداوند عزوجل گناهان گذشته و آینده ی او را بیامرزد، حتی اگر به عدد ستارگان و قطره های باران و برگ درختان باشد.» «عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 258، ح 17».

9) از حضرت امام صادق (علیه السلام) روایت شده: 

«نواده ی من در زمین خراسان، در شهری که به آن طوس گفته می شود، کشته خواهد شد، هر که او را در طوس زیارت کند، و عارف به حقش باشد، روز قیامت دستش را می گیرم، و داخل بهشت می کنم، حتی اگر دارای گناهان کبیره باشد.»

راوی گفت: پرسیدم فدایت شوم عرفان حقش چیست؟ فرمودند: 

«بداند همانا او امامی است که طاعتش واجب است و شهید غریب است، هر که او را زیارت در حالی که عارف به حقش باشد، خداوند عزوجل پاداش هفتاد هزار شهید راستینی را که در رکاب رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم به شهادت رسیده اند، به او عطا خواهد کرد. 

امالی شیخ صدوق، صفحه 105، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 259، ح 18

10) از سلیمان بن حفص روایت شده که گفت: شنیدم اباالحسن موسی بن جعفر (علیه السلام) می فرماید: همانا فرزندم علی مظلومانه با زهر کشته می شود، و در کنار هارون در طوس دفن می شود، هر که او را زیارت کند، مانند کسی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را زیارت کرده باشد.

«عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 260، ح 23»

11) از علی بن عبدالله بن قطرب روایت شده که گفت: فرزندان حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) نزد ایشان جمع بودند، امام رضا (علیه السلام) که در اول جوانی بودند، از مقابل حضرت موسی بن جعفر (علیهماالسلام) عبور کردند، امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند: «این فرزند دلبندم در زمین غربت می میرد، هر که او را با اعتقاد به امامتش و عارف به حقش زیارت کند، نزد خداوند عزوجل مانند شهدای بدر است.»

«کامل الزیارات، ص 304، ح 5».

12) حضرت امام رضا (علیه السلام) می فرمایند: «هر که مرا در غربتم و دوری مزارم زیارت کند، روز قیامت در سه جا به فریادش می رسم ، تا از هول و وحشت آن مکانها نجاتش دهم: هنگامی که نامه ها به چپ و راست تقسیم می شود، هنگام صراط، و هنگام سنجش اعمال.»

امالی شیخ صدوق (رحمه الله علیه)، ص 106، ج 220 ، کامل الزیارات، ص 304، ح 4، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 25، ح 2.

13) از هروی روایت شده است که گفت: از حضرت امام رضا (علیه السلام) شنیدم که فرمودند:

«به خدا قسم هیچ یک از ما نیست، جز این که کشته و شهید شود.» 

عرض کردند: یابن رسول الله، شما را چه کسی خواهد کشت؟ فرمودند: 

«بدترین خلق خدا در زمان من، مرا به وسیله ی زهر می کشد، سپس مرا در مکانی دورافتاده و سرزمین غربت دفن می کند، بدان هر که مرا در غربتم زیارت کند، خداوند عزوجل اجر صد هزار شهید و صد هزار صدیق و صد هزار حج کننده و عمره کننده و صد هزار مجاهد را برای او می نویسد، و با ما محشور می شود، و در درجات عالی بهشت همراه ما می باشد.»

«عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 256، ح 9، امالی شیخ صدوق (رحمت الله علیه) ص 61».

14) از حضرت امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که فرمودند: 

«من در زمین غربت کشته و مسموم و مدفون می شوم، این را از سخنانی دانستم که پدرم از پدرش که از پدرانش علی بن ابی طالب (علیهم السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برای من وصیت می کرد، همانا هر که مرا در غربتم زیارت کند، من و پدرانم شفاعت کنندگان او در روز قیامت هستیم، و هر که ما شفیع او باشیم، نجات می یابد حتی اگر گناهان انس و جن را بر دوش داشته باشد.»

«عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 263، ح 33، امالی شیخ صدوق (رحمت الله علیه)، ص499».

15) از هروی روایت شده که گفت : حضرت رضا (علیه السلام) در گنبدی که قبر هارون الرشید در آن بود داخل شدند، سپس با دست خویش بر کنار آن خطی کشیدند و فرمودند: 

«اینجا خاک من است، و در آن دفن خواهم شد، و خداوند این مکان را محل رفت و آمد شیعیان و دوستدارانم قرار می دهد، به خدا قسم زیارت کننده یی از آنها مرا زیارت نکند، و سلام دهنده یی از آنها بر من سلام نکند، مگر آن که مغفرت و رحمت خدا با شفاعت ما اهل بیت بر او واجب شود.»

عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج 2، ص 136 ، ح 1.


منبع: مقاله آثار و برکات زیارت امام رضا علیه السلام


روابط عمومی فرهنگسرای دستگردقداده|سه شنبه 94/5/27 | نظر

زیارتش بهانه نمی‌خواهد! «الله‌اکبری»

دستگردقداده

سرت را به شیشه پنجره تکیه داده‌ای. ماشین هرلحظه به شهر نزدیک‌ترمی‌شود، دلت هوای او را کرده بود که پا در سفر گذاشتی. از بلندای جاده به شهر خیره می‌شوی نگاهت از روی ساختمان‌ها می‌گذرد. چشمان تشنه‌ات در التهاب عطش می‌سوزند. چیزی را می‌کاوند که خود نمی‌دانی. در تابش نور آفتاب تشعشع خیره‌کننده «گنبد طلایی» حرمش چشمانت را به آتش می‌کشد. نگاه تشنه‌ات بر روی گنبد قفل می‌شود، می‌ماند. گویی به آنچه می‌طلبیده رسیده است... 


مطاف ملائکه الله 

جذبه محبت کریمه، امان فکر کردن به غیر را از تو گرفته است. توان ایستادن نداری، تا لحظه‌ای دیگر بر دروازه حرمش خواهی بود. بیقرار، بیخود از خود، دل هوای پرواز می‌کند، بی‌تاب از ماندن. چشم‌ها بهانة باریدن می‌گیرند. زبان زمزمه نیایش پیدا می‌کند و دست‌هایت تشنة قنوت دعا می‌شوند. ضرباهنگ قلبت با پایت درهم می‌آمیزد، کسی تو را به خود می‌خواند... 


اذن دخول 

بر آستان در که پا می‌گذاری بی‌اختیار دلت می‌لرزد. حس می‌کنی در دریایی از نور غوطه‌ور شده‌ای. «صحن و سرای» باصفایش روح تو را سرشار از لطافت و مهر می‌کند. «کبوتران حرم» این ساکنان همیشگی دسته‌دسته بر گرد حرم طواف می‌کنند و به او سلام می‌دهند. دست بر سینه می‌گذاری، صدای هق‌هق قلبت را می‌شنوی. و بی‌اختیار اشک ورود به حرمش را از خدا و پیامبر و ملائکة الله و خود کریمه می‌طلبی، چرا که ورود به این مکان مقدس بی‌اجازه نشاید. دیگر تاب ایستادن نداری، وارد می‌شوی و خود را در جاری آب حرمش تطهیر می‌کنی... 


ضریح، لحظه‌ای تا بی‌نهایت... 

کفش‌هایت را که به «کفش داری» می‌سپاری دیگر خودت نیستی که پیش می‌روی. اکنون لبریز از شور و عطشی. تشنه‌ای هستی که هرلحظه به آب نزدیکتر می‌شود. اما تو هرچه از دریای عشق اهل‌بیت بنوشی تشنه‌تر خواهی شد. نگاهت بر روی «ضریح» قفل می‌شود. دل و دیده از اختیار بیرون می‌رود و بر زبانت جاری می‌شود: السلام‌علیک یا بنت رسول‌الله(ص)... 

بی‌اختیار به ‌طرف ضریح کشیده می‌شوی. شرمنده و خجل از اعمالت اما امیدوار به «شفاعتش» پا پیش می‌گذاری. فریاد در حنجره‌ات خشکیده و غمی غریب روی دلت سنگینی می‌کند. نفست بند آمده است. دستت را به پنجره ضریح گره می‌زنی. جاذبه‌اش تو را به نزدیک‌تر می‌خواند. پیشانی‌ات که سردی ضریح را می‌چشد داغ دلت آرام از جا کنده می‌شود. هرچه بلدی زمزمه می‌کنی به تمام اولیاء متوسل می‌شوی آنها را شفیع می آوری و زبانت با تک‌تک واژه‌ها زیارتنامه معاشقه می‌کند و دلت ناگفته‌هایش را بیرون می‌ریزد. آتشفشان چشمانت می‌جوشد و سیلاب اشک به پهنای صورتت می‌دود حس می‌کنی که پوستة قلبت ترک برداشته است در امتداد این لحظه‌های سرخ و سبز احساس غریب اما خوش به تو دست می‌دهد. دوست داری که سال‌ها در همین‌لحظه بمانی و این لحظه به بی‌نهایت متصل شود... 


کریمه، کوثر کویر... 

و معصومه معصومه است. فاطمه، کریمه اهل‌بیت، کوثر کویر و قبلة همة دل‌های شیفته ولایت، آشنای دور و نزدیک و بزرگ و کوچک. دختر هفتمین و خواهر هشتمین خورشید ولایت، زیارتش بهانه نمی‌خواهد که حرمش خانة محبان است و حریمش کعبة عاشقان. و عشق عشق است مسلمانی و زندیقی نیست. آنان که هر روز جرعه‌جرعه «اکسیر ولایت» را از جام مشبک‌های ضریحش می‌نوشند دوری او را نمی‌توانند تحمل کنند در جوارش سکنا می‌گزینند تا جان‌های عطشناک و کویری خود را از محبت او سیراب کنند. خدا کند قدر این بانو را بدانیم. 

منبع: قدر شماره: 23


روابط عمومی فرهنگسرای دستگردقداده|سه شنبه 94/5/27 | نظر

کانال تلگرام

کانال تلگرام حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهدا

عضویت درسامانه پیامکی

مطالب اخیر

برچسب‌ها

دستگردقداده (217), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء (70), هیئت سیدالشهداء (40), کانون فرهنگی قرآنی مصباح (35), حسینیه سیدالشهداء (31), فرهنگسرای دستگردقداده (25), کانون مصباح دستگردقداده (25), هیئت سیدالشهداء دستگردقداده (24), دستگرد قداده (22), سیدالشهداء (20), مصباح (18), هیئت (17), حسینیه (17), کانون (17), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداءدستگردقداده (15), دستگرد (11), فرهنگسرای سیدالشهداء (11), کانون مصباح (10), هیئت سیدالشهداءدستگردقداده (9), عیدسعیدقربان (9), دعای ندبه (9), دعای (8), میلادامام حسن مجتبی(ع) (8), ولادت امام رضا(ع) (8), ولادت امام هادی(ع) (8), ندبه (7), فرهنگسرای (7), حضرت (7), حسینیه دستگردقداده (6), امام (6), قداده (6), هیئت سیدالشهداء(ع) (6), ولادت حضرت معصومه (6), کانون فرهنگی مصباح (6), کانون فرهنگی مصباح دستگردقداده (5), ویژه نامه روزعرفه (5), ماه (5), فرهنگسرای دستگرد (5), فرهنگی (5), سیدالشهدا (5), دهه کرامت (5), رجب (4), شهادت امام محمدباقر (4), فاطمیه (4), مبعث (4), میلاد (4), رسول (4), اکرم (4), ولادت امام موسی کاظم(ع) (4), ولادت (4), کانون فرهنگی قرآنی مصباح دستگردقداده (4), کانون مصباح دستگرد (3), ولادت امام کاظم(ع) (3), ویژه نامه (3), امام حسن(ع) (3), حسینیه سیدالشهداءدستگردقداده (3), ویژه نامه ها (3), فرهنگسرای دستگرد قداده (3), علی (3), شهادت امام صادق(ع) (3), عیدقربان (3), زهرا (3), شهادت (3), شهادت امام جواد (3), سروری (2), سیزده (2), سالروز تخریب بقیع (2), شهادت امام صادق (2), فروغی از اندیشه های قرآنی امام صادق(ع) (2), فرهنگسرای سیدالشهداء دستگردقداده (2), فرهنگسرای سیدالشهداء(ع) (2), محرم (2), قرآن (2), قرآنی (2), نامه (2), نبوی (2), های (2), فاطمه (2), حسینیه سیدالشهداء دستگردقداده (2), حسین (2), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهدا (2), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء(ع) (2), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء(ع)دستگردقداده (2), رمضان (2), الاسلام (2), امر به معروف و نهی از منکر (2), پیامبر (2), حجت (2), اشعار (2), اطلاعیه (2), تابلو اعلانات (2), ولادت امام رضا (2), وفرهنگسرای (2), کلیپ تکان دهنده زمان می گذرد (2), کوتاه (2), کاظم (2), کانون فرهنگی قرانی مصباح (2), هیئت سیدالشهدا (2), ویژه (2), کانون فرهنگی قرآنی (1), کانون مصیاح دستگردقداده (1), کدام (1), کرامات حضرت معصومه علیها السلام (1), کراماتی از امام رضا(علیه السلام) (1), کریمه اهلبیت(ع) (1), کسب قدرت (1), کشکولی (1), کانون مصباح دستگرد قداده (1), وفرهنگسرای سیدالشهداء (1), هیئت سیدالشهداء(ع)دستگردقداده (1), هیئت سیدالشهداءدستگردقداه (1), و (1), و نهی از منکر (1), ولادت امام هادى(ع) (1), ولادت پیامبر اکرم به روایت اهل تسنن (1), ولادت حضرت فاطمه معصومه (1), ویژه نامه آثار و (1), ویژه نامه اسباب بازی (1), ویژه نامه امر به معروف و نهی از منکر (1), ولایت (1), ولایتعهدی امام رضا(ع) (1), وهابی ها چه می گویند؟ (1), وهابیت (1), وهابیت تندرو و بازگشت به عصر جاهلیت‏ (1), وهابیت و تخریب قبور متبرکه (1), ویژه نامه روزه و علم (1), ویژه نامه سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه ع (1), ویژه نامه سالروز ویران شدن قبرستان بقیع (1), ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام (1), ویژه نامه عید سعید فطر (1), ویژه نامه میهمانی (1), ویژه نامه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها (1), ویژه نامه ولادت (1), ویژه نامه ولادت امام رضا(ع) (1), ویژه نامه ولادت حضرت معصومه (1), یک پیوند آسمانی (1), کارت پستال وفات حضرت خدیجه (1), کارنامه عملى وهابیت (1), تابلو اعلانات محرم (1), تاریخچه و فلسفه عید قربان -فرهنگسرای سیدالشهداء دستگرد قداده -کا (1), تجدید عهد با غریب طوس (1), تحلیلی بر مقام و منزلت عید سعید فطر (1), تحکیم خانواده (1), تخریب بقیع (1), تخریب بقیع امتداد دشمنی با مکتب وحی (1), تخریب بهشت (1), تخریب قبور ائمه بقیع و نقش بهائیت (1), تربیت (1), تغذیه در ماه خدا (1), تنهاترین سردار (1), جشن مبعث (1), جمعه (1), جنگ با خدا (1), جنگ بازی (1), جوانان (1), چرا مذهب جعفرى ؟! (1), چگونگی ازدواج علی(علیهالسلام) و فاطمه(سلامالله علیها) (1), چند رسانه ای (1), چند رسانه ای (1), چون صبح نورانی - ویژه نامه شب های قدر (1), حاج (1), حاج احمدشفیعی (1), حجاب (1), با موضوع رمضان (1), با کیفیت HD (پیشنهاد ویژه) (1), بازتاب انوار وحی درگفتار پیشوای هشتم (1), باشگاه نام آوران دستگردقداده (1), بحث کوتاهى درباره ثامن الائمة، على بن موسى الرضا(علیهما السلام) (1), برخى از ویژگى‏هاى مورد انتظار از مؤمنان در کلام امام صادق (علیه (1), بررسی (1), برکات و آداب‌ مهمانی‌ (1), برگى از فضایل امام حسن(ع)‌ (1), برکات (1), بسته 143 تابلواعلانات، هفته چهارم آذر 1395 (1), بسیار (1), بقیع (1), بقیع ؛ در گذر تاریخ (1), بوستان مهردستگردقداده (1), بوی عطـر نرگس می پیچد … (1), پاسخ به شبهات و هابیون (1), پدر (1), پذیرش (1), پسرفت (1), پوستر دعای ندبه (1), پوستر عیدغدیر (1), اعلامیه (1), اعمال روز مباهله -فرهنگسرای سیدالشهداء دستگرد قداده (1), اعمال روزعرفه (1), اعمال شب و روز عرفه - حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء -کانون فرهنگ (1), اعمال شب و روز عید فطر (1), اعمال شب و روز عید قربان (1), اعمال مشترک دهه اوّل ماه ذی الحجه (1), افسانه ازدواج ها (1), امام حسن؛اسوه صلابت و پایداری (1), امام حسین(ع) (1), امام رضا (ع) و تشیع ایران (1), امام رضا(ع) (1), امام رضا(علیه السلام) و خدمات فرهنگی (1), امام صدق (1), امام صدق - ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق(ع) (1), امام علی(ع) (1), امام کاظم(ع) (1), امر به معروف (1), 12 ربیع الاول (1), 15 عمل درپانزدهمین شب شعبان (1), 21 خرداد ماه 1394 (1), 21 مهر - 18 ذی الحجه مصادف با عید سعید غدیر-حسینیه دستگرد قداده- (1), 28صفر (1), 46 اصل در مدیریت (1), آثار و برکات زیارت امام رضا (1), آداب عید سعید فطر (1), آداب مهمانی و ضیافت (1), آداب میهمانی (1), آستان قدس رضوی (1), آغاز هفته وحدت (1), آموزش (1), آیینه رضوی (1), ابوالفضل (1), اجتماعی (1), احادیث امام محمدباقر (1), احمد (1), اربعین حسینی (1), از (1), از بندگی (1), از خون (1), از دیدگاه (1), از دیدگاه ائمه علیهم السلام (1), از فاطمه ای که معصومه بود (1), از محراب تا معراج -ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام (1), ازدواج (1), اسبابی برای انتقال (1), است؟ (1), استخردانشگاه صنعتی اصفهان (1), حدیث (1), حدیث معراج (1), تا پاکیزگی (1), حسینیه سیدالشهدا (1), حسینیه دستگرد (1), انتظار (1), انتظارات امام حسن(ع) از شیعیان (1), اول (1), ایام (1), الگو (1), المبیت (1), امام حسن (ع)؛اسوه حسن و کرامت (1), امام حسن مجتبی علیه السلام (1), حضرت زهرا(ع) (1), حضرت معصومه(س) (1), حضرت مهدی(ع) (1), حلول (1), حلول ماه مبارک رمضان (1), خانواده (1), خلاصه اى از زندگانى امام هادى علیه السلام-فرهنگسرای سیدالشهداء د (1), خم (1), خواص اعجاب انگیز آیة الکرسی (1), خورشید شرق ؛ نگین خراسان (1), داستانها (1), داستانهای (1), دانلود (1), دانلود فایلهای صوتی-محرم1393 حسینیه دستگرد قداده (1), در اربعین چه گذشت؟ -حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء -دستگردقداده (1), در باب میزبان و میهمان (1), درس هائی از ازدواج حضرت زهرا و حضرت علی (1), درس هایی از قرآن (1), درفراق امام مهدی(عج) (1), رهنمود های تربیتی امام موسی کاظم (1), روز (1), روز پیروزى بر طاغوت نفس (1), روزه (1), ریشه‏هاى تاریخى وهّابیّت (1), زمان (1), زندگانی (1), زندگانی کریم اهل بیت(ع) (1), زندگی‌نامه امام موسی کاظم علیه السلام (1), زندگینامه امام صادق (علیه السلام)(1) (1), دعای روز مباهله-حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء دستگرد قداده (1), دعوا (1), دعوت کردن،آداب دعوت کردن (1), دل نوشته ای در غربت امام زمان (عج) (1), دهه (1), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهدالشهداء (1), دستگردقداده-حسینیه سیدالشهداء دستگردقداده-فرهنگسرای دستگردقداده (1), دعاهای روز های ماه مبارک رمضان (1), دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان (1), دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان(2) (1), دعاهای ماه مبارک رمضان (1), حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء (1), حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء دستگردقداده (1), حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء(ع) (1), حسینیه وفرهنگسرای دستگردقداده (1), میلادامام علی (1), میهمان (1), ندبه امام صادق(ع) (1), نماهنگ (1), نکات تغذیه ای (1), معراج پیامبر اکرم (1), معرفت (1), مقام شفاعت حضرت معصومه (1), منزلت کریمه اهل بیت نزد علما و مراجع (1), منشور نسل جوان در سیره امام صادق (علیه السلام) (1),