سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء(ع)دستگردقداده

مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س)

مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) به مدت سه شب باسخنرانی حجت الاسلام کشکولی و مداحی مداحان اهلبیت برگزار میگردد

سایت درحال بروز رسانی میباشد

حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء

سایت درحال بروز رسانی میباشد

حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء

سایت درحال بروز رسانی میباشد

حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء

سایت درحال بروز رسانی میباشد

حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء

هیئت سیدالشهداء(ع)


1

دیگر صفحات

حجت الاسلام سروری

شوق وصال

آرشیو مطالب

آستان امامزاده سید ابوالحسن(ع)

آستان امامزاده سید ابوالحسن(ع)

پایگاه شهدای دستگردقداده

شهدای دستگرد قداده

طلیعه نور در سرزمین طوس

طلیعه نور در سرزمین طوس

نویسنده: تقوی صادقی

 

سپیده سخن 


بر ید باد صبا خاطری پریشان داشت

مگر حدیثی از آن زلف عنبر افشان داشت

نسیم زلف نگار از نسیم باد بهار 

فتوح روح روان و لطافت جان داشت

صبا ز سلسله گیسوی مسلسل یار 

هزار سلسله بر دست و پای مستان داشت

بیادم از نفس خرم صبا آمد 

گلی که لعل لبی همچو غنچه خندان داشت

هزار نکته باریک‌تر زمو اینجاست

به صد کرشمه زاسرار حسن جانان داشت

صبا دمید خورآسا زمشرق ایران 

مگر که ذره‌ای از تربت‌خراسان داشت

مقام قدس خلیل و منای عشق ذبیح 

که نقد جان بکف از بهر دوست قربان داشت

مطاف عالم امکان زملک تا ملکوت 

که از ملوک و ملک پاسبان و دربان داشت

به مروة صفه ایوان او صفا بخشد 

حطیم و زمزم از او آبرو و عنوان داشت

به قاف قبه او پر نمی‌زند عنقا 

بر آستانه او سر همای گردون داشت

قصور خلد ز مقصوره تو یافت کمال 

زخدمت در آن روضه رتبه رضوان داشت

تویی رضا که قضا و قدر سرتسلیم 

بزیر حکم تو ای پادشاه شاهان داشت

به «مفتقر» بنگر کز عزیز مصر کرم 

به این بضاعت مزجاة چشم احسان داشت (1) 

مرحوم آیت الله کمپانی 

× × × 


در یازدهم ذیقعده سال 148 هجری، مدینه حال و هوایی دیگر داشت و نه تنها در زمین بلکه از آسمان هم صدای تهنیت گفتن ملائک به گوش می‌رسید و شکوفا شدن غنچه دیگری از گلهای بوستان ولایت را که فضای عالم را معطر ساخته بود بشارت می‌داد . نام او «علی‌» و کنیه‌اش «ابوالحسن‌» بود . 

ایشان پس از شهادت پدر بزرگوارش در زندان بغداد (سال 183 هجری) در سن 35 سالگی عهده‌دار مقام امامت و ولایت‌شد . مدت امامت آن بزرگوار 20 سال طول کشید که 10 سال آن با خلافت «هارون الرشید» ، 5 سال با خلافت «محمد امین‌» و 5 سال با خلافت «مامون‌» معاصر بود . 

امام رضا علیه السلام تا آغاز خلافت مامون در زادگاه خود، شهر مقدس مدینه اقامت داشت که پس از به حکومت رسیدن مامون - با حیله و نیرنگ - به خراسان دعوت شد و سرانجام در آخر صفر سال 203 هجری در سن 55 سالگی به واسطه زهر مسموم شد و به شهادت رسید . (2) 


فضیلتهای بی‌شمار 

هنگامی که از فضیلتهای ائمه علیهم السلام سخن به میان می‌آید، عقل متحیر می‌گردد، زبان گنگ و قلم بی رنگ می‌شود و همه به عجز و ناتوانی خود از بیان فضائل آن عرشیان بی‌همتا اعتراف می‌کنند و با ما این فراز از زیارت جامعه را زمزمه می‌کنند که: «بابی انتم وامی ونفسی واهلی ومالی، من اراد الله بدء بکم ومن وحده قبل عنکم ومن قصده توجه بکم . موالی لا احصی ثنائکم ... ; (3) پدر و مادر و جان و اهل و مالم به فدای شما باد . هر کس خدا را اراده کرد، از شما شروع کرد و هر کس خدا را به یگانگی شناخت از شما پذیرفت و هر کس اراده خدا کرد، به واسطه توجه به شما به چنین کاری موفق شد . [ای] پیشوایان من! صفات کمالیه شما را نمی‌توانم به شماره در آورم ... .» 

قله‌های رفیع فضایل ائمه آن چنان بلند و دست نایافتنی است که علماء و دانشمندان ازدرک آن مقام عاجز و ناتوان، فصیحان و بلیغان عالم در بیان آنها گنگ می‌شوند . 

ابو نؤاس شاعر بلندآوازه عرب در جواب این سؤال که چرا در فضائل امام هشتم علیه السلام سخن نمی‌گوید، چنین بیان می‌کند: 

قیل لی انت احسن الناس طرا 

فی فنون من الکلام البدیه 

لک من جید القریض مدیح 

یثمر الدر فی یدی مجتنیه 

فعلی ما ترکت مدح ابن موسی 

والخصال التی تجمعن فیه 

قلت لا استطیع مدح امام 

کان جبریل خادما لابیه (4) 

«به من گفته شد تو در فنون کلامی که بالبداهة گفته می‌شود از همه مردم نیکوتری . تو دارای زیباترین اشعار و مدایح هستی، اشعار تو در و گوهر را در دو دست میوه‌چین درخت اشعارت می‌گذارد . 

پس چگونه مدح فرزند موسی بن جعفر علیهما السلام را رها کردی و فضائلی را که در او جمع شده بیان نکردی؟ 

گفتم: قدرت ندارم امامی رامدح کنم که جبرئیل خدمت کار پدرش بوده است .» 

آری! بیان تمام فضائل آن امام همام آن چنان که شایسته ایشان باشد، برای ما محال و غیرممکن است; ولی با بیان قاصر خود به ذکر شمه‌ای از فضائل و مناقب آن حضرت می‌پردازیم و به خاطر عجز و ناتوانیمان از محضرش پوزش می‌خواهیم . 

به این هدیه اگر دورم از ادب چه عجب 

همین معامله را مور با سلیمان کرد 

عالم آل محمد صلی الله علیه و آله 


دانشمندان بزرگی چون بوعلی و ملاصدرا که آوازه آنها به جهان گسترده شده، پس از عمری مجاهدت و سختی و تحصیل دانش به چنین مقامی نائل می‌آیند و در نهایت‌به این مقام می‌رسند که می‌گویند: «دانستم که هیچ نمی‌دانم‌» ; اما ائمه علیهم السلام علم خویش را از مبدء فیاض می‌گیرند و بدون اینکه نیازمند معلمی باشند، با غمزه‌ای از جانب پروردگار، مدرس و معلم تمام آموزگاران می‌شوند . 

در این میان علم و دانش امام هشتم علیه السلام آن چنان نمایان و درخشان است که او را «عالم آل محمد» می‌خوانند . محمد بن اسحاق از پدرش نقل می‌کند که امام هفتم علیه السلام به فرزندان خود چنین سفارش می‌فرمودند: «هذا اخوکم علی بن موسی عالم آل محمد فاسالوه عن ادیانکم واحفظوا ما یقول لکم; این، برادرتان علی فرزند موسی، «عالم آل محمد» است، در مورد مسائل دینی خود از او سؤال کنید و آنچه به شما می‌گوید، حفظ کنید .» 

«فانی سمعت ابی جعفر بن محمد علیهما السلام غیر مرة یقول لی: ان عالم آل محمد لفی صلبک، ولیتنی ادرکته فانه سمی امیر المؤمنین علی; (5) پس همانا از پدرم جعفر بن محمد بارها شنیدم که به من می‌فرمود: همانا عالم آل محمد در صلب توست . و ای کاش او را درک می‌کردم که همانا او هم نام امیرمؤمنان علی علیه السلام می‌باشد .» 

علم و دانش امام رضا علیه السلام آن چنان برجسته بود که دانشمندان متعصبی از اهل سنت همچون ابن حجر عسقلانی و سمعانی، زبان به تحسین گشوده و می‌گویند: «وکان الرضا من اهل العلم والفضل مع شرف النسب; (6) حضرت رضا علیه السلام اهل دانش و فضیلت‌بود و از نسب شریفی برخوردار بود .» 


آگاه به اسرار 

یکی از مصادیق بارز علم ائمه علیهم السلام آگاهی آنان از حوادث و رخدادهایی است که در مکانهای دیگر و یا در زمانهای بعد اتفاق خواهد افتاد، که اگرچه باور آنها برای توده مردم کمی مشکل است; ولی نسبت‌به ائمه علیهم السلام همچون قطره‌ای از اقیانوس بی کران به شمار می‌رود . در ادامه به نمونه‌ای از آنها اشاره می‌کنیم: 

از وشاء کوفی نقل شده که تعدادی از مسائل مشکل را در طوماری نوشتم تا به نزد علی بن موسی علیهما السلام ببرم و جواب آنها را از ایشان سؤال کنم . صبح زود به در خانه امام علیه السلام رفتم، ولی به خاطر ازدحام جمعیت، نتوانستم به خدمت آن حضرت شرفیاب شوم . 

در این هنگام یکی از خادمین امام سراغ مرا می‌گرفت و می‌گفت: حسن بن علی وشاء پسر دختر الیاس بغدادی چه کسی است؟ نزدیک رفتم و گفتم: من هستم . او مکتوبی به من داد و گفت: این جواب مسائلی است که همراه توست . از این اتفاق متحیر شدم و به امامت آن حضرت یقین پیدا کردم و مذهب «وقف‌» (7) را رها کردم . (8) 


عالم به دیگر زبانها 

امام رضا علیه السلام نسبت‌به زبانهای گوناگون آگاهی داشت و با افراد دیگر کشورها با زبان مادری آنها سخن می‌گفت; بدون اینکه آن زبان را از کسی آموخته باشد . 

هروی (9) می‌گوید: «کان الرضا علیه السلام یکلم الناس بلغاتهم وکان والله افصح الناس واعلمهم بکل لسان ولغة; امام رضا علیه السلام با مردم با زبانهای خودشان سخن می‌گفت و به خدا قسم او فصیح‌ترین مردم و آگاه‌ترین آنان به هر زبان و لغتی بود .» 

سپس گوید: روزی به ایشان عرض کردم: «انی لاعجب من معرفتک بهذه اللغات علی اختلافها; من در شگفتم که چگونه به تمام این لغات با اختلافات آنها آشنایی دارید .» امام علیه السلام فرمودند: «یا ابا الصلت! انا حجة الله علی خلقه وما کان الله لیتخذ حجة علی قوم وهو لا یعرف لغاتهم; ای ابا صلت! من حجت‌خدا بر خلق او هستم و خداوند کسی را که به زبان مردم آشنایی نداشته باشد، بر آنها حجت قرار نمی‌دهد .» (10) 


علم به زبان حیوانات 

یکی از یاران امام رضا علیه السلام نقل می‌کند: «کنت مع ابی الحسن الرضا علیه السلام فی حائط له اذ جاء عصفور فوقع بین یدیه واخذ یصیح ویکثر الصیاح ویضطرب; روزی با امام رضا علیه السلام در باغ ایشان بودیم که گنجشکی آمد و مقابل امام افتاد و فریاد می‌زد و مضطرب بود .» و در این هنگام امام علیه السلام به من فرمود: «یا فلان اتدری ما تقول هذا العصفور; فلانی! آیا می‌دانی که این گنجشک چه می‌گوید؟» عرض کردم: «الله ورسوله وابن رسوله اعلم; خدا و رسول او و فرزند رسولش عالم‌ترند .» 

ایشان فرمودند: «انها تقول: ان حیة ترید اکل فراخی فی البیت; او می‌گوید: ماری درون خانه است که می‌خواهد تخمهای مرا بخورد .» 

امام علیه السلام امر فرمودند تا بروم و آن مار را بکشم، من هم امر امام را امتثال کردم و به خانه رفتم و مار را کشتم . (11) 


الگوی عبودیت و بندگی 

امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام که در فضائل سرآمد آفرینش بود، در عبودیت و بندگی خدا از همگان پیشی گرفته بود، چه اینکه راز و رمز رسیدن به مقامات بلند الهی و کسب فضائل، در این امر نهفته است . حال با ذکر نمونه‌هایی از عبادات آن امام علیه السلام، می‌کوشیم تا سیره عملی ایشان را چراغ راه خویش قرار دهیم . 


همنشین قرآن 

ابراهیم بن عباس می‌گوید: «وکان المامون یمتحنه بالسؤال عن کل شیئ فیجیب فیه وکان کلامه کله و جوابه و تمثله انتزاعات من القرآن; مامون امام علیه السلام را با سؤال از هر چیزی مورد امتحان قرار می‌داد و امام علیه السلام پاسخ می‌گفتند و سخن امام و جوابهای ایشان و مثالهایی که بیان می‌فرمودند، همه برگرفته از قرآن بود .» 

او در ادامه می‌گوید: «وکان یختمه فی کل ثلاث ویقول: لو اردت ان اختمه فی اقرب من ثلاثة لختمت و لکنی ما مررت بآیة قط الا فکرت فیها و فی ای شی‌ء انزلت و فی ای وقت، فلذلک صرت اختم فی ثلاثة ایام; ایشان در هر سه روز یک بار قرآن را ختم می‌کردند و می‌فرمودند: اگر بخواهم می‌توانم در کمتر از سه روز هم قرآن را ختم کنم; ولی هرگز آیه‌ای را نمی‌خوانم، مگر اینکه در آن آیه تفکر می‌کنم و اینکه [آن آیه] در مورد چه چیزی و در چه زمانی نازل شده است . و همین امر سبب شده است که در سه روز قرآن را ختم کنم .» (12) 


سجده‌های طولانی 

یکی از کنیزان امام رضا علیه السلام می‌گوید: با تعدادی از کنیزان کوفه خریداری شده و به قصر مامون منتقل شدیم، در آنجا گویی در بهشت‌بودیم و از خوراکیها و آشامیدنیهای خوب بهره‌مند بودیم . پس از آن، مامون مرا به امام رضا علیه السلام بخشید، هنگامی که به خانه امام علیه السلام رفتم، همه آن نعمتهای مادی را که در خانه مامون داشتم از دست دادم . از آن پس، هر شب برای نماز شب بیدار می‌شدیم ... تا اینکه امام مرا به عبدالله بن عباس بخشید . 

وقتی به خانه او وارد شدم، گویی به بهشت جدید داخل شده‌ام . 

راوی می‌گوید: از او درباره امام هشتم سؤال کردیم، او گفت: «کان اذا صلی الغداة - وکان یصلیها فی اول وقتها - ثم یسجد فلا یرفع راسه الی ان ترفع الشمس; (13) امام علیه السلام وقتی نماز صبح را می‌خواندند - ایشان همیشه نماز صبح را اول وقت می‌خواندند - به سجده می‌رفتند و تا طلوع خورشید سر از سجده برنمی‌داشتند .» 

انس با نماز 

اباصلت می‌گوید: به «سرخس‌» و خانه‌ای که امام رضا علیه السلام در آن محبوس شده بود رفتم و از دربان اجازه خواستم تا نزد امام بروم . گفت: نمی‌توانی نزد او بروی . گفتم: چرا نمی‌توانم؟ او گفت: «لانه ربما صلی فی یومه ولیلة الف رکعة وانما ینتقل من صلاته ساعة فی صدر النهار وقبل الزوال وعند اضطرار الشمس، فهو فی هذه الاوقات قاعد فی مصلاه ویناجی ربه; به خاطر اینکه امام در روز و شب هزار رکعت نماز می‌خواند و فقط یک ساعت در ابتدای روز و یک ساعت قبل از ظهر و ساعتی نیز به هنگام غروب خورشید نماز می‌خواند . او در این اوقات در سجده گاهش نشسته است و با پروردگار خویش مناجات می‌کند .» 

اباصلت می‌گوید: از او خواستم که در این اوقات برایم اجازه ورود بگیرد و او نیز چنین کرد و بر امام علیه السلام وارد شدم، در حالی که در تفکر بود .» (14) 


بی‌رغبتی نسبت‌به دنیا 

امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام که با توجه به عزیمت‌به خراسان و عهده‌داری مقام ولایت‌عهدی می‌توانست از تمام امکانات مادی و رفاه دنیوی برخوردار باشد، ذره‌ای حب دنیا و دلبستگی به آن را در حریم نفس خود وارد نمی‌ساخت; چنان که از محمدبن عباد نقل شده که: «کان جلوس الرضا علیه السلام علی حصیر فی الصیف وعلی مسح فی الشتاء; (15) امام رضا علیه السلام در تابستان بر روی حصیر و در زمستان بر روی زیراندازی زبر و خشن می‌نشست .» 

همچنین نقل شده که روزی سفیان ثوری امام رضا علیه السلام را با لباسی فاخر مشاهده نمود و گفت: «یا ابن رسول الله لو لبست ثوبا ادنی من هذا; ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله! ای کاش لباسی پایین‌تر از این می‌پوشیدید .» 

امام علیه السلام فرمودند: «هات یدک فاخذ بیده وادخل کمه فاذا تحت ذلک مسح فقال: یا سفیان! الخز للخلق والمسح للحق; (16) دستت را بیاور، وسپس دست او را گرفت و در آستین خود فرو برد در حالی که در زیر آن لباس فاخر، لباس زبر و خشن بود، سپس فرمود: ای سفیان! لباس فاخر برای خلق است ولی لباس زبر و خشن برای حق .» 


تواضع و فروتنی 

امام رضا علیه السلام با تمام آن فضائل و مقاماتی که داشتند، در نهایت تواضع و فروتنی با مردم معاشرت می‌کردند و از آنجا که ایشان قسمتی از عمر شریف خویش را در مقام ولایت عهدی به سر می‌بردند، این سیره عملی الگوی بسیار مطلوبی برای شیعیان، به ویژه عوامل حکومتی است . امیدواریم بتوانیم با تاسی به آن امام علیه السلام خود را از هرگونه فخر فروشی و تکبر رهانیده و مصداق واقعی «اذلة علی المؤمنین واعزة علی الکافرین‌» (17) گردیم . در ذیل داستانی را که حاکی از نهایت تواضع آن حضرت ست‌بیان می‌کنیم . 

روزی امام علیه السلام داخل حمام در گوشه‌ای نشسته بودند . مردی وارد شد و با بی‌احترامی به ایشان گفت: بر سر من آب بریز، ایشان نیز در نهایت فروتنی بر سر او آب می‌ریخت . ناگهان شخصی که امام را می‌شناخت وارد شد و بر سر آن مرد فریاد زد و گفت: «هلکت واهلکت، اتستخدم ابن بنت رسول الله صلی الله علیه و آله و امام المسلمین; هلاک شدی و هلاک کردی، (کنایه از اینکه این کار تو باعث هلاک ما نیز خواهد شد). آیا فرزند دختر رسول خدا و امام مسلمانان را به خدمت می‌گیری؟» 

آن مرد که تازه امام علیه السلام را شناخته بود، خود را روی پاهای آن حضرت انداخت و پاهای ایشان را بوسه می‌زد و عرض می‌کرد: «هلا عصیتنی اذ امرتک; چرا هنگامی که به شما امر کردم، سرپیچی نکردید؟» امام علیه السلام فرمودند: «انها مثوبة ومااردت ان اعصیک فیما اثاب علیه; این عمل ثواب دارد، و نخواستم در عملی که به خاطر آن ثواب داده می‌شوم، از تو سرپیچی کنم .» (18)

 

بخششهای کریمانه 

یعقوب بن اسحاق نوبختی می‌گوید: روزی مردی به نزد علی بن موسی علیهما السلام آمد و گفت: «اعطنی علی قدر مروتک; به من به اندازه مردانگی‌ات مالی عطا کن .» امام علیه السلام فرمودند: «لایسعنی ذلک; به این اندازه نمی‌توانم .» آن مرد گفت: «علی قدر مروتی; پس به اندازه مروت خودم عطا کن .» امام علیه السلام فرمود: «به این مقدار می‌پذیرم، پس به غلام خود فرمود: به او دویست دینار عطا کن .» (19) 

همچنین یسع بن حمزه می‌گوید: مردی به خدمت علی بن موسی الرضا علیهما السلام آمد و گفت: سلام بر تو ای فرزند رسول خدا! من از محبین شما و پدرانتان هستم و از سفر حج‌باز می‌گردم، پول و زاد و توشه‌ام کمتر از آن است که مرا به مقصد برساند، اگر صلاح می‌دانید به من کمک کنید تا به شهر و دیارم برگردم . خداوند به من نعمت و امکاناتی داده که اگر برگردم، آنچه را که به من عطا کرده‌اید، از جانب شما صدقه خواهم داد و نیاز نیست که به من صدقه بدهید . 

در این هنگام، امام علیه السلام وارد خانه شد و مدتی بعد برگشت و دست‌خود را به طوری که دیده نشود از درب خانه بیرون آورد و به آن شخص فرمود: این دویست دینار را بگیر و از آن استفاده کن و نیازی نیست که آن را از جانب من صدقه بدهی . برو، من تو را نمی‌بینم و تو هم مرا نمی‌بینی . 

بعد از آن ماجرا، وقتی آن حضرت از خانه خارج شد، از ایشان سؤال شد که چرا به این صورت به او کمک کردید؟ (چهره خود را از او مخفی کردید). آن حضرت فرمودند: «مخافة ان اری ذل السؤال فی وجهه لقضاء حاجته . اما سمعت‌حدیث رسول الله صلی الله علیه و آله: المستتر بالحسنة تعدل سبعین حجة والمذیع بالسیئة مخذول والمستتر بها مغفور; (20) از ترس اینکه مبادا خواری درخواست کمک برای رفع حوائجش را در چهره او مشاهده کنم . آیا این حدیث را از رسول خدا صلی الله علیه و آله نشنیده‌ای که: کسی که کار نیکی را در خفاء انجام دهد، ثواب هفتاد حج‌برای اوست، و کسی که معصیت و گناهی را آشکارا انجام دهد، خوار و ذلیل می‌شود، و کسی که معصیت و گناه [خود] را از دیگران مخفی کند، بخشیده می‌شود .» 


شاهدان اعمال 

مناسب است نوشتار خود را با روایتی به پایان رسانیم که بیانگر شاهد بودن ائمه علیهم السلام نسبت‌به اعمال و رفتار ما است و اینکه اعمال ما هر صبح و شام بر آنان عرضه می‌شود . 

موسی بن سیار می‌گوید: با امام رضا علیه السلام در مکانی مشرف بر باغهای طوس بودیم، صدایی را شنیدیم و به دنبال صدا رفتیم . جنازه‌ای را دیدیم که تشیع می‌شد . به همراه آنها حرکت کردیم، سپس امام علیه السلام رو به من کردند و فرمودند: «یا موسی بن سیار من تشیع جنازة ولی من اولیاءنا خرج من ذنوبه کیوم ولدته امه لا ذنب علیه; ای موسی بن سیار! کسی که جنازه دوستی از دوستان مارا تشیع کند، او از گناهانش رهایی می‌یابد و مانند روزی که از مادر متولد شده هیچ گناهی برایش نخواهد بود .» 

هنگامی که جنازه به کناره قبر رسید، رو به مردم کرد و آنان را به کناری دعوت کرد، دست‌بر سینه آن جنازه گذاشت و سپس فرمود: «ای فلانی، پسر فلانی! بهشت‌بر تو بشارت باد، که بعد از این ساعت‌بر تو ترسی نیست .» 

به امام عرض کردم: «جعلت فداک هل تعرف الرجل؟ انها بقعة لم تطاها قبل یومک هذا; فدایت‌شوم، آیا این مرد را می‌شناسی؟ به خدا قسم این سرزمینی است که قبل از امروز بر آن قدم ننهاده‌اید .» 

امام علیه السلام فرمودند: «یا موسی اما علمت انا معاشر الائمة تعرض علینا اعمال شیعتنا صباحا ومساء، فما کان من التقصیر فی اعمالهم سالنا الله تعالی الصفح لصاحبه وما کان من العلو سالنا الله الشکر لصاحبه; ای موسی! آیا نمی‌دانی که اعمال شیعیان ما هر صبح و شام بر ما ائمه عرضه می‌شود . اگر در اعمال آنها تقصیر و کوتاهی باشد، از خدای متعال برای صاحبش طلب بخشش می‌کنیم و اگر در اعمال آنها علو و ارتقاء باشد، از خداوند برای صاحبانش طلب شکر (و پاداش) می‌نمائیم .» (21) 

امید است اعمالی انجام دهیم که وقتی بر امام عصر علیه السلام عرضه می‌گردد، سبب خوشحالی آن حضرت شود و نامه اعمالمان به رضایت ایشان ممهور گردد . 

پی نوشتها:

1) برید: قاصد، نگار: محبوب و معشوق، کرشمه: ناز و غمزه، خورآسا: همچو خورشید، صفه: ایوان، حطیم: دیواره کعبه، و برخی گفته‌اند مابین رکن و زمزم و مقام، عنقا: سیمرغ، مقصوره: محل ایستادن امام در مسجد . 

2) الارشاد، شیخ مفید، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ص‌304; بحارالانوار، مجلسی، مؤسسه الوفاء، ج‌49، ص‌298 . 

3) مفاتیح الجنان، زیارت جامعه . 

4) مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، مطبعة الحیدریة، ج‌3، ص‌454; وفیات الاعیان، ابن خلکان (از علماء اهل سنت)، منشورات شریف رضی، ج‌3، ص‌270 - 271; الوافی بالوفیات، الصفدی (از علماء اهل سنت)، ج‌22، ص‌249 . 

5) بحارالانوار، مجلسی، همان، ج‌49، ص‌100; کشف الغمه، اربلی، مکتبة بنی هاشم، ج‌3، ص‌107 . 

6) تهذیب التهذیب، ابن حجر عسقلانی (از علماء اهل سنت) دارالکتب العلمیه، ج‌7، ص‌328; الانساب، سمعانی (از علماء اهل سنت) ، دارالکتب العلمیه، ج‌3، ص‌74 . 

7) وقف مذهب کسانی است که در امامت موسی کاظم علیه السلام توقف کرده و امامت امام رضا علیه السلام را قبول نکردند . ر . ک: بحوث فی الملل و النحل، جعفر سبحانی، مؤسسه امام صادق علیه السلام، ج‌8، ص‌379 . 

8) مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، همان، ج‌3، ص‌453 . 

9) ایشان عبدالسلام بن صالح معروف به ابوالصلت می‌باشد که از یاران امام رضا علیه السلام بوده و احادیثی از ایشان نقل کرده و کتابی در شهادت امام رضا علیه السلام به رشته تحریر درآورده است . ایشان مورد تایید علماء شیعه و قریب به اتفاق علماء اهل سنت می‌باشد . (ر . ک: معجم الرجال، خوئی رحمه الله، ج‌10، ص‌16 - 17). 

10) مناقب‌آل ابی‌طالب، ابن شهرآشوب، همان، ج‌3، ص‌446; بحارالانوار، مجلسی، همان، ج‌49، ص‌87 . 

11) بحارالانوار، مجلسی، همان، ج‌49، ص‌88 . 

12) همان، ص‌90 . 

13) همان، ص‌89 - 90 . 

14) عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، همان، ج‌2، ص‌183 - 184; بحارالانوار، مجلسی، همان، ج‌49، ص‌91 . 

15) مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهرآشوب، ج‌3، ص‌407 . 

16) همان . 

17) مائده/54 . «نسبت‌به مؤمنین متواضعند و در مقابل کافرین نیرومندند .» 

18) الوافی بالوفیات، الصفدی، ج‌22، ص‌251 . 

19) مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، همان، ج‌3، ص‌470 . 

20) همان . 

21) بحارالانوار، مجلسی، همان، ج‌49، ص‌99 . 


 

منبع: ماهنامه مبلغان


روابط عمومی فرهنگسرای دستگردقداده|دوشنبه 94/6/2 | نظر

طلوع آفتاب هشتمین فروغ امامت

طلوع آفتاب هشتمین فروغ امامت


حضرت امام رضا(ع) یکی از دوازده فروغ امامت است که معارف معنوی قرآن و عترت را در مواقع مقتضی به اصحاب و شاگردان خویش تعلیم می‌داد و زمانی در پاسخ به پرسش‌ها پرتو افشانی می‌فرمود و نیز از طریق مباحث علمی و احتجاجات عقیدتی، کلامی و برهانی افاضه می‌فرمود، چنین برنامه هایی موجب گردید تا فرهنگ و اندیشه اسلامی، غنی و پربار گردد، باورها و ارزش‌های دینی صیانت شود. آن ستاره هشتم هدایت از عمده‌ترین پایه‌های دیانت و جوشان‌ترین چشمه‌های حکمت و یقین به شمار می‌رود که اسرار نبوت، ودایع رسالت و امامت بعد از پدر بزرگوارش حضرت امام کاظم(ع) به ایشان انتقال یافت. حضرت علی بن موسی‌الرضا(ع) فرزند پیشوای پاک و پارسایی است که در فرصت‌های مقتضی به رغم اختناق، فشارهای سیاسی و توطئه‌های گوناگون خلفای خلافکار معاصرش، به نشر احکام و معارف الهی پرداخت و میراث گرانقدری از فرهنگ سترگ اهل بیت(ع) را در دسترس علاقه‌مندان، در اعصار بعد قرار داد. 

صبر، شجاعت، عبادت و تقوای امام هفتم و در یک کلام شخصیت ملکوتی آن حضرت در حدّی بوده است که در زمان خود کسی در برتری مقام ورع و معنویت آن وجود بابرکت هیچ گونه تردیدی نداشت. رنج‌های طاقت فرسایی که امام موسی کاظم(ع) در راه دفاع از اسلام و مبارزه با باطل متحمل گردید اشتیاق و رسالت ایشان را در جهت گسترش حق‌طلبی و حراست از اعتقادات آسمانی نشان می‌دهد. 

مقام علمی و شخصیت معنوی امام رضا(ع) نیز مورد تأیید دوستان و دشمنان بوده و می‌باشد در زمانی که برخی علمای درباری و سیاستمداران منحرف در صدد آن بودند تا در فرهنگ اسلامی خدشه وارد نمایند آن بدر منیر با تعلیمات الهی راه اجداد و نیاکان و پدر پرهیزگارخویش را استمرار بخشید و موازین دینی ناب را از گزند انحراف و زوال رهانید و گام‌های ارزنده و مهمی در جهت تنویر افکار افراد جامعه و آشنایی مردم با چهره واقعی حکّام عباسی و نیز عدم مشروعیت آنان برداشت و لحظه‌ای از پرورش شاگردانی پرمایه، ارشاد مردم، دفاع از حریم حق و مقاومت در برابر باطل، غفلت ننمود و سرانجام در این مسیر به شهادت رسید.

 

مادری نیکوسرشت 

مادر آن امام همام کنیزی از شمال آفریقا یا جنوب اروپا بود که به مدینة‌النبی انتقال یافت و او را تکتم مرسیه می‌نامیدند. یاقوت حموی مرسی را از شهرهای جزیره سیسیل می‌داند(1) ولی برخی گفته‌اند این ناحیه همان بندر مارسی واقع در جنوب فرانسه است(2) البته در حریم امام موسی بن جعفر(ع) او را تکتم صدا نمی‌کردند و مادر امام هفتم وی را که عروسش بود، طاهره نامید و گفته‌اند لقبش نجمه بود، هاشم معروف حسنی می‌گوید: امام رضا(ع) از مادری به نام خیزران زاده شد و اضافه می‌کند این زن، کنیزی از نوبیه (از نواحی سودان کنونی واقع در شمال آفریقا) به نام اروی ملقّب به شقراء بوده است.(3) و در پاره‌ای منابع این بانو با کنیه امّ البنین(مادر فرزندان) معروف گردید و نامش را به استناد سروده‌ای تکتم ذکر کرده‌اند که ترجمه‌اش چنین است: «برترین مردم از نظر شخصیت، پدر، قبیله، و اجداد همانا علی (حضرت امام رضا(ع)) بزرگوار است. او را تکتم به عنوان هشتمین سمبل دانش و بردباری به عنوان امامی که حجت حق است برایمان به ارمغان آورد.»(4) 

امام کاظم(ع) تکتم را از مردی که اهل مغرب( مراکش کنونی واقع در شمال آفریقا) بود، برای مادر ارجمند خویش، حمیده مصفاة، ابتیاع فرمود. در ابتدا آن برده فروش آفریقایی نُه کنیز را به امام هفتم عرضه داشت، امّا، حضرت هیچ کدام را نپذیرفت و فردی جز آنها را خواستار گردید. برده فروش کنیز دیگری را نام برد که در آن زمان دچار بیماری و کسالت بود، امّا از ارائه‌اش اجتناب نمود، امام کاظم بازگشت و روز دوّم هشام بن حمران را مأمور نمود هشتاد دیناری را که فروشنده به عنوان بهای این کنیز می‌طلبد، به وی بپردازد او هم چنین کرد و آن فرد بیمار را خواستار گشت، لیکن مرد مزبور خودداری ورزید، مگر به شرط معرفی مردی که روز گذشته همراه با خریدار بوده است، هشام به او گفت: مردی از بنی هاشم است و توضیح بیشتری نداد. 

در این هنگام تاجر مغربی به فرستاده امام گفت: این کنیز مریض را از اقصی نقاط مغرب برای خویش ابتیاع نموده است و به زنی از اهل کتاب برخورده و آن بانو از وی خواسته است تا 

کنیز را به او بفروشد، امّا در جوابش، خاطرنشان ساخته است: فروشی نیست و به خودم تعلق دارد. آن زن در پاسخش گفته است: این فرد را شایسته تو نمی‌دانم. بلکه او برای مردی از بهترین انسان‌های روی زمین خواهد بود.(5) پسری به دنیا می‌آورد که مردمان جهان تسلیم او می‌گردند و آن کنیز باکره بود.(6) 

هنگامی که امام هفتم آن کنیز را خریداری نمود، اصحاب خویش را فراخواند و به ایشان فرمود: وی را جز به فرمان خداوند متعال خریداری ننموده است و چون از حضرت چگونگی ماجرا را جویا شدند، فرمودند: در رؤیایی راستین ناگهان جدّم رسول خدا(ص) و پدرم که سلام خداوند بر آنان بود، به سویم آمدند در حالی که قطعه حریری با آن دو، بود و چون آن را گشودند، پیراهنی بود که تصویر این کنیز بر آن نقش گردیده بود. پس گفتند: ای موسی کاظم بهترین مردمان روی زمین پس از تو، از این کنیز برایت خواهد بود، آنگاه فرمان دادند نامش را علی بگذارم و افزودند خداوند توسط او، دادگری و دل سوزی را آشکار می‌گرداند، پس خوشا به حال آن کسی که وی را تصدیق نماید و وای بر حال آن که با او عداوت ورزد و انکارش نماید.(7) امّا تکتم برترین زنان در عصر خود، در دانش، دیانت، پرهیزکاری و متانت بود.

آنگاه که حمیده مصفاة وی را مالک گردید به علامت تکریمش، هرگز در مقابلش بر زمین ننشست. از نمونه‌های شگفت انگیزی که حمیده برای فرزندش امام کاظم(ع) بیان داشت، این بود که: من شکی در پاکی او و نسل وی ندارم و این کنیز را به شما بخشیدم. همانا من در عالم رؤیا، رسول اکرم(ص) را مشاهده نمودم که خطاب به من فرمودند: ای حمیده، نجمه را به فرزندش موسی (ع) ببخش که همانا بزودی برایش بهترین مردمان زمین را بدنیا می‌آورد.(8) 


نوید نورانی 

شیخ صدوق از یزید بن سلیط روایت کرده است که گفت: همراه جماعتی امام صادق(ع) را در راه مکّه ملاقات کردیم، در آن موقع به امام عرض نمودیم: پدر و مادرم فدایت، شما امامان پاکید و مرگ چیزی است که کسی را از آن گریزی نمی‌باشد، پس نکته‌ای بفرمائید تا به واپسین ماندگان خود برسانم، حضرت فرمود: آری این‌ها فرزندان من هستند و این بزرگ ایشان است، و اشاره فرمود به پسرش موسی کاظم(ع)، و در اوست علم، حلم، فهم، جود ومعرفت به آنچه مردم به آنها نیاز دارند در اموری از دین که دچار اختلاف شده‌اند و در اوست حسن خلق و حسن جوار(خوش همسایگی) و او دری است از ابواب خداوند متعال و در او صفتی است بهتر از این‌ها، عرض کردم: آن خصلت کدام است؟ فرمود خداوند عزّ و جلّ از او بیرون می‌آورد دادرس و فریادرس این امّت را و نیز نور و فهم و حکم این مردم را، بهتر زائیده شده و بهتر نورسیده. پروردگار توسط او خون‌ها را محفوظ می‌دارد، نزاع بین افراد را اصلاح می‌کند، پراکنده‌ها را متحد می‌نماید، شکسته با او التیام می‌یابد، برهنه پوشیده می‌شود و گرسنه سیر می‌گردد. امور خوفناک امنیت پیدا می‌کنند، مردمان مطیع فرمانش می‌گردند، بهترین خلایق باشد در هر حال چه در حال کهولت و چه میان سالی و چه در سنین کودکی و جوانی و قبل از رسیدن به سن بلوغ، عشیره‌اش به سبب او، سیادت می‌یابند. سخنش حکمت و سکوتش علم است برای مردم در آنچه دچار اختلاف گشته‌اند.(9) این است پیش بینی حضرت امام صادق(ع) درباره حضرت امام رضا(ع). 

زمانی که نجمه به حضرت علی بن موسی الرضا(ع) بارور گشت سنگینی حمل را حس نمی‌کرد و تسبیح، ذکر خداوند و تهلیل را از او می‌شنید در حالی که فرزندش در رحم بود. شیخ صدوق که از طریق اسناد معتبر این نکات را به نقل از مادر امام، روایت کرده است اضافه می‌کند: وی گفته است: چون چنین حالاتی را از درون خود گوش می‌دادم دچار خوف و هراس گشتم و وقتی از خواب بر می‌خاستم دیگر صدایی به گوشم نمی‌رسید (زیرا وی اذکار مورد اشاره را هنگامی که خواب بود از طفل خود می‌شنید.)(10) 


میلادی مبارک 

سرانجام روز پنج شنبه یازدهم ربیع الاول سال 153 هجری و پنج سال بعد از شهادت ششمین فروغ امامت در شهر مدینه حضرت امام رضا(ع) دیده به جهان گشود. البته شیخ کلینی زمان این ولادت با سعادت را سال 148 هجری ذکر کرده و این خبر را صحیح‌تر دانسته است.(11) شیخ مفید نیز با این قول موافق است.(12) علامه مجلسی در بحارالانوار و کفعمی در مصباح منیر چنین نظری دارند امّا ابن شهر آشوب سروی مازندرانی نقل نخست را می‌پذیرد و می‌افزاید آن را غیاث بن امید از اهل مدینه شنیده است. 

در هر حال امام رضا(ع) در میان سی و چند فرزند حضرت موسی بن جعفر(ع) به عنوان بزرگترین آنها، دانشمندتر، شریف‌تر، مقدس‌تر و زاهدتر، در این تاریخ مدینه را بوجود مبارک خویش غرق نور و سرور نمود.(13) 

با اعتماد به قول کلینی در «کافی» و طبرسی در «اعلام الوری»، ولادت امام رضا(ع) به فاصله کمتر از یک ماه بعد از شهادت امام ششم رخ داده است و مؤید آن خبری می‌باشد که از امام کاظم(ع) نقل گردیده است که آن حضرت بارها خطاب به فرزندان خویش می‌فرمود: این برادر شما، علی بن موسی «عالم آل محمد» است. راجع به امور دینی خود، از او بپرسیدو هرچه می‌گوید به ذهن خویش بسپارید چون من از پدرم جعفر بن محمد(ع) مکرر می‌شنیدم که می‌فرمود: عالم آل محمد در صلب توست و او همنام امیرالمؤمنین(ع) است و ای کاش من او را می‌دیدم.(14) 

آن روز که این وجود مبارک بدنیا آمد، نسیمی از نور، زمین را از عطر میلادش روشن ساخت، عرشیان و فرشتگان مقدم مُنورش را گلباران کردند، آسمان شادمان و آیینه بندان و زمین زیر چتر خورشیدی در انتظار در آغوش کشیدن مردی از تبار رسول اکرم(ص) پر تپش شده بود و آن روز خجسته نه تنها مدینه، حجاز که جهان اسلام مواج از شفافی عشق شده و آسمان نورافشان گردید. لحظه‌ها بر قدوم این نوزاد کرنش نمودند. از اوج ملکوت تا سطح زمین، از کوه تا دشت، از بالا تا پایین با تابندگی جذّاب مهتاب و درخشش ستارگان، چراغانی شده بود. نور و سرور در حجاز خیره کننده، دل‌انگیز و دل‌پذیر بود، روزی که خورشید هشتم بامداد سعادت و ابتهاج را اعلام داشت، فراز ملکوت لبخند می‌زد. مردمان نیز شکر گزار بودند چرا که مشیّت الهی بر این تعلق گرفته تا بر جهانیان منّت بگذارد و فروغی درخشان را به گیتی بیاورد. شخصیتی مشعشع و مقدس که نمی‌توان او را در قالب الفاظ و مفاهیم محدود وصف کرد. 


جوانه‌های جاوید 

وقتی این کودک پا به عرصه وجود نهاد حمیده مصفاة مادر او را ملقب به طاهره نمود.(15) امام هنگامی که متولد گردید، با دو دستش به مادر خویش تکیه نمود و سرخود را به سوی آسمان بالا برد و شهادت به یکتایی خداوند متعال، فرستاده‌اش و اوصیائش را بر زبان جاری نمود، همانگونه که سنت متداول در فرزندان ائمه است آن حضرت ختنه شده و ناف بریده پای بر گیتی نهاد. پس از آن پدرش بر نجمه وارد گردید و فرمود: ای نجمه گوارایت باد این کرامت و لطفی که از سوی پروردگارت می‌باشد. آنگاه حضرت، نوزاد را در آغوش گرفت، در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه را زمزمه فرمود و با آب فرات کامش را برداشت و وی را به مادرش برگردانید و فرمود بگیرش که همانا او باقی مانده خداوند بر روی زمین است...(16) 

ابن بابویه به سند معتبر از محمد بن زیاد روایت کرده است که وی گفت حضرت امام کاظم(ع) در روزی که حضرت امام رضا(ع) متولد گردید، فرمودند: این فرزند من ختنه کرده و پاک و پاکیزه بدنیا آمد و لیکن ما تیغی بر موضع ختنه ایشان می‌گردانیم از برای متابعت سنت نبوی. نقش خاتم آن حضرت ماشاء اللّه لاقوة الا باللّه و به روایتی حسبی اللّه بوده است. محدث قمی می‌گوید این دو نقل با هم منافاتی ندارد زیرا آن حضرت را دو انگشتر بوده است یکی از خودش و دیگری از پدرش به وی به ارث رسید بود چنانچه کلینی از موسی بن عبدالرحمن روایت نموده است.(17) در خصوص فضایل و عبادت مادر امام نقل کرده‌اند. در ایام شیرخوارگی حضرت، یادآور شد کس دیگری را که شیر دارد مشخص کنند تا او را در این زمینه کمک کند، پرسیدند مگر شیر تو کم است؟ جواب داد، نه از این بابت مشکلی ندارم ولی در اثر اشتغال به شیردادن، از انجام نوافل و ذکرهای مستحبی باز می‌مانم بدین جهت نیروی کمکی می‌خواهم تا از این امور بازنمانم.(18) 


نام، لقب و کنیه 

امام کاظم(ع) فرزندش را علی نامید، ابوعماره می‌گوید چون به امام هفتم عرض کردم، امام پس از خویش را معرفی کنید، آن حضرت پس از توضیحی در مورد امامت که امری الهی است و امام از سوی خدا و رسولش معرفی می‌گردد، فرمود: پس از من امر امامت به پسرم علی(ع) می‌رسد که هم نام امام اول علی بن ابی طالب(ع) و امام چهارم علی بن الحسین (ع) است.(19) آری امام هشتم علی نامیده شد و به رضا ملقب گردید که این عنوان که برایش تعیین گشت فرمانی از جانب پروردگار برپیامبرش حضرت محمد(ص) بود که بر زبان جبرئیل امین جاری گشت و نیز کنیه آن حضرت ابوالحسن گردید.(20) لقب هایی چون صابر، فاضل، وفی، مرضی نیز برای امام هشتم، در منابع معتبر، ذکر کرده‌اند.(21) رضا در کتب لغت معانی متعددی چون دوست، محب، خشنودی و مانند آن دارد ولی علمای شیعه این لقب را به معنای راضی به رضای خداوند یا مرضی خدا و رسول گفته‌اند، عدّه‌ای از مورخان نوشته‌اند وقتی مأمون خلیفه عباسی امام رضا(ع) را برای ولایت عهدی خویش برگزید، حضرت را رضای آل محمد نامید.(22) 

برخی دیگر ذکر کرده‌اند چون دوستان و دشمنان نسبت به این مقام سیاسی امام رضا(ع) اظهار خشنودی نمودند و چنین وضعی برای پدران ایشان رخ نداد از این رو تنها آن حضرت به «رضا» معروف گردید. 

شیخ صدوق هم بنا به روایتی در عیون اخبار الرضا گفته است: باید یادآور شد داعیان و مبلغان بنی عباس در اواخر حکمرانی امویان مردم را دعوت کردند که به رضا از آل محمد بیعت کنند یعنی این که بدون آن که از کسی نام ببرند، چنین عنوانی را مطرح می‌کردند زیرا خلافت امویان فاقد مشروعیت است و باید به کسی از خاندان رسول اکرم(ص) که مورد رضایت همه باشد بیعت نمود و چون مأمون خود از بنی عباس بود و این خاندان نیز با حکومت آل علی مخالف بودند، وی حضرت علی بن موسی الرضا را به ولایت عهدی برگزید و همه به این انتخاب رضایت دادند و مصداق «رضا من آل محمد» در حق آن حضرت محقق گردید، البته شیخ صدوق ضمن مطرح نمودن چنین موضوعی، در ادامه، آن را صحیح نمی‌داند و به روایت دیگری اشاره دارد که در آن آمده است: به حضرت امام محمد تقی(امام جواد(ع)) عرض شد: آیا هر یک از پدران شما رضای خدا و رسولش نمی‌باشند، چرا از میان همه آنان پدرتان به «رضا» موسوم گردیده است؟ حضرت پاسخ داد: همانا مخالفان اَمرِ امامت به رهبری 

حضرتش راضی و خشنود گردیدند همانطور که موافقان امر امامت نیز از این امر اعلام رضایت کردند و برای هیچ کدام از ائمه چنین امری بوجود نیامده است.(23) علامه محقق سید عبدالرزاق مُقرّم پس از ذکر این حدیث خاطر نشان نموده است: این استدلال یا صرفاً برای قانع گردانیدن سؤال کننده است و متناسب با درک و فهم او مطرح شده است یا برای بیان سرّ الهی که در نامگذاری حضرت امام رضا(ع) وجود داشته است و گرنه حدیث صحیفه که از آسمان نازل گردیده گواه این نکته است که القاب ائمه نیز همانند اسامی مبارکشان از جانب خداوند متعال که عصمت را در آن وجودهای مقدس به ودیعت نهاده، انتخاب شده است.(24) 

ابن بابویه به سند خود از بزنطی روایت کرده است به خدمت امام تقی (ع) عرض کردم گروهی از مخالفانتان گمان می‌کنند والد شما را مأمون ملقب به رضا گردانید در هنگامی که آن حضرت را به عنوان ولایت عهدی خود انتخاب کرد. حضرت فرمود: سوگند به خداوند دورغ می‌گویند بلکه حق تعالی او را به رضا مسمّی گردانید برای آن که پسندیده خداوند در آسمان بود و رسول خدا(ص) و ائمه هدی(ع) در زمین از او خشنود بودند و ایشان را برای امر امامت پسندیدند و نیز به سند معتبر ابن بابویه از سلیمان بن حفص روایت کرده است امام کاظم(ع) پیوسته فرزند خود را رضا می‌نامید و می‌فرمود: بخوانید فرزندم را رضا و گفتم به فرزند خود رضا و وقتی آن حضرت را مورد خطاب قرار می‌داد ابوالحسن می‌نامید و چون امام موسی بن جعفر را ابوالحسن اوّل می‌نامند برای امتیاز لقب امام هشتم، آن حضرت را ابوالحسن ثانی گفته‌اند.(25) علامه مجلسی در کتاب جلاء العیون در احوال حضرت امام رضا(ع) علاوه بر اسامی، القاب و کنیه هایی که بدانهااشاره کردیم افزوده است به آن حضرت قرة اعین المؤمنین و غیظ الملحدین نیز گفته‌اند.(26) 


سیمای با صلابت و دوران صباوت 

امام هشتم از نظر قیافه و سیمای ظاهری بسیار پرجذبه و زیبا بودند، صورت مبارکشان گندم گون، محاسن و قامتی معتدل داشتند. در چشمان درشت و سیاهشان که از زیر ابروان پر پشتشان نمایان بود، یک جهان جذبه و نفوذ معنوی موج می‌زد و همچون جدّ بزرگوارشان، رسول اکرم(ص) دو رشته گیسو، چهره جذابشان را در میان داشت. نوشته‌اند حضرتشان شبیه‌ترین مردم به خاتم رسولان در عصر خودش بود، وقار، سطوت، متانت و هیبت آن حضرت در اوج بود. در عین حال جامه‌ای ساده و غالباً پیراهنی از پارچه‌های خشن برتن می نمودند و تنها در مجالس عمومی و در میان مردم جبّه‌ای لطیف بر رویش می‌پوشیدند، ابن عباد می‌گوید: امام، تابستان‌ها بر روی حصیری می‌نشستند و زمستان‌ها بر گلیمی استراحت می‌نمودند و تنها برای برخی نشست‌های جمعی، خویشتن را در مواقعی می آراستند.(27) آن حضرت همچون سایر ائمه طاهرین، از همان سنین کودکی، رشد و کمال عقلی و اخلاق فوق العاده‌ای داشتند. حضرت امام کاظم(ع) در خصوص ایشان اشتیاق فراوانی بروز می‌دادند و علوم، معارف و رازهای امامت را به فرزندشان تعلیم می‌دادند و برای آن که شیعیان پس از شهادت امام هفتم حیران نگردند مقام شامخ امامت وی را به اصحاب نزدیک و پیروان خاص و مورد اعتماد خویش گوشزد می‌فرمودند. مفضّل بن عمرو می‌گوید: خدمت امام موسی بن جعفر(ع) مشرف شدم در حالی که فرزندشان علی بن موسی الرضا(ع) در دامنشان قرار داشت و او را غرق بوسه می‌ساختند، و زبانشان را می‌مکیدند و گاهی بر دوش خویش سوار می‌کردند و زمانی کودک را در آغوش خویش می‌فشردند و خطاب به او می‌فرمودند: پدر و مادرم قربانت! چقدر بویت خوش، اخلاقت پاک و برتری و فضیلت تو آشکار است، عرض کردم: فدایت گردم برای این کودک علاقه و ارادتی در قلبم ریشه دوانید که نظیر آن برای احدی جز شما در دلم قرار نگرفته است، حضرت فرمود: ای مفضّل نسبت او با من همچون نسبت من به پدرم می‌باشد یعنی همانگونه که از میان فرزندان امام صادق(ع) منصب امامت تنها به امام کاظم رسید از بین فرزندان ایشان، او وارث این مقام معنوی و ملکوتی است. عرض کردم آیا پس از شما او صاحب امر و حجت خدا بر روی زمین است، فرمود: آری هر کس از او پیروی کند رستگار گردیده و هر کس از فرمانش سرپیچی نماید کافر می‌گردد.(28) آری حضرت رضا در پرتو تعالیم پدر بزرگوارش نشو و نما نمود و بالید و علوم و فضایلی را که آن حضرت از پدران خویش به ارث برده بود، دریافت نمود. آن امام همام حدود سی و پنج سال در پرتو درخشندگی پدر پارسایش زیست و از خرمن فیضش خوشه‌ها برچید و با این وصف دوران کودکی، نوجوانی و جوانی ایشان در زمان حیات امام کاظم(ع) بوده و با شهادت پدر رهبری معنوی و سیاسی جامعه را عهده‌دار شدند. 


ابرهای تیره 

در ایامی که امام رضا(ع) همراه پدر بود شاهد محنت‌ها و رنج‌های فراوانی گشت که بر امام کاظم(ع) وارد گردید. در این دوران آن حضرت با تألماتی جانکاه مصائب گوناگونی را لمس می‌نمود و در سنین صباوت و نوجوانی کاملاً احساس می‌کرد همان جاهلیت امویان و حتی تیره‌گی‌های قبل از ظهور اسلام توسط عباسیان رشد سرطانی پیدا کرده است و همین ناملایمات، آزارهایی را متوجه خاندان نبی‌اکرم(ص) ساخت. وضع آشفته و نابهنجار حاکمان چنین روزگاری بر تمامی مردم آشکار بود. بلای خانمان سوز ستم، فساد و تباهی زمامداران خودسر فراگیر شده و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در چنین نابسامانی هایی پناهگاه امت مسلمان و شیعیان به شمار می‌رفتند، فریاد رس دادخواهان بودند و محور تشکل، انسجام و مقاومت جبهه‌های حق و حامیان ارزش‌های ناب به حساب می‌آمدند. هنگام ولادت امام رضا(ع) منصور دوانیقی، خلیفه عباسی، در اوج سلطه بود و برای تثبیت پایه‌های حکومت خویش انسان‌های فراوانی را کشت و علما و مشاهیر و اصحاب اهل بیت و علویان را مورد آزار، شکنجه و فشار سیاسی قرار داد. وقتی که امام در ایام نوجوانی مشاهده می‌کرد انسان‌هایی با اخلاص، وارسته و مبارز توسط عباسیان به شهادت می‌رسند قلبش بر اثر این ستم‌ها محزون می‌گردید. آن حضرت در چنین اوضاع و احوالی حامی پدر بود و دمی نمی‌آسود و می‌کوشید حلقه‌های متعدد مؤمنان و فرزانگان شیعه را به وجود مبارک امام کاظم(ع) متصل نماید و آنان را از حقایق مسلّم آگاه نماید.(29) 


نیرنگ کم رنگ 

دوران سیاه خلافت غاصبانه منصور عباسی با هلاکت وی به پایان رسید و پس از وی فرزندش محمد معروف به مهدی عباسی روی کار آمد وی نخست با اعلام عفو عمومی تمام زندانیان سیاسی را آزاد کرد و به آزار و کشتار مردم خاتمه داد و مقداری از موجودی بیت المال را بین مردم تقسیم نمود(30) ولی متأسفانه پس از مدتی چهره اصلی خود را نشان داد و به فساد و عیاشی روی آورد و فریاد اعتراض بزرگان و غیور مردان را بلند ساخت.(31) موقعی نگرانی امام هفتم و فرزندش حضرت امام رضا(ع) از این اوضاع شدت یافت که مهدی هرگونه حرکت حق خواهانه‌ای را برای حفظ حکومت خود، در گلوی مؤمنان و مبارزان خاموش می‌ساخت. از آن سوی مهدی می‌دید که پیروان ائمه از دور و نزدیک به سوی امام کاظم(ع) روی می‌آورند و وجوه و اموال شرعی خویش را متوجه کانون امامت کرده‌اند. مهدی چنین وضعی را نیز برای حفظ نشر تشکیلات فرمانروایی بسیار خطرناک یافت و از بیم زوال تاج و تخت، تصمیم به بازداشت امام گرفت تا به تصوّر باطل خویش، حضرت را از این راه با تنگناهایی مواجه سازد و از محبوبیت معنوی، علمی و اجتماعی فروغ هفتم بکاهد. از این روی به فرماندار خود در مدینه نوشت هرچه زودتر امام را به بغداد مرکز حکومت، انتقال دهد و او هم ناگزیر گردید چنین کند و حضرت موسی بن جعفر(ع) تحت فشار حکومت وقت، خانواده و آشنایان خویش را که در شهر پیامبر اقامت داشتند، ترک فرمود و به بغداد عزیمت نمود. چون امام به شهر مذکور رسید مهدی دستور بازداشت ایشان را داد و حضرت را روانه زندان نمود. حضرت امام رضا(ع) از فراق پدر و نیز شرایط سختی که برای آن فروغ فروزان فراهم کرده بودند متأثر گشت اماگویا در اعماق قلب آن نوجوان آرامش خاصی دیده می‌شد، زیرا پدر به ایشان اطمینان داده بود که در این سفر هیچ گونه خطری او را تهدید نمی‌نماید. به زودی به آغوش خانواده بازخواهد گشت و مدتی طول نکشید که مهدی عباسی بر حسب پاره‌ای ملاحظات سیاسی، امام را آزاد ساخت و با مراجعت ایشان به مدینه موافقت کرد. در همین زمان مهدی عباسی با کوله باری از فساد وزر و وبال به هلاکت رسید.(32) 


نسیم و طوفان 

با مرگ وی، از روزنه امید، نوری تابیدن گرفت و پرندگان بر پنجره خانه آرامش سرود امنیت و آزادی سر می‌دادند و چنین نغمه سرایی می‌کردند: باشد که دیگر شرایط برای پرتو افشانی آفتاب امامت مهیا گردد، بار سنگین ستم از دوش انسان‌های مؤمن و شیعیان مخلص فرود آید، پرچم عدالت برافراشته گردد و زمینه برای رشد و تعالی ارزش‌های معنوی فراهم شود، درخت دیانت، دل‌ها را قوت بخشد، امّا مردم در ساحل امیدواری در حال دریافت چنین پیام‌های نوید بخشی بودند که ناگهان توفانی وحشتناک وزیدن گرفت و امواجی سهمگین بوجود آورد زیرا هادی عباسی که جوانی 25 ساله بود، نگذاشت مؤمنین و پیروان خاندان عترت از برکات دریای امامت بطور کامل مستفیض گردند و چنان کرد که اسلافش نمودند. 

حضرت امام رضا(ع) در این دوران نیز با دشواری‌های زیادی مواجه گشت و از این که جوانی باده گسار، مخمور، مغرور و دلباخته مقام و مال و منال و تهی از تربیت، معرفت و دانش و مشحون از امیال شهوانی و هوس‌های بیهوده، بر جامعه اسلامی حکمرانی می‌نماید و خود را خلیفه مسلمانان می‌داند و از سوی دیگر پدرش(امام کاظم (ع)) در خانه به اعتکاف روزگار سپری می‌کند، متأسف بود. در همین هنگام 

انسانی معتقد و اصلاح طلب و برخاسته از خاندان عترت یعنی حسین بن علی از نوادگان امام حسن مجتبی(ع) یا صاحب قیام فخ سکوت شب‌پرستان کور دل را درهم شکست‌و در این زمینه و نیز قیام پربار وی نباید نقش الهام بخش امام کاظم(ع) را فراموش کرد.(33) پس از این قیام، هادی عباسی نسبت به اولاد علی(ع) سخت‌گیری را افزایش داد، حق آنان را که از بیت المال پرداخت می‌شد قطع نمود و به تعقیب و دستگیری آنان روی آورد. حضرت امام رضا(ع) در چنین اوضاع مرارت باری بیست بهار را سپری می‌نمود.(34) 

با مرگ هادی عباسی برادرش هارون الرشید مقام خلافت را تصاحب کرد و چون بر اوضاع مسلط گردید دستور اخراج علویان را از سرزمین حجاز صادر کرد. در دوران جوانی امام رضا که مقارن با روزگار خلافت هارون بود نیز هیچ وقت سختی‌ها و مرارت‌ها از آن حضرت جدا نگردید و چون هارون امام کاظم(ع) را بنابر برخی روایات مدت چهارده سال در زندان‌های هولناک بغداد محبوس ساخت فشارهای سیاسی بر امام هشتم فزونی گرفت تا آن که سرانجام در 25 رجب سال 183 هجری پدرش در سن 55 سالگی به شهادت رسید. وقتی امام هفتم را از مدینه به عراق انتقال می‌دادند، آن امام همام خطاب به فرزند بزرگوارش فرمود: تا وقتی من زنده‌ام باید در دهلیزخانه بخوابی، خادم می‌گوید هر شب رختخواب آن حضرت را در ورودی منزل می‌گسترانیدم و ایشان بعد از عشاء تشریف می‌آورد و تا صبح در دهلیز بود و چون فجر طلوع می‌کرد به خانه خویش می‌رفت و چهار سال بر این منوال بود. در یکی از شب‌ها دیدم حضرت نیامدند تا آنکه روز بعد فرا رسید و مشاهده کردم امام رضا(ع) نزد بانوی حرم، امّ احمد، رفته و خطاب به وی فرمود: امانتی را که پدرم بتو سپرده است بیاور و تحویلم بده. ام احمد متوجه شد که امام هفتم به شهادت رسیده است پس از آن وی آنها را که ودایع امامت بود و هفتمین امام تحویلش داده بود، به امام علی بن موسی الرضا(ع) سپرد و از این زمان امامت هشتمین فروغ درخشان سپهر ولایت و رهبری آغاز گردید.(35) 

پی نوشت : 

1. معجم البلدان، یاقوت حموی، ذیل مرسی. 

2. معصوم نهم، جواد فاضل، ص 62. 

3. الائمة الاثنی عشر، هاشم معروف حسنی، ج 2، ص 359. 

4. اعلام الوری، طبرسی، ص182. 

5. اثباة الوصیة، مسعودی، ص 168. 

6. عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج 1، ص 14 ـ 13. 

7. الامام الرضا(ع)، علامه سید عبدالرزاق مقرّم، ص 24. 

8. کشف الغمه فی معرفة الائمه، علی بن عیسی اربلی، با ترجمه فخرالدین علی بن حسن زواری با عنوان ترجمة المناقب، ج 3، ص 131. 

9. منتهی الآمال محدث قمی، ج 2، ص 456 ـ 455. 

10. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 14، مأخذ قبل، ص 459. 

11. اصول کافی، کلینی، کتاب الحجة باب الاشارة و النص علی الامام الرضا(ع)، ج 2، ص 489. 

12. الارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 243. 

13. همان، ص 244. 

14. اثباة الهداة، شیخ حر عاملی، ج 6، ص 28؛ اعلام الوری، ص 190. 

15. بحارالانوار، ج 49، ص 5 ؛ عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 16 ؛ اعلام الوری، ص 313. 

16. ترجمة المناقب، ج 3، ص 13. 

17. منتهی‌الآمال، ج 2، ص 460. 

18. همان و نیز کتاب حضرت رضا، فضل اللّه کمپانی، ص 13. 

19. کافی ج 1، ص 316 ؛ اعلام الوری، ص 305. 

20. کفایة الاثر، ابن خراز قمی، ص 306 ؛ الامام الرضا، علامه مقرّم، ص 26. 

21. مناقب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 366. 

22. تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 13، ص 5659. 

23. علل الشرایع، شیخ صدوق، باب 172، ص 90. 

24. الامام الرضا، ص 26. 

25. منتهی الآمال، ج 2، ص 456، معصوم نهم و...، ص 120. 

26. جلاء العیون، مجلسی، ص 542. 

27. عیون اخبار الرضا، ج 2، ص 187. 

28. اثباة الهداة، ج 6، ص 21. 

29. کشف الغمه فی معرفة الائمه، ج 3،ص 94. 

30. تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 405 ـ 402. 

31. تاریخ الخلفاء، سیوطی، ص 276 ؛ حیاة امام موسی بن جعفر، ج 1، ص 434. 

32. بحارالانوار، ج 48، ص 148، وفیات الاعیان، ابن خلکان، ج 4، ص 393 ؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، ج 5، ص 72 ؛ تاریخ بغداد، ج 1، ص 394 ؛ احقاق الحق، قاضی نور اللّه شوشتری، ج 4، ص 323. 

33. نک: ماهیّت قیام فخ، سید ابوفاضل رضوی اردکانی. 

34. پیشوای آزاده، مهدی پیشوایی، ص 68 ـ 67 ؛ مروج الذهب، مسعودی، ج 2، ص 314 ـ 313. 

35. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 108 ؛ اثباة الوصیة، ص 151 ؛ تتمة المنتهی، محدث قمی، ص 176. 


 

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی


روابط عمومی فرهنگسرای دستگردقداده|دوشنبه 94/6/2 | نظر

خیال کن که غزالم - ویژه نامه ولادت امام رضا علیه السلام

دستگردقداده+حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء

نماهنگ ولادت امام رضا (علیه السلام)


 

برخی موضوعات جمع آوری شده ویژه نامه ولادت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) 

*جهت ورود بر روی موضوعات کلید کنید*


 

طلوع آفتاب هشتمین فروغ امامت                                                          

حسینیه سیدالشهداء

 حضرت امام رضا(ع) یکی از دوازده فروغ امامت

 است که معارف معنوی قرآن و عترت را در مواقع

 مقتضی به اصحاب و شاگردان خویش تعلیم می‏داد

 و زمانی ...

 


طلیعه نور در سرزمین طوس

خیال کن که غزالم - ویژه نامه ولادت امام رضا علیه السلام بر ید باد صبا خاطری پریشان داشت مگر حدیثی

 از آن زلف عنبر افشان داشت نسیم زلف نگار از

 نسیم باد بهار فتوح روح روان و لطافت جان داشت

 صبا ز سلسله ...

 


امام رضا (علیه السلام) و تشیع ایران

امام رضا (علیه السلام) و تشیع ایران پس از آنکه مأمون بر برادرش امین، پیروز شد،

 در حقیقت، حکومت عباسیان را که در اصل

 تکیه بر خراسانیان داشت، بیشتر از پیش

 خراسانی کرد. ....

 


شناخت مختصرى‏ از زندگانى امام رضا (ع) (1)

شناخت مختصرى‏ از زندگانى امام رضا (ع) (1) حضرت على بن موسى الرضا علیه‏السلام -

 در روز یازدهم ذیقعده سال 148 هجرى

 دیده به جهان گشود(1). مادر او بانویى

 با فضیلت بنام «تُکْتَمْ» ...

 


خورشید شرق ؛ نگین خراسان

خورشید شرق ؛ نگین خراسان یازدهم ذی القعده، سالروز میلاد با برکت

 پیشوای هشتم،خورشید تابان آسمان پرنور ایران،

 غریب آشنا، نگین خراسان،شهد شیرین مشهد،

 حضرت امام رضا ...

 


بازتاب انوار وحی درگفتار پیشوای هشتم

بازتاب انوار وحی درگفتار پیشوای هشتم 

 رسول خدا صلی‏ الله ‏علیه‏ و‏آله در ضمن سفارشات

 خویش برای امت اسلام از دو امانت گرانسنگ و

 ارزشمند یاد کرده و فرمود: «اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْن ...

 


ولایتعهدی امام رضا(ع)

ولایتعهدی امام رضا(ع) 

مأمون در خاندانى که با بغض و دشمنى علویان ممزوج بود،

 رشد و نمو یافت و در حکومتى که تمام راه‏هاى سیاسى،

 نظامى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى را براى محو ...

 


کراماتی از امام رضا(علیه السلام)

کراماتی از امام رضا(علیه السلام) 

 امام على، پدرى زحمتکش براى خانواده هشت نفرى اش بود.

 او در روستاى "باولد" از حومه سنقر کرمانشاه زندگى مى کرد

 و از طریق کشاورزى ...

 


امام رضا(علیه السلام) و خدمات فرهنگی

امام رضا(علیه السلام) و خدمات فرهنگی

 

 امام رضا علیه السلام روز یازدهم ذیقعدة سال 148 ق.

 در مدینه متولد شد. نام مادرش «تکتم» بود

 که بعد از تولد حضرت، از طرف امام کاظم علیه السلام...

 


سرچشمه دانش

سرچشمه دانش

 

 پیشوایان معصوم شیعه هر کدام به نوبه خود سرچشمه

 کمالات و منبع فضایل و صفات عالی انسانی محسوب می‏شوند.

 نه تنها شیعه بلکه افراد...

 


تجدید عهد با غریب طوس

 تجدید عهد با غریب طوسدارالشفاست مرقد سلطان دین رضا باید

 که رو به جانب دارالشفا کنیمباشد سزا که

 بر در طب الرضا رویم وانگاه درد خویش در

 آنجا دوا کنیم ما...

 


بحث کوتاهى درباره ثامن الائمة، على بن موسى الرضا(ع)

بحث کوتاهى درباره ثامن الائمة، على بن موسى الرضا(ع) اسم آن بزرگوار على و کنیه او ابو الحسن الثانی

 و لقب مشهور او رضا است. عمر مبارک

 آن حضرت پنجاه و پنج سال بود. (1)

 در یازده ذى القعده سال ...

 



روابط عمومی فرهنگسرای دستگردقداده|یکشنبه 94/6/1 | نظر

کانال تلگرام

کانال تلگرام حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهدا

عضویت درسامانه پیامکی

مطالب اخیر

برچسب‌ها

دستگردقداده (217), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء (70), هیئت سیدالشهداء (40), کانون فرهنگی قرآنی مصباح (35), حسینیه سیدالشهداء (31), فرهنگسرای دستگردقداده (25), کانون مصباح دستگردقداده (25), هیئت سیدالشهداء دستگردقداده (24), دستگرد قداده (22), سیدالشهداء (20), مصباح (18), هیئت (17), حسینیه (17), کانون (17), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداءدستگردقداده (15), دستگرد (11), فرهنگسرای سیدالشهداء (11), کانون مصباح (10), هیئت سیدالشهداءدستگردقداده (9), عیدسعیدقربان (9), دعای ندبه (9), دعای (8), میلادامام حسن مجتبی(ع) (8), ولادت امام رضا(ع) (8), ولادت امام هادی(ع) (8), ندبه (7), فرهنگسرای (7), حضرت (7), حسینیه دستگردقداده (6), امام (6), قداده (6), هیئت سیدالشهداء(ع) (6), ولادت حضرت معصومه (6), کانون فرهنگی مصباح (6), کانون فرهنگی مصباح دستگردقداده (5), ویژه نامه روزعرفه (5), ماه (5), فرهنگسرای دستگرد (5), فرهنگی (5), سیدالشهدا (5), دهه کرامت (5), رجب (4), شهادت امام محمدباقر (4), فاطمیه (4), مبعث (4), میلاد (4), رسول (4), اکرم (4), ولادت امام موسی کاظم(ع) (4), ولادت (4), کانون فرهنگی قرآنی مصباح دستگردقداده (4), کانون مصباح دستگرد (3), ولادت امام کاظم(ع) (3), ویژه نامه (3), امام حسن(ع) (3), حسینیه سیدالشهداءدستگردقداده (3), ویژه نامه ها (3), فرهنگسرای دستگرد قداده (3), علی (3), شهادت امام صادق(ع) (3), عیدقربان (3), زهرا (3), شهادت (3), شهادت امام جواد (3), سروری (2), سیزده (2), سالروز تخریب بقیع (2), شهادت امام صادق (2), فروغی از اندیشه های قرآنی امام صادق(ع) (2), فرهنگسرای سیدالشهداء دستگردقداده (2), فرهنگسرای سیدالشهداء(ع) (2), محرم (2), قرآن (2), قرآنی (2), نامه (2), نبوی (2), های (2), فاطمه (2), حسینیه سیدالشهداء دستگردقداده (2), حسین (2), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهدا (2), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء(ع) (2), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء(ع)دستگردقداده (2), رمضان (2), الاسلام (2), امر به معروف و نهی از منکر (2), پیامبر (2), حجت (2), اشعار (2), اطلاعیه (2), تابلو اعلانات (2), ولادت امام رضا (2), وفرهنگسرای (2), کلیپ تکان دهنده زمان می گذرد (2), کوتاه (2), کاظم (2), کانون فرهنگی قرانی مصباح (2), هیئت سیدالشهدا (2), ویژه (2), کانون فرهنگی قرآنی (1), کانون مصیاح دستگردقداده (1), کدام (1), کرامات حضرت معصومه علیها السلام (1), کراماتی از امام رضا(علیه السلام) (1), کریمه اهلبیت(ع) (1), کسب قدرت (1), کشکولی (1), کانون مصباح دستگرد قداده (1), وفرهنگسرای سیدالشهداء (1), هیئت سیدالشهداء(ع)دستگردقداده (1), هیئت سیدالشهداءدستگردقداه (1), و (1), و نهی از منکر (1), ولادت امام هادى(ع) (1), ولادت پیامبر اکرم به روایت اهل تسنن (1), ولادت حضرت فاطمه معصومه (1), ویژه نامه آثار و (1), ویژه نامه اسباب بازی (1), ویژه نامه امر به معروف و نهی از منکر (1), ولایت (1), ولایتعهدی امام رضا(ع) (1), وهابی ها چه می گویند؟ (1), وهابیت (1), وهابیت تندرو و بازگشت به عصر جاهلیت‏ (1), وهابیت و تخریب قبور متبرکه (1), ویژه نامه روزه و علم (1), ویژه نامه سالروز ازدواج امام علی و حضرت فاطمه ع (1), ویژه نامه سالروز ویران شدن قبرستان بقیع (1), ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق علیه السلام (1), ویژه نامه عید سعید فطر (1), ویژه نامه میهمانی (1), ویژه نامه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها (1), ویژه نامه ولادت (1), ویژه نامه ولادت امام رضا(ع) (1), ویژه نامه ولادت حضرت معصومه (1), یک پیوند آسمانی (1), کارت پستال وفات حضرت خدیجه (1), کارنامه عملى وهابیت (1), تابلو اعلانات محرم (1), تاریخچه و فلسفه عید قربان -فرهنگسرای سیدالشهداء دستگرد قداده -کا (1), تجدید عهد با غریب طوس (1), تحلیلی بر مقام و منزلت عید سعید فطر (1), تحکیم خانواده (1), تخریب بقیع (1), تخریب بقیع امتداد دشمنی با مکتب وحی (1), تخریب بهشت (1), تخریب قبور ائمه بقیع و نقش بهائیت (1), تربیت (1), تغذیه در ماه خدا (1), تنهاترین سردار (1), جشن مبعث (1), جمعه (1), جنگ با خدا (1), جنگ بازی (1), جوانان (1), چرا مذهب جعفرى ؟! (1), چگونگی ازدواج علی(علیهالسلام) و فاطمه(سلامالله علیها) (1), چند رسانه ای (1), چند رسانه ای (1), چون صبح نورانی - ویژه نامه شب های قدر (1), حاج (1), حاج احمدشفیعی (1), حجاب (1), با موضوع رمضان (1), با کیفیت HD (پیشنهاد ویژه) (1), بازتاب انوار وحی درگفتار پیشوای هشتم (1), باشگاه نام آوران دستگردقداده (1), بحث کوتاهى درباره ثامن الائمة، على بن موسى الرضا(علیهما السلام) (1), برخى از ویژگى‏هاى مورد انتظار از مؤمنان در کلام امام صادق (علیه (1), بررسی (1), برکات و آداب‌ مهمانی‌ (1), برگى از فضایل امام حسن(ع)‌ (1), برکات (1), بسته 143 تابلواعلانات، هفته چهارم آذر 1395 (1), بسیار (1), بقیع (1), بقیع ؛ در گذر تاریخ (1), بوستان مهردستگردقداده (1), بوی عطـر نرگس می پیچد … (1), پاسخ به شبهات و هابیون (1), پدر (1), پذیرش (1), پسرفت (1), پوستر دعای ندبه (1), پوستر عیدغدیر (1), اعلامیه (1), اعمال روز مباهله -فرهنگسرای سیدالشهداء دستگرد قداده (1), اعمال روزعرفه (1), اعمال شب و روز عرفه - حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء -کانون فرهنگ (1), اعمال شب و روز عید فطر (1), اعمال شب و روز عید قربان (1), اعمال مشترک دهه اوّل ماه ذی الحجه (1), افسانه ازدواج ها (1), امام حسن؛اسوه صلابت و پایداری (1), امام حسین(ع) (1), امام رضا (ع) و تشیع ایران (1), امام رضا(ع) (1), امام رضا(علیه السلام) و خدمات فرهنگی (1), امام صدق (1), امام صدق - ویژه نامه شهادت امام جعفر صادق(ع) (1), امام علی(ع) (1), امام کاظم(ع) (1), امر به معروف (1), 12 ربیع الاول (1), 15 عمل درپانزدهمین شب شعبان (1), 21 خرداد ماه 1394 (1), 21 مهر - 18 ذی الحجه مصادف با عید سعید غدیر-حسینیه دستگرد قداده- (1), 28صفر (1), 46 اصل در مدیریت (1), آثار و برکات زیارت امام رضا (1), آداب عید سعید فطر (1), آداب مهمانی و ضیافت (1), آداب میهمانی (1), آستان قدس رضوی (1), آغاز هفته وحدت (1), آموزش (1), آیینه رضوی (1), ابوالفضل (1), اجتماعی (1), احادیث امام محمدباقر (1), احمد (1), اربعین حسینی (1), از (1), از بندگی (1), از خون (1), از دیدگاه (1), از دیدگاه ائمه علیهم السلام (1), از فاطمه ای که معصومه بود (1), از محراب تا معراج -ویژه نامه شهادت حضرت علی علیه السلام (1), ازدواج (1), اسبابی برای انتقال (1), است؟ (1), استخردانشگاه صنعتی اصفهان (1), حدیث (1), حدیث معراج (1), تا پاکیزگی (1), حسینیه سیدالشهدا (1), حسینیه دستگرد (1), انتظار (1), انتظارات امام حسن(ع) از شیعیان (1), اول (1), ایام (1), الگو (1), المبیت (1), امام حسن (ع)؛اسوه حسن و کرامت (1), امام حسن مجتبی علیه السلام (1), حضرت زهرا(ع) (1), حضرت معصومه(س) (1), حضرت مهدی(ع) (1), حلول (1), حلول ماه مبارک رمضان (1), خانواده (1), خلاصه اى از زندگانى امام هادى علیه السلام-فرهنگسرای سیدالشهداء د (1), خم (1), خواص اعجاب انگیز آیة الکرسی (1), خورشید شرق ؛ نگین خراسان (1), داستانها (1), داستانهای (1), دانلود (1), دانلود فایلهای صوتی-محرم1393 حسینیه دستگرد قداده (1), در اربعین چه گذشت؟ -حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء -دستگردقداده (1), در باب میزبان و میهمان (1), درس هائی از ازدواج حضرت زهرا و حضرت علی (1), درس هایی از قرآن (1), درفراق امام مهدی(عج) (1), رهنمود های تربیتی امام موسی کاظم (1), روز (1), روز پیروزى بر طاغوت نفس (1), روزه (1), ریشه‏هاى تاریخى وهّابیّت (1), زمان (1), زندگانی (1), زندگانی کریم اهل بیت(ع) (1), زندگی‌نامه امام موسی کاظم علیه السلام (1), زندگینامه امام صادق (علیه السلام)(1) (1), دعای روز مباهله-حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء دستگرد قداده (1), دعوا (1), دعوت کردن،آداب دعوت کردن (1), دل نوشته ای در غربت امام زمان (عج) (1), دهه (1), حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهدالشهداء (1), دستگردقداده-حسینیه سیدالشهداء دستگردقداده-فرهنگسرای دستگردقداده (1), دعاهای روز های ماه مبارک رمضان (1), دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان (1), دعاهای روزهای ماه مبارک رمضان(2) (1), دعاهای ماه مبارک رمضان (1), حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء (1), حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء دستگردقداده (1), حسینیه و فرهنگسرای سیدالشهداء(ع) (1), حسینیه وفرهنگسرای دستگردقداده (1), میلادامام علی (1), میهمان (1), ندبه امام صادق(ع) (1), نماهنگ (1), نکات تغذیه ای (1), معراج پیامبر اکرم (1), معرفت (1), مقام شفاعت حضرت معصومه (1), منزلت کریمه اهل بیت نزد علما و مراجع (1), منشور نسل جوان در سیره امام صادق (علیه السلام) (1),