عید سعید فطر از منظر مقام معظم رهبری
فطر ، عید جهان اسلام
... روز عید فطر از جملهى مناسبتهایى است که امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از این مناسبتها بسیار است. این روز براى همهى مسلمانان جهان عید است؛ روزى است که مسلمانان بعد از یک ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّکر، با دلهایى که براى جلب رحمت و نورانیّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و این براى دنیاى اسلام یک فرصت است. همهى اعیاد و مناسبتهاى اسلامى باید این خاصیت را براى ما داشته باشد که دلهاى ما مسلمانان را به هم نزدیک کند. امروز مسلمانان بیش از همیشه احتیاج دارند به اینکه دلهایشان را به هم نزدیک کنند.
... روز عید فطر از جملهى مناسبتهایى است که امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از این مناسبتها بسیار است. این روز براى همهى مسلمانان جهان عید است؛ روزى است که مسلمانان بعد از یک ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّکر، با دلهایى که براى جلب رحمت و نورانیّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و این براى دنیاى اسلام یک فرصت است. همهى اعیاد و مناسبتهاى اسلامى باید این خاصیت را براى ما داشته باشد که دلهاى ما مسلمانان را به هم نزدیک کند. امروز مسلمانان بیش از همیشه احتیاج دارند به اینکه دلهایشان را به هم نزدیک کنند. ...(1)
فطر هدیه ای از جانب دوست
...عید فطر، یکى از عظیمترین مناسبتهاى اسلامى است. دنیاى اسلام، روز عید فطر را به معناى حقیقى عید مىداند و عید مىگیرد؛ و این چیزى است که اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لکم عیدا و جعلکم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عید قرار داد و آنها را شایستهى این عید دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضیه است. ما باید از این هدیهى الهى استفاده کنیم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دلهاى خودمان، که اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دریچهاى بر روى دلهاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى کنیم، بسیارى از تاریکیها و گرفتاریهاى دنیاى بیرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسانهاست که سرچشمهى خوبیها و بدیهاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بینالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بکنیم. ...(2)
... امروز عید فطر است؛ روز عیدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است که در قنوت نماز عید فطر میلیونها دلِ متذکّر و خاشع از خداوند متعال درخواست کردند همان خیراتى را که به برترین بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى که برترین و بزرگترین انسانهاى تاریخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خیرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبودیّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و کردارها و آنات زندگى است، و بدترین شرور، شرک به خدا، خضوع در مقابل قدرتهاى غیرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى دیگران بودن است. امیدواریم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى میلیونها مسلمان را که از دل بر زبان جارى کردند، مستجاب کند و مسلمانان را به وادى امن عبودیّت و مقام بندهى صالح و شایستهى خود وارد کند. ...(3)
فطر عیدی برای مغفرت شدگان
... در روایتى است از سُوید بن غَفَله - که از دوستان امیرالمؤمنین است و دربارهى او اینطور گفتهاند که «من کان من اولیاء امیرالمؤمنین»؛ از نزدیکان امیرالمؤمنین بوده است - که مىگوید روز عید فطر در خانهى امیرالمؤمنین بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهیى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فیها خطیفة و ملبنة»؛ غذاى بسیار متواضعانهیى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطیفة» غذایى است که در حداقل امکان براى کسى تهیه مىشود؛ مثلاً مقدارى شیر و مقدارى آرد مخلوط مىکردند؛ غذاى کاملاً فقیرانه. «فقلت یا امیرالمؤمنین یوم عید و خطیفة؟»؛ عرض کردم یا امیرالمؤمنین! شما روز عید چنین غذاى کماهمیت و کمارزشى مىخورید؟ معمول این است که در روزهاى عید، مردم بهترین غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به این غذا اکتفا کردید؟ «فقال: انّما هذا عید من غفر له»؛ فرمود امروز، روز عید است؛ اما براى کسانى که مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. یعنى عید بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگین و دلخوش کردن به شادىهاى کودکانه نیست؛ این عید واقعى است براى کسانى که بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصیل کنند. در یک جملهى دیگر امیرالمؤمنین فرمود: «انّما هو عید لمن قبل اللَّه صیامه و شکر قیامه»؛ عید فطر، عید است براى کسى که خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شکر و سپاس خود قرار دهد. «و کلّ یوم لا یعصى اللَّه فیه فهو یوم عید»؛ آن روزى که من و شما این توفیق را پیدا کنیم که هیچ معصیتى از ما سر نزند، روز عید و شادمانى است. ...(4)
منابع:
1) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران 15/9/1381
2) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380
3) بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عید سعید فطر 05/09/1382
4) بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عید سعید فطر 13/08/1384
تحلیلی بر مقام و منزلت عید سعید فطر
نویسنده : آیت الله جوادی آملی
ماه مبارک رمضان یک وحدت جمعی دارد ؛ گذشته از اینکه هر روز تکلیف جدا و مستقل دارد و روزه گرفتن اش لازم است ، مجموع این ماه یک وحدت خاصّ دارد که قرآن کریم از او اینچنین یاد کرده است : مَنْ شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمْهُ (1). کسی که در ماه مبارک رمضان شاهد و حاضر بود و مسافر بود ، این شهر را ، این ماه را روزه بگیرد . لذا وظائف خاصّی برای شب هاست ؛ دستورهای مخصوصی برای روزهاست ؛ این وحدت جمعی ماه مبارک رمضان با فرارسیدن اوّل شوّال ، فطر او فرا می رسد .
بنابراین همانطوری که هر روز پایانش افطار است ، این ماه هم پایانش افطار است و روز عید فطر افطار این ماه است ؛ این مطلب اوّل .
مطلب دوّم آن است که این روز را خدای سبحان عید رسمی مؤمنین قرار داد . از دعای نورانی امام سجاد در وداع ماه مبارک رمضان بر می آید ، چنین که در دعاهای قنوت نماز عید فطر هم بر می آید که خداوند این روز را عید قرار داد ؛ که جَعَلتَهُ لِلمُسلِمینَ عِیداً (2)، لِلمُؤمِنینَ عِیداً (3).
مطلب بعدی آن است که عید به معنای نشاط و سرور نیست ! چون سُروراً عطف بر عید شده است و جدای از اوست . در صحیفة سجادیّه دارد عِیداً وَ سُروراً ؛ این عید گرچه با (یا) استعمال شده است ، ولی اصل اش (واو) ای است نه یائی ! شاید یائی هم اصلاً نباشد ! این عادَ یَعُودُوا است ؛ که معاد هم از همین لغت است ، و مُعید بودن خدای سبحان هم از همین لغت است . که عید از عُود و رجوع مجدّد است . خدای سبحان نام مبارکی دارد به نام مبداء و مُبدع و نام مبارک دیگرش مُعید است که او بر می گرداند . یوم عید یوم رجوع إلَی الله است .
لذا دستورهائی که مربوط به خطبه ها و سخنان امام نماز عید هست ، این است که : شما وقتی از منزل هایتان بیرون می روید به طرف مصلّی ، آن حالت زنده شدن از قبر را در نظر بگیرید که یک ترسیمی از معاد است . منتها خدای سبحان اگر بخواهد به صورت مُعید تجلّی تامّ داشته باشد ، جریان معاد پیش می آید ؛ و اگر گوشه ای از آن نام تجلّی بکند ، « عید فطر » ظهور می کند . این عود و رجوع بنده است به طرف خدای سبحان.
کسانی که روزة این ماه را گرفتند و توفیق انجام وظیفه داشتند ، بر می گردند ، جائزة خود را از خدای سبحان دریافت می کنند . لذا شب عید فطر و روز عید فطر به عنوان « لِیلَهُ الجَوائِز » یا « یُومُ الجَوائِز » هست که اگر گفته شده است :
روز عید است و من مانده در این تدبیرم
که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم
همین است که انسان بر می گردد به طرف خدای سبحان ، پاداش اش را دریافت می کند .
مطلب بعدی آن است که : کسانی که به وظائف این ماه پر فیض موفّق شدند و عمل کردند ، آنها که خُوفاً مِنَ النّار روزه گرفتند ، یا شب های این ماه را زنده نگه داشتند ، جائزه ای که از فرشتگان الهی دریافت می کنند ، نجات از نار است .
آنهائی که برای رسیدن به بهشت وظائف ماه مبارک رمضان را انجام دادند ، جائزه ای که از فرشتگان رحمت دریافت می کنند ، وصول به بهشت است . إن شآءَ الله این جائزه را حفظ می کنند !
و آنهائی که شُوقاً إلَی الله ، حُبّاً لله ، شُکراً لله عبادت کردند ، عُودشان به طرف خود خدای سبحان است و جائزه را از دست بی دستی خدای سبحان دریافت می کنند و آن هم محبوبیّت است و کرامت ، که مقام شامخ محبّت را به آنها عطاء می کند ؛ وقتی محبوب الهی شدند ، هم از گزند دوزخ مصون اند ، هم از فیض و فُوز بهشت طرفی می بندند . بنابراین سه گروه به خدا بر می گردند ؛ هر گروه جائزة خاصّ خودشان را هم دریافت می کنند .
و در قرآن کریم فرمود : ما این یک ماه را که وحدت جمعی دارد بر شما لازم کردیم که روزه بگیرید ؛ لِتُکمِلُوا العِدَّه وَ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُمْ (4). شما باید این سی روز را به کمال برسانید ، این ماه را به کمال برسانید ، و بعد خدا را تکبیر بگوئید ؛ بگوئید خدا اَکبَرِ مِنْ کُلِّ شِیء(5) یا اَکبَرِ مِنْ أنْ یُوصَفْ (6) است که شما را هدایت کرده است . لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُمْ .
لذا وظیفه آن است که بعد از نماز مغرب و نماز عشاء و نماز صبح و نماز عید فطر این تکبیر اَللهُ اَکبَرُ عَلی مَا هَدانا (7) را انسان بازگو کند . لِتُکمِلُوا العِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُمْ . خدا را انسان به بزرگی یاد کند که او را هدایت کرده است . معلوم می شود یکی از بهترین و بارزترین مصادیق هدایت ، همین این دستور روزه گرفتن است و انجام وظائف شبهای این ماه پر برکت !
و شاید در نوبت های قبل هم به عرضتان رسید که هم در دعاهای ما آمده ، هم در روایات ما آمده که : ماه مبارک رمضان قُرَّهُ الشُّهُور و رأسُ السَّنَه (8) است . آغاز سال برای سالکان صالح ماه مبارک رمضان است . کسی که اهل سیر و سلوک است ، ذخیرة یک ساله را از ماه مبارک رمضان فراهم می کند . هم مشکل ماه مبارک رمضان را تأمین می کند ، هم مشکل یازده ماه دیگر را !
بنابراین باید جائزه ای که در شب و روز عید فطر می گیریم ، آنقدر قوی و زیاد باشد که بتواند مشکل یازده ماه دیگر ما را هم حل کند ؛ که إن شآءَ الله امیدواریم اینچنین باشد . جوائز الهی این است ! وَ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُمْ .
مطلب بعدی آن است که بیشترین دعا را در بین این چهارده معصوم (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) ، وجود مبارک امام سجاد دارد. حالا یا از ائمة دیگر جمع آوری نشده ، یا جمع آوری شده بود و به ما نرسید ، یا اصلاً آنها این تجلّی دعا را واگذار کرده بودند به وجود مبارک امام سجاد ! شما ببینید دعاهائی که وجود مبارک امام باقر (سلام الله علیه) در مراسم عید فطر دارند ، همان هائی است که امام سجاد فرمود ؛ وقتی می خواستند برای نماز عید فطر خارج بشوند ، همان دعائی را می خواندند که امام سجاد دارد !
وجود مبارک امام سجاد در بخش وداع ماه مبارک رمضان به خدا عرض می کند : خدایا ! ما الآن تقریباً داریم مصیبت می بینیم که عزیزترین دوست ما از ما رخت بر می گردد ، هجرت می کند ؛ وَاجبُر مُصیبَتَنَا فِی شَهرِنا (9). خوب ما با این ماه مأنوس شدیم ، این ماه ما را حفظ کرده است ؛ حصن حصین ای بود . مجاری ادراکی ما و تحریکی ما در این شهر طهور و تَمحیص به طهارت و پاکیزگی راه یافته است و الآن داریم این دوست عزیز را از دست می دهیم . شما در روز عید فطر این مصیبت مان را جبران بکنید . جائزه ای عطا بکنید که این مصیبت ما تسلّی پیدا کند . وَاجْبُر مُصیبَتَنَا فِی شَهرِنا ، آن را در روز عید فطر بکنید .
این گونه از لطائف نیایش که در دعاهای امام سجاد (سلام الله علیه) هست ، در ادعیة ائمة بعدی هم ظهور کرده ؛ امام باقر (سلام الله علیه) هم همین را دارد .
مطلب مهمی که وظیفة همة ما در همة مراحل ، مخصوصاً در این عیدهاست ، این است که دعا برای وجود مبارک ولی عصر و استقرار حکومت مهدوی با کرامت و عزّت از خدا بخواهیم ! چون در همین این دعاهای امام سجاد آمده است که خدایا ! شما عید فطر را روزی قرار دادی که امّت اسلامی کنار هم جمع می شوند . و مُهتشد اینهاست ، مجمع اینهاست . و برای اینها آن نشاط را هم فراهم بکنید . نشاط امّت اسلامی در استقرار عدل است . لِیَقُومَ النّاسُ بِالقِسط(10) است . اگر إن شآءَ الله فقر و فساد و تبعیض رخت بر می بندد ، جامعة اسلامی لبخندی بر لبانش می نشیند .
وجود مبارک امام باقر وقتی برای نماز عید فطر بیرون می آمدند ، از منزل خارج می شدند ، دعاهائی که مربوط به امام زمان است ، داشتند ؛ که خدایا ! اَللّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلَیکَ فِی دُولَهٍ کَریمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإسلامَ وَ اَهلَه (11). چنین که خود وجود مبارک ولی عصر هم این دعاها را دارد .
دعای دیگری مربوط به وجود مبارک امام زمان (أرواحنا فداه) است که آن حضرت در روز عید فطر ، بعد از نماز صبح با این جلال و شکوه به لقای خدا می رفت ! بالأخره انسان باید جائزه را از دست خدای سبحان دریافت کند ، ترقّی کند و بگیرد .
دعای نورانی امام مهدی موجود موعود (علیه أفضلُ صلواتِ المُصلّین) بعد از نماز صبح روز عید فطر این است ؛ عرض می کند : خدایا ! من می خواهم به حضور شما بار یابم . امّا با جلال و شکوه می آیم که محفوظ بمانم . اَللّهُمَّ إنّی اَتَوَجَّهُ إلِیکَ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّ اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اَمامِی وَ بِعَلِیِّ (عَلَیهِ الصَّلاهُ وَالسَّلام) عَنْ یَمینِی وَ خَلفِی وَ بِاَئِمَّتِی عَنْ یَسارِیْ اَستَتِرُوا بِهِمْ مِنْ عَذابِکْ (12). خدایا ! ما با این جلال و شکوه به حضور تو بار می یابم که از قهر و غضب ات نجات پیدا کنم . اینها تعلیم ماست . یعنی من طرزی حرکت می کنم که وجود مبارک پیغمبر (صلّ الله علیه و سلّم) جلوی من باشد . و علی بن أبیطالب طرف راست و پشت سر مرا حفظ کند . و ائمة دیگر طرف چپ مرا حفظ بکنند . من مُحاط و محفوف به نبوّت و رسالت و ولایت و امامت باشم . من در این مجمع و این مجموعه به حضور تو بار می یابم ، به وسیلة اینها از قهر تو نجات پیدا کنم .
این تعلیم ماست که ما چگونه به ذات أقدس إله عرض حاجت کنیم ، به کی متوسّل بشویم ، کی را شفیع قرار بدهیم و از نبوّت آنها ، از رسالت آنها ، از ولایت آنها ، از امامت آنها ، از عصمت آنها ، از حجّت بالغه بودن آنها مدد بگیریم . خود وجود مبارک ولی عصر خود را محفوف به اینها می داند .
ما هم اینچنین به خدای سبحان عرض بکنیم : پروردگارا ! امّت اسلامی پشت سر پیامبر اکرم (علیه و علی آله آلاف التحیّه والکرم) در حالی که محفوف به امامت و ولایت است ، در پناه اینها به تو پناهنده می شود . اینها امام ما و اَمام ما هستند در دنیا و برزخ و قیامت ، در عید فطر ، در گرفتن جائزه ؛
که إن شآءَ الله امیدواریم اعمال و عبادات همگان به احسن وجه مقبول باشد ! و خدای سبحان آن دولت کریمه ای را که امام باقر مسئلت کرده است و همگان خواهان آنیم ، نصیب ما بفرماید ! و این نظام اسلامی را به نظام ولی عصر (أرواحنا فداه) متّصل بفرماید ! اَللّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلِیکَ فِی دُولَهٍ کَریمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإسلامَ وَ اَهلَه وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اَهلَه وَ تَجعَلُنَا فِیها مِمَّنْ تَنتَصِرُ لِدینِکَ وَ لا تَستَبدِلْ بِنَا غِیرَنا .
پی نوشت :
(1) سورة بقره / آیة 185
(2) من لا یحضره الفقیه / جلد 1 / صفحة 513 / بابُ صَلاهُ العیدین
(3) صحیفة سجادیّه / دعای 45 / قسمت 52 ـ وَ کانَ دُعائُهُ (ع) فِی وِداعِ شَهرِ رَمَضان ؛ اَلَّذِی جَعَلتَهُ لِلمُؤمِنینَ عِیداً وَ سُروراً
(4) سورة بقره / آیة 185
(5) کافی / جلد 1 / صفحة 118 / بابُ مَعانی الأسماء وَاشتِقاقِها
(6) مستدرک الوسائل / جلد 5 / صفحة 328 / بابُ کَراهَه أنْ یُقال اَللهُ اَکبَرُ مِنْ کُلِّ شِیء ، بَلْ یُقالُ مِنْ أنْ یُوصَف
(7) کافی / جلد 4 / صفحة 166 / بابُ التَّکبیرِ لِیلَهِ الفِطر وَ یُومِه
(8) تهذیب الأحکام / جلد 4 / صفحة 333 / بابُ الزِّیادات
(9) صحیفة سجادیّه / دعای 45 / قسمت 48 ـ وَ کانَ دُعائُهُ (ع) فِی وِداعِ شَهرِ رَمضان
(10) سورة حدید / آیة 25
(11) بحار الأنوار / جلد 88 / صفحة 6 / باب 2 ـ اَدعیهُ عِیدِ الفِطر وَ زَوائِدُ الآداب
(12) تهذیب الأحکام / جلد 3 / صفحة 140 / بابُ صَلاهِ العیدین
منبع:http://www.iec-md.org
/س
سیره تربیتی امام سجاد(ع) در عید فطر
با مروری کوتاه به سیره تربیتی ائمه اطهار(علیه السلام) در مییابیم که آن بزرگواران از ماه مبارک رمضان به عنوان یک دانشگاه تربیتی بهره گرفته و با پرورش شاگردان و انسانهای با استعداد در روز عید فطر هدایا و جوائز مادّی و معنوی به آنان عطا میکردند و به این ترتیب این ماه را به یک آموزشگاه و کلاس پرورش روح و جسم و اخلاق تبدیل نموده و به پرورش یافتهگان این مکتب در محدوده وسع و اختیاراتش نسبت به شایستگی افراد، عطایائی در نظر گرفته و آنان را تشویق میکردند. در اینجا گوشهای از سیره تربیتی و آموزنده امام سجاد(علیه السلام) را به روایت سیدبن طاووس میخوانیم: امام صادق(علیه السلام) فرمود: شیوه حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) در ماه رمضان چنان بود که هرگاه غلامان یا کنیزان آن حضرت خطائی را مرتکب میشدند آنان را تنبیه نمیکرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفتری ثبت کرده و تخلّفات هر کس را با نام و موضوع مشخص مینمود. در آخر ماه همه غلامان و کنیزان را جمع کرده و در میان آنان میایستاد.
آنگاه از روی نوشته تمام کارهای خلاف آنان را که در طول ماه رمضان مرتکب شده بودند برایشان گوشزد میکرد و به تک تک آنان میفرمود: فلانی تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفی کردی و من ترا تنبیه نکردم!آیا به یاد میآوری؟ میگفت: بلی ای پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذکر میشد و آنان به اشتباهات و خطاهای خود اعتراف میکردند. آنگاه به آنان میفرمود: «ارفعوا اصواتکم و قولوا یا علی بن الحسین! انّ ربّک قد احصی علیک کلّما عملت کما احصیت علینا کلّما قد عملنا و لدیه کتابٌ ینطق علیک بالحقّ لایغادر صغیرةً و لا کبیرةٌ ممّا اتیت الّا احصاها و تجد کلما عملت لدیه حاضراً...؛با صدای بلند بگوئید: ای علی بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنانکه تو اعمال ما را نوشتهای نزد خداوند نامه اعمالی هست که با تو به حق سخن میگوید و هیچ عمل ریز و درشتی را فروگزاری نمیکند و هرچه انجام دادهای به حساب آورده و تمام آنچه را که انجام دادهای نزد او حاضر و آماده خواهی یافت، چنانکه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش همچنانکه دوست داری خدا تو را ببخشد. ای علی بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتی را که فردای قیامت در پیشگاه خدای حکیم و عادل خواهی داشت.
آن پروردگار عادل و حکیمی که ذرّهای و کمتر از ذرّهای به کسی ظلم و ستم روا نمیدارد و اعمال بندگان را همچنانکه انجام دادهاند به آنان عرضه خواهد کرد و حساب و گواهی خدا کافی است ... ببخش و عفو کن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو کرده و درگذرد چنانکه خودش در قرآن میفرماید: «ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبّون ان یغفر اللّه لکم واللّه غفورٌ رحیمٌ؛ باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است. امام سجاد(علیه السلام) این کلمات را برای خویش و غلامان و کنیزانش تلقین میکرد و آنان با هم تکرار میکردند و خود امام(علیه السلام) که در میان آنان ایستاده بود و میگریست و با لحنی ملتمسانه میگفت: «ربّ انّک امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا کما امرت فاعف عنّا فانّک اولی بذلک منّا و من المأمورین...؛ پروردگارا، تو به ما فرمودی از ستمکاران خویش درگذریم و ما براستی بر خود ستم کردهایم. همان طور که فرمودی، ما از کسانی که ستم کردهاند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر که تو در عفو کردن از ما و از ماموران برتری. تو به ما فرمودی سائلی را از درگاه خود محروم نکنیم و هم اکنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانهات زانو زده و احسان و عطای تو را میطلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، که تو در این کار شایستهتر از ما و از مأموران هستی. خدایا! من اکرام کردم تو هم به من اکرام کن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما ای صاحب احسان و کرامت. پس از این برنامه عرفانی حضرت سجاد(علیه السلام) خطاب به غلامان و کنیزان خویش میفرمود: من شما را عفو کردم، آیا شما هم من و بدرفتاریهای مرا که فرمانروای بدی برای شما و بنده فرومایهای برای فرمانروای بخشاینده عادل و نیکوکار بودم، بخشیدید؟!
همگی یکصدا میگفتند: با اینکه ما از تو جز خوبی ندیدهایم ترا بخشیدیم. آنگاه به آنان میفرمود: بگوئید خداوندا! از علی بن الحسین درگذر! همان طور که او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد کن همان طور که او ما را از بردگی آزاد کرد. آنان دعا میکردند و امام سجاد(علیه السلام) هم آمین میگفت. و در پایان می فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان کردم به امید اینکه خدا نیز از من درگذرد و آزادم کند. در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا میبخشید که از دیگران بینیاز میشدند. هر سال در شب آخر ماه مبارک رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد میکرد و میگفت: «انّ للّه تعالی فی کلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار کلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار کس را از آتش جهنم آزاد میکند که همگی مستحق عذاب بودهاند آن حضرت هیچ بندهای را بیش از یک سال به بندگی نمیگرفت.
هرگاه کسی را در اول سال و یا در وسط آن مالک میشد در شب عید فطر آزاد میکرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را که هیچگونه نیازی به آنان نداشت میخرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایای قابل توجهی را به آنان عطاء میکرد.
با توجّه به این روایت نسبتاً طولانی در مییابیم که رهبران الهی و پیشوایان معصوم ما چقدر در ترویج فرهنگ اسلامی و آموختن آن به انسانهای تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عید فطر در آزادی جسم آنان میکوشیدند بلکه افکار و اندیشههای آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستی رها میساختند و بهدین گونه بود که تربیت یافتگان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) از پستی ذلّت به اوج عزت میرسیدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خدا جوی مبدل میگشتند. که فهرست مفصلی از اینان را میتوان در کتابهای رجالی، تاریخی و سیره مطالعه نمود. /س
عید فطر روز پیروزى بر طاغوت نفس
نویسنده:محمد محمدى اشتهاردى
واژه «عید» از ریشه عود گرفته شدهو به معناى بازگشت است، و واژه « فطر» از فطرتگرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراین عید فطر; یعنى بازگشتبه فطرت و سرشت.
بازگشت از این نظر که آیا رابطه ما با فطرت پاک انسانى به طور صحیح برقرار استیا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاکى که خداوند به ما داده و بر اثر حجابهاىجهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، در کلاس ماه رمضان زنگارها زدودهشدهاند یا نه؟ که اگر چنین استباید ابتداى نجات و آغاز پیروزى بر طاغوت نفس رادر نماز عید فطر اعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این که: آن چه را در ماهرمضان آموختهاند و در راه خودسازى و بهسازى به کار بردهاند ابراز بدارند، باکلمات و حرکات، بلکه در قلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعار آمیخته باشعور و فریاد برون و درون که:
« الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر و لله الحمد والحمدلله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا; خدا بزرگتر از آن است که توصیفگردد. آرى چنین است، معبودى جز خداى یکتا و بىهمتا نیست، و خدا بزرگتر از آناست که وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاک خدا دارد به خاطر آن که ما رادر راستاى پاکسازى و بهسازى هدایت کرده، و شکر او را که جمعیت ما و امت ما رابرترین جمعیت و امت قرار داده است.» رمضان اندک اندک پایان مىپذیرد، و بهانتهاى خود مىرسد، مسلمانان در مکتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایشهاو تقویت صبر و اراده، پس از فراگیرى و آموزش به خودسازى پرداختهاند; اینک جشنمىگیرند که در راه پر دستانداز جهاد اکبر، با گامهاى استوار عبور کردهاند و بهمقصود رسیدهاند. چرا که براى انسان بازگشتبه خویشتن، فرا رسیدن بهار معنویتاست; مانند درختانى که پس از گذران زمستان سرد زمستانى، به بهار رسیدهاند و درمسیر حرکت قرار گرفتهاند، به راستى چه عیدى شیرینتر و چه پیروزىاى شکوهمندتر ازبازگشتبه خویشتن، و پیروزى بر طاغوت نفس اماره؟ که فطرت را زیر پاى سهمگین خود منکوب کرده است.
چهار عید در اسلام در اسلام به طور رسمى چهار عید وجود دارد که عبارتاند از:
عید قربان، عید غدیر، عید جمعه و عید فطر، عید قربان جشن ایثار و فداکارى است،و مسلمان در این رابطه به خویشتن باز مىگردد که آیا به باطن و ماهیت چنین عیدىرسیده استیا نه آن گونه که ابراهیم خلیل(ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بنعلى(ع) آن را در کربلا تکمیل کرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمانبا ژرفاندیشى به خویشتن مىنگرد که آیا انتخاب او در مسئله بسیار مهم رهبرى،صحیح بوده استیا نه؟ که در بینش اسلام ناب، مسئله بسیار عمیقى است، و از ارکانزیربنایى نظام اسلام است، که اگر او نباشد هیچ یک از مفاهیم اسلام، ارزش و اصالتخود را نمىتوانند نشان دهند. عید جمعه بازگشتبه خویشتن است که نقش اساسى درپیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى که برقرارى اتحاد و یکرنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرفترین برکات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.
ولى آیا مىدانید که اگر عید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگر تکمیل نخواهدشد. اگر چنین عیدى در زندگى انسان تحقق یابد همه روز، روز عید است چنانکهامیرمومنان على(ع) فرمود: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه و شکر قیامه، و کلیوم لا یعصى الله فیه فهو عید; (1) امروز تنها عید کسانى است که روزه آنها در پیشگاهخدا پذیرفته شود، و عبادتهاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزىکه گناه نکنى روز عید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را از سرچشمه وحى گرفتهبود، چرا که وقتى خطبه رسول خدا(ص) را در مسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، از آن حضرت پرسید: «بهترین کار در ماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد:
«الورع عن محارم الله عزوجل; (2) ورع و پرهیزکارى از آن چه خداوند حرام نموده استمىباشد; یعنى همان خودسازى و بازگشتبه فطرت پاک توحیدى».
مسئله عید و فطرت در قرآن
براى این که مسئله «بازگشتبه فطرت» را که ماهیتعید فطر را تبیین مىکند، بهتر بفهمیم و به اهمیت آن، بهتر و عمیقتر پى ببریم،مسئله عید و فطرت را به طور خلاصه از دیدگاه قرآن، مورد بررسى قرار مىدهیم.
در قرآن مجید کلمه عید یک بار آمده، که در رابطه با حضرت عیسى(ع) و حواریون وشاگردان مخصوص او است، به این ترتیب که: آن شاگردان مخصوص براى تکمیل ایمان خودبه عیسى(ع) گفتند: «آیا پروردگار تو مىتواند غذایى از آسمان (مائده) براى مابفرستد؟» حضرت عیسى(ع) از این تقاضا که بوى شک و تردید مىداد، نگران شد و بهآنها فرمود:
«از خدا بترسید اگر ایمان دارید.» ولى به زودى حضرت عیسى(ع) دریافت کهمقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى(ع) است، تا در پرتو دیدار آن، قلبشان پاکو سرشار از اطمینان و یقین گردد، از این رو به خدا عرض کرد: «اللهم ربنا انزلعلینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیه منک; (3) خداوندا مائدهاى از آسمان بر ما بفرست تا عیدى براى اول و آخر ما باشد و نشانهاى از تو.
» و از آن جا که روز نزول مائده روز بازگشتبه پیروزى و پاکى و ایمان به خدابوده است، حضرت مسیح(ع) آن را «عید» نامیده است، و مطابق روایات چون«مائده» در روز یک شنبه نازل شده، مسیحیان این روز را مانند جمعه مامسلمانان، روز عید مىدانند و تعطیل مىکنند. نتیجه این که در قرآن کلمه «عید» به عنوان تکمیل ایمان، و وصول به مرحله یقین که اساس خودسازى است، مطرح شده است. بنابراین ما که پیرو قرآن هستیم، باید به مسئله عید به عنوان محور پاکسازى وبهسازى بنگریم. عید فطر وقتى براى ما عید واقعى است که در مسیر خودسازى، پیروزشده باشیم، و تحول عمیقى در ما پدیدار شده باشد.
اما در مورد فطرت، باید توجه داشت که قرآن با صراحت، خداشناسى و دین رامسئلهاى فطرى مىشمرد. آیات متعددى در قرآن به این مطلب دلالت دارد، از جمله درآیه 30 روم مىخوانیم: «فاقم وجهک للدین حنیفا فطره الله التى فطر الناس علیهالاتبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم; اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالصپروردگار کن، این فطرتى است که خداوند انسانها را بر آن آفریده، دگرگونى درآفرینش خدا نیست.» این آیه با صراحتبیان کننده آن است که دین اسلام بر اساسفطرت و سرشت و نهاد انسان مىباشد، و دستورهاى آن همه و همه هماهنگ با درون ذاتوجود انسان است، و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیتهاىناسالم، محفوظ باشد، همان را مىخواهد که آیین ناب اسلام آن را مىخواهد، و خداوندآئینش را بر اساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده است. و اگر انسان داراى فطرتنخستین، به دور از حجابها و زنگارها باشد، بدون هیچگونه تردید و دغدغه، راهتوحید و دستورهاى صحیح الهى را مىپسندد و برمىگزیند، معناى جهاد اکبر و مبارزهبىامان با طاغوت نفس این است که پردهها و حجابها و زنگارها را از روى فطرت پاکبرداریم و آن را پیروى کنیم.
فطرت در تعبیرات دانشمندان بر دو گونه است: فطرت عقل و فطرت دل.
فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، که انسان بعد از رسیدن به کمال عقل بامشاهده نظام جهان و دقت در اسرار هستى، بىدرنگ به این حقیقت منتقل مىشود کهمحال است، این نظام و اسرار شگفتانگیز معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این«عقل فطرى» بدون نیاز به استاد و معلم به مقصود مىرسد، ولى فطرت مفهوم دیگرىنیز دارد که از آن تعبیر به «فطرت دل» مىشود، که تفسیر فطرى بودن دین با اینتعبیر، صحیحتر و مناسبتر به نظر مىرسد. و منظور از آن این است که انسان وقتى بهاعماق جانش مىنگرد، نور حق را مىبیند، و ندایى را با گوش دل مىشنود، ندایى کهاو را به سوى مبدا علم و قدرت بىنظیر هستى دعوت مىکند، که گاهى از آن تعبیر به«درک وجدانى» مىشود، مانند آن که وقتى انسان یک گل زیبا را مىبیند، بدونمقدمه و استدلال به زیبایى آن پى مىبرد و از آن لذت مىبرد. اینک پس از این بیانبه اصل بحثباز مىگردیم که «عید فطر» به معناى بازگشتبه فطرت است، یعنىمساله جهاد اکبر و خودسازى در ماه رمضان، انسان را به مقامى مىرساند کهپردههاى جهل، هواپرستى و خرافات و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرتبرداشته مىشود، و انسان مسلمان در این هنگام به فطرت ناب خود که از درون ذاتوجودش مىجوشد باز مىگردد، همان فطرتى که آیینه صاف خدانما و حق نما است; همانپیامبر باطن که اگر از اسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى کاملو دقیق انسان به سوى کمالات است. و به طور روشن موجب سعادت انسان مىگردد.
هرگاه انسان در پرتو فیوضات و برکات ماه رمضان و عبادت روزه، به این درجهرسید، به حقیقت مفهوم عید فطر رسیده است، و آغاز ماه رمضان در واقع براى او عیداست و باید جشن پیروزى بگیرد، وگرنه هرگز براى او عید نخواهد بود.
جالب این که در آیه مذکور، دین « قیم» و استوار و به عبارت دیگر خالص و ناب،آن دینى است که با فطرت بىآلایش و سالم آمیخته شده باشد.
نکته قابل توجه این که شواهد زنده متعدد عینى وجود دارد که نشاندهنده فطرىبودن ایمان به حق است; مانند واقعیتهاى تاریخى که نشان مىدهد، در میان هر ملتىدر هر دورهاى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنانکه شواهدباستانشناسى و آثار و علائم به جا مانده از دورههاى قبل از تاریخ بیان کننده اینواقعیت است.
مطالعات روانى و اکتشافات روانکاوى در ابعاد روح انسان نیز شاهد دیگرى برفطرى بودن اعتقادات دینى است، روانشناسان چهار تمایل عالى و اصیل را به عنوانابعاد چهارگانه روح معرفى مىکنند که عبارتاند از حس دانایى، حس زیبایى، حسنیکى، و حس مذهبى. که این خود نیز دریچه دیگرى بر فطرى بودن دین است. (4)
شاهد دیگر بر واقعیت فطرى بودن دین حق، «ناکامى تبلیغات ضد مذهبى» است، کهدر همه جاى دنیا مشاهده مىشود، فروپاشى شوروى و کمونیسم در عصر حاضر یکى ازنمونههاى آن است.
و هم چنین تجربیات شخصى در سختىهاو رنجها شاهد دیگر بر توجه انسان به خواستفطرت یعنى خداجویى و پناه آوردن به حق است، که در قرآن در آیات گوناگونى به اینمطلب اشاره شده است.
این بحث را با چند گفتار از پیامبر(صلی الله علیه واله) و امامان معصوم(علیهم السلام) پایان مىبریم:
در حدیث معروفى از پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) مىخوانیم فرمود: «کل مولود یولد علىالفطره حتى لیکون ابواهما اللذان یهودانه و ینصرانه; (5) هر نوزادى بر فطرت اسلام ودین خالى از شرک آفریده شده است، و رنگهایى همچون یهودیت و نصرانیت انحرافى استکه از طریق پدر و مادر به آنها انتقال مىیابد.» و امیر مومنان در ضمن گفتارىمىفرماید: «فبعث فیهم رسله، و واتر الیهم انبیائه لتستادوهم میثاق فطرته; (6) خداوند رسولان خود را به سوى انسانها فرستاد و انبیاى خود را یکى پس از دیگرىماموریت داد تا وفاى به پیمان فطرت را از آنها مطالبه کند.» نتیجه این کهنباید فطرت را که همانند آیینه خدانما و حقجو، در درون، ما را راهنمایى مىکند،و آیین حق را نشان مىدهد به باد فراموشى بسپاریم، بلکه باید در پرتو جهاد اکبربه ویژه در ماه رمضان خود را به این مرحله برسانیم تا از این پیامبر و چراغفروزان درون بهرهمند گردیم.
پىنوشتها
1- سید رضى، نهج البلاغه، حکمت428.
2- شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج1، ص295.
3- مائده (4- آیه 114.
4- شرح این مطلب در کتاب «حس مذهبى یا بعد چهارم روح انسانى» ترجمه مهندسبیانى آمده است.
5- علامه طبرسى، تفسیر جمع الجوامع، ذیل آیه 30 روم.
6- سید رضى، نهج البلاغه، خطبه اول.
آداب عید سعید فطر
1. احیاء شب عید
امام صادق علیهالسلام به نقل از پدر بزرگوارش فرمود:
«کانَ عَلِىُّ ابْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام یُحْیى لَیْلَةَ عَیْدِ الْفِطْرِ بِالصَّلاةِ حَتّى یُصْبِحَ وَ یَبیتُ لَیْلَةَ الْفِطْرِ فِى الْمَسْجِدِ؛ (1) امام سجاد علیهالسلام ، شب عید فطر را با نماز به صبح مىآورد و در مسجد به شب زندهدارى مىپرداخت.»
2. زیارت امام حسین علیهالسلام
سید ابن طاووس در اقبال الاعمال از جمله آداب شب عید فطر را، زیارت امام حسین علیهالسلام معرفى مىکند.
3. غسل شب و روز عید
از جمله آداب شب و روز عید فطر، غسل است. وقت غسل شب عید، از اول مغرب تا اذان صبح است؛ گرچه انجام آن در ابتداى شب بهتر است. و وقت غسل روز عید، از اذان صبح تا غروب آفتاب است؛ گرچه بهتر است آن را پیش از نماز عید به جا آورد و اگر از ظهر تا غروب بجا آورد، احتیاط واجب آن است که به قصد رجاء انجام دهد. (2)
4. پرداخت زکات فطره
همچنان که تمام بودن نماز به صلوات بر پیامبر و آل اوست و بدون صلوات نماز ناتمام است، تمام بودن روزه نیز به پرداخت زکات فطره است.
قال ابوعبداللّه علیهالسلام : «اِنَّ مِنْ تَمامِ الصَّوْمِ اِعْطاءُ الزَّکاةِ ـ یَعْنِى الْفِطْرَةَ ـ کَما اَنَّ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ صلىاللهعلیهوآله تَمامُ الصَّلاةِ، لاَِنَّهُ مَنْ صامَ وَ لَمْ یُوَدِّ الزَّکاةَ فَلا صَوْمَ لَهُ اِذا تَرَکَها مُتَعَمِّدا؛ (3) امام صادق علیهالسلام فرمودند: از جمله کارهایى که موجب کامل شدن روزه است، پرداخت زکات فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر صلىاللهعلیهوآله ، موجب کامل شدن نماز مىشود. اگر کسى روزه بدارد ولى زکات فطره را از روى عمد پرداخت نکند، در واقع روزه نداشته است [و روزهاش مقبول نیست.]»
زکات فطره، علاوه بر آنکه باعث تمام بودن روزه است، نقصان زکات مال را نیز جبران مىکند.
امام على علیهالسلام فرمود: «مَنْ اَدّى زَکاةَ الْفِطْرَةِ اَتَمَّ اللّهُ بِها ما نَقَصَ مِنْ زَکاةِ مالِهِ؛ (4) کسى که زکات فطره پرداخت کند، خداوند به وسیله آن، نقصان در [پرداخت] زکات مالش را جبران مىکند.»
5. تکبیر خداوند
به پاس امداد الهى و یارى رساندن او در پیروزى بر دیو نفس و برخوردارى از نعمت هدایت و سرمایه معنویت، باید ولى نعمت را بزرگ داشت و او را تکبیر گفت.
بعد از نماز مغرب و عشاى شب عید، پس از نماز صبح و ظهر و عصر روز عید و نیز پس از نماز عید فطر مستحب است چنین تکبیر بگویند: «اللّه اکبر، اللّه اکبر، لا اله الا اللّه واللّه اکبر، اللّه اکبر وللّه الحمد، اللّه اکبر على ما هدانا.» (5)
6. کراهت روزه تا سه روز پس از عید فطر
در برخى روایات توصیه شده است که تا سه روز پس از عید فطر، از روزه گرفتن خوددارى شود.
امام صادق علیهالسلام فرمودند: «لا صِیامَ بَعْدَ الاَْضْحى ثَلاثَةَ اَیّامٍ وَلا بَعْدَ الْفِطْرِ ثَلاثَةَ اَیّامٍ اِنَّها اَیّامُ اَکْلٍ وَ شُرْبٍ؛ (6) تا سه روز پس از عید قربان و عید فطر، روزه داشتن روا نیست. این روزها، روزهاى خوردن و آشامیدن است.»
پی نوشت :
1. حر عاملى، وسائل الشیعه، (آل البیت)، ج8، ص87.
2. رساله امام خمینى رحمهالله ، مسئله 644.
3. سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج1، ص466؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص119.
4. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج2، ص119.
5. رساله امام خمینى رحمهالله ، مسئله 1526.
6. حر عاملى، وسایل الشیعه، (آل البیت)، ج10، ص519.