«غدیر» بزرگترین عید اسلامى
نویسنده:محمدابراهیم موحد
اشاره:
شاید برخى گمان کنند که عید غدیر تنها اختصاص به شیعیان دارد و در کلمات پیامبر اکرم، صلىاللهعلیه وآله، اشارهاى به لزوم بزرگداشت آن نشده است. اما باید گفت که عید غدیر نیز چون عید فطر و قربان از اعیاد اسلامى، بلکه از بزرگترین اعیاد است، و نخستین کسى هم که این روز را به عنوان عید اسلامى معرفى کرد، خود پیامبر اسلام، صلىاللهعلیه وآله، بود. آنچه در پى خواهد آمد تحقیقى است در زمینه سابقه تاریخى عید غدیر که امیدواریم مورد استفاده خوانندگان عزیز واقع شود.
پیامبر اکرم پس از آنکه علىبنابیطالب را در روز غدیر به جانشینى خود تعیین کرد، در همان روز این عید را اعلام نمود و مراسم آن را بپا داشت، و در خیمهاش نشست و با کمال خوشحالى و سرور از تبریک گویندگان استقبال کرد و به آنها مىفرمود:
به من تبریک بگویید... به من تبریک بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است. (1)
ما در تاریخ پیامبر، شادیهاى او روزى را نمىیابیم که پیامبر گفته باشد: به من تبریک بگویید، حتى روز ازدواجش و روز هجرتش از مکه به مدینه و رهایى از چنگال مشرکان، و روز فتح مکه و پیروزى مسلمانان نفرمود به من تبریک بگویید، ولى روز غدیر مکرر مىفرمود: به من تبریک بگویید، چرا؟ به خاطر آنکه پیامبر عظمت این روز را بخوبى درک مىکرد و از شرافت این خاطره و برترى داشتن این عید بر سایر اعیاد آگاه بود.
بر همین اساس پیامبر فرمود:
روز عید غدیر خم بهترین اعیاد امت من است، و آن روزى است که خداوند تعالى به من فرمان داده با منصوب کردن على بن ابیطالب به عنوان رهبرى که امتم پس از من به وسیله او هدایتیابند; آن روز را یاد کنیم. آن روزى است که خدا دین را در آن روز کامل و نعمت را تمام گردانید و اسلام را به عنوان یک دین براى مردم پسندید. (2)
پیامبر در این حدیث، اولا: روز غدیر را یک عید اسلامى جاوید در ردیف سایر اعیاد اسلامى اعلام کرده; ثانیا: عید غدیر را مطلقا برتر از اعیاد اسلامى شمرده است.
پس از رحلت پیامبر، خود امیرالمؤمنین نیز روز غدیر را به عنوان یک عید اسلامى تلقى کرد (3) و در سالى که روز غدیر با جمعه مصادف بود خطبهاى ایراد نمود و در ضمن آن فرمود:
خداوند بزرگ در این روز بزرگ در این روز براى شما گروه مؤمنان دو عید بزرگ که قوام هریک به دیگرى است جمع کرده تا احسانش را نزد شما کامل گرداند و شما را بر راه هدایت آگاه و مطلع کند... از این رو جمعه را مرکز تجمع براى پاکسازى گذشتهها قرار داده است... بنابراین هیچ توحیدى را جز بر اساس اعتراف به رسالت پیامبر نمىپذیرد، و هیچ آیینى را جز توام با ولایت کسى که به ولایت او فرمان داده قبول نمىکند، و اسباب اطاعت او جز با تمسک به ریسمان او و ریسمان اهل ولایت او منظم نمىگردد، لذا در روز غدیر آنچه را که بیانگر ارادهاش در مورد برگزیدگانش بود بر پیامبرش نازل فرمود، و او را به تبلیغ آن و ترک همنشینى با منحرفان و منافقان و بىاعتنایى به آنان مامور ساخت و ضامن نگهدارى او از شر آنان شد.
آنگاه حضرت امیر، علیهالسلام، مردم را به اجراى مراسم عید دعوت نمود و فرمود:
خدا شما را رحمت کند، پس از پایان یافتن اجتماعتان، به سوى توسعه بر زن و فرزند، و نیکى با برادران و شکر نعمتهاى الهى بازگردید، و همه با هم مجتمع باشید تا خدا یگانگى شما را حفظ کند و با یکدیگر نیکى کنید تا خدا الفت و دوستى و صداقتشما را نگهدارد، و به یکدیگر هدیه دهید (4) همانگونه که خدا پاداش شما را در این روز، چند برابر اعیاد گذشته یا اعیاد آینده - جز در موارد مثل آن - قرار داده است. نیکى در این روز (یعنى: روز عید غدیر) ثروت را زیاد و عمر را افزون مىکند، و مهربانى به یکدیگر باعث رحمت و عطوفتخداوند است. با سعى و کوشش خویش و در حد توانایى خود، از آنچه خدا به شما بخشیده، براى برادران و زن و فرزندانتان آماده کنید و شادى را در میان خود آشکار سازید و با گشادهرویى با یکدیگر برخورد کنید. (5)
بعد از على، علیهالسلام، امام حسن و امام حسین، علیهماالسلام، نیز روز غدیر را زنده نگاه مىداشتند و هر سال، آن روز را به عنوان عید تلقى مىکردند و با کمال مسرت و شادى، براى قبول تهنیت و تبریک شاد باش جلوس مىنمودند، و به وسیله نماز و روزه و دعا به خدا تقرب مىجستند، و در نیکویى و احسان و اطعام تاکید مىنمودند، تا تشکر نعمتخدا را در چنین روزى که امیرالمؤمنین، علیهالسلام، به خلافت و امامت منصوب شده به جاى آورده باشند. آنها در این روز صله رحم مىکردند، و خانواده خویش را در وسعت ارزاق قرار مىدادند و به ملاقات برادران مىرفتند و شیعیان خود را نیز به تمام این کارها دعوت مىنمودند. (6)
اکنون به روایات زیر توجه کنید:
1. ابوالحسن لیثى مىگوید:
امام جعفر صادق، علیهالسلام، به بعضى از دوستان و شیعیانش که در حضور او بودند فرمود:
آیا مىدانید روزى که خدا اسلام را در آن روز براى ما و شیعیانمان عید غدیر قرار داده چه روزى است؟
عرض کردند: خدا و رسول و فرزند پیامبر داناترند، آیا روز عید فطر است؟
امام فرمود: نه!
گفتند: آیا روز عید قربان است؟ امام فرمود:
نه! البته این دو روز، بزرگ و با شرافت هستند اما روز منار دین بزرگتر است، و آن روز هیجدهم ذى الحجه است که پیامبر خدا، صلىاللهعلیهوآله، هنگامى که از حجة الوداع بازگشت و به غدیر خم رسید...».
2. فرات بن احنف مىگوید:
از امام جعفر صادق، علیهالسلام، پرسیدم: فدایتشوم، آیا مسلمانان عیدى بالاتر از عید فطر و عید قربان و روز جمعه و روز عرفه دارند؟
امام فرمود: آرى! بالاترین و بزرگترین و شریف ترین اعیاد روزى است که خدا دین را در آن روز کامل گردانید، و این آیه را بر پیامبرش محمد، صلىاللهعلیهوآله، نازل فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا.
سؤال کردم: آن چه روزى است؟
فرمود: انبیاى بنى اسراییل وقتى وصیت و امامت را به نفر بعد از خودشان واگذار مىکردند، آن روز را عید قرار مىدادند، و این روز هم روزى است که پیامبر، صلىاللهعلیه، على، علیهالسلام، را رهبر مردم قرار داد، و در آن روز چیزهایى نازل شد، و دین کمال یافت و نعمتبر مؤمنان تمام گردید.
عرض کردم: در این روز چه کارى شایسته است انجام دهیم؟
امام، علیهالسلام، فرمود: این روز، روز عبادت و نماز و روز شکر و سپاس خدا، و مسرت به خاطر ولایت ما بر شما از جانب خداست، من دوست دارم این روز را روزه بگیرید. (7)
3. عبدالرحمن بن سالم از پدرش نقل مىکند که گفت:
از امام صادق، علیهالسلام، پرسیدم: آیا مسلمانان غیر از روز جمعه و عید قربان و عید فطر، عید دیگرى دارند؟
فرمود: آرى عیدى بزرگتر!
گفتم: فدایتشوم، کدام عید است؟
فرمود: روزى که پیامبر خدا امیرالمؤمنین را به خلافت نصب کرد و فرمود: هر کس که من مولاى او هستم على مولاى او است.
پرسیدم: آن روز چه روزى است؟
فرمود: به روز چه کار دارى؟ (8) سال همیشه در گردش است ولى آن روز، روز هجدهم ذىالحجه است.
عرض کردم: چه کارى سزاوار است در آن روز انجام دهیم؟
فرمود: خدا را یاد کنید و به روزه و عبادت بپردازید و محمد و آل محمد، صلىاللهعلیه وآله، را یاد نمایید، زیرا پیامبر خدا به امیرالمؤمنین، علیهالسلام، وصیت کرد که مسلمانان این روز را عید بگیرند و انبیا چنین مىکردند; به اوصیا خود همین سفارش را مىنمودند و آن روز را عید مىگرفتند. (9)
بر اساس همین روایات است که مىبیند شیعیان از زمان ائمه اطهار تا کنون در تمام کشورها هر سال روز غدیر را عید مىگیرند، و به وسیله نماز، تلاوت قرآن و خواندن دعاهاى ماثور به خدا تقرب مىجویند، و خدا را بر کامل ساختن دین و تمام نمودن نعمتبه وسیله امامت على، علیهالسلام، سپاسگزارى مىکنند، و به ملاقات یکدیگر مىروند، و با چهرهاى گشاده با نیکى و احسان و مسرور ساختن خویشاوندان و همسایگان به خدا تقرب مىیابند، و اگر یکى ازآنها برادر دینى خود را در این روز ملاقات کند، با او مصافحه مىکند و مىگوید:
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة الطاهرین (10)
و هر سال دراین عید سعید، شیعیان به سوى مرقد پیشواى بزرگ، امیرالمؤمنین، علیهالسلام، در نجف اشرف روانه مىشوند، و جمعیتى که نزد قبر مقدس آن حضرت براى زیارت اجتماع مىکنند از نیم میلیون کمتر نیست، که از هر ناحیهاى به آنجا وارد مىشوند (11) تا عمق محبت و دوستى،و استحکام اعتقاد به پیشواى راستینشان امیرالمؤمنین، علیهالسلام، را نسبتبه خویش تاکید کنند، و شرافتحضور نزد مقام مبارک وى را براى خود ثبت نمایند. آنها پراکنده نمىشوند تا ضریح مقدس را در بر گرفته و پیشواى خود را زیارت کنند، و بر او سلام داده، و چنانکه گویى آن حضرت در برابر آنها حاضر استبه او تهنیت گویند (12) و زیارتى خوانند که از بعضى از ائمه اطهار وارد شده است که ضمن آن به موقعیتهاى ارزنده و سوابق عظیم حضرت در اسلام و جهاد و تلاش وى در تاسیس ارکان دین، و خدمتبه پیامبر در روز غدیر به عنوان خلیفه پیامبر، گواهى داده مىشود. (13)
آرى! این استبرنامه شیعیان در هر سال، و پیوسته گویندگانشان در هر زمان و مکانى حدیث غدیر را به طور مسند یا مرسل و بصورت اجمال یا تفصیل بیان مىکنند.
بررسى در مساله غدیر، ما را به این نتیجه مىرساند که تنها شیعیان، روز غدیر را به عنوان عید تلقى نکردهاند - هرچند شیعیان بیشتر از دیگران به آن اهمیت مىدهند - لکن مسلمانان غیر شیعه نیز آن را عید مىگرفتهاند.
علامه امینى در کتاب الغدیر (ج1، ص267) مىنویسد بیرونى - که یکى از اهل تسنن است - روز غدیر را از روزهایى دانسته که:
اهل اسلام آن را یکى از اعیاد شمردهاند (14)
ابن طلحه شافعى در کتاب مطالب السئول (ص53) هنگامیکه از عید غدیر سخن مىگوید چنین تصریح مىکند: امیرالمؤمنین روز غدیر خم را در ضمن اشعارش یاد کرده است و از آنجا که پیامبر اکرم، صلىاللهعلیهوآله، در روز غدیر این مقام بلند را از میان همه مردم به على، علیهالسلام، داد، این روز به صورت یک عید بزرگ در آمد.
آنگاه شافعى در صفحه56 اضافه مىکند که: لفظ «مولى» هر معنایى را در بر داشته باشد، از سوى پیامبر براى على قرار داده شده، و این خود مقامى والا و منزلتى عظیم است که پیامبر آن را به على، علیهالسلام، اختصاص داده استبدین جهت این روز، روز عید و روز سرور دوستان او است.
علامه امینى مىگوید: این بیان شافعى دلالت دارد بر اینکه تمامى مسلمین این روز را عید مىگیرند چه مسلمانانى که حضرت على را خلیفه بلافصل پیامبر مىدانند و چه مسلمانى که او را خلیفه چهارم به شمار مىآورند، و خلاصه باید گفت، امت اسلامى در شرق و غرب، همگى در این عید با یکدیگر توافق دارند مخصوصا با توجه به اینکه مصریان و اهل مغرب و عراق در قرون گذشته به این روز توجه داشته و آن را روز نماز و دعا و خطبه و سرودن اشعار مىدانستهاند.
پى نوشت ها:
1. ر. ک: ابو سعید نیشابورى، شرف المصطفى.
2. براى توضیح بیشتر ر. ک: الامینى، عبدالحسین، الغدیر، ج 1، ص283.
3. روزى که قدرت به دست آن حضرت آمد.
4. و در حدیثشریف از حضرت رضا، علیهالسلام، روایتشده است که فرمود: «یک درهم را در این روز به برادران مؤمن بدهى برابر استبا هزار درهم که در اوقات دیگر بدهى» و در حدیث دیگر وارد شده است: «که برابر استبا صد هزار درهم در غیر این روز.»
5. الامینى، عبدالحسین، همان، ج3، ص 284;الطوسى، محمد بن الحسن، مصباح المجتهد، ص 524.
6. الموسوىالعاملى، السید عبدالحسین شریف الدین، المراجعات، ص197.
7. الامینى، عبدالحسین، همان، ج 1، ص 285.
8. گویا که راوى پرسید: در کدام روز از روزهاى هفته است؟
9. الکلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، ج 1، ص 204; الامینى، عبدالحسین، همان، ج 1، ص 285.
10. نص مذکور، در حدیثشریف وارد شده است.
11. و در حدیثشریف از حضرت امام رضا، علیهالسلام، روایتشده که فرمود: «هر کجا که باشى سعى کن که روز غدیر نزد قبر حضرت امیرالمؤمنین، علیهالسلام، حاضر شوى.
12. روشن است که امام مرده و زنده ندارد، و همیشه زنده است و آیه: ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء ... و آیات دیگر بر این معنى دلالت دارند.
13. اگر فرصت تنگ نبود نمونهاى از جملات این زیارت را براى شما نقل مىکردم تا از لابلاى آن لذت ایمان و شیرینى ولایت و سعادت روح و حرارت شوق را بچشد. زیارت مزبور در کتب ادعیه و زیارات نقل شده است.
14. بیرونى، ابوریحان،الاثار الباقیة، ص 334.
منبع: ماهنامه موعود
عید غدیر در سیره ائمه معصوم (ع)
نگاهی به عید غدیر در دل و دیده معصومین
واقعه غدیر حادثه ای تاریخی نیست که در کنار دیگر وقایع بدان نگریسته شود، غدیر تنها نام یک سرزمین نیست. یک تفکر است، نشانه و رمزی است که از تداوم خط نبوت حکایت می کند. غدیر نقطه تلاقی کاروان رسالت با طلایه دارای امامت است و اهمیت دادن به غدیر، اهمیت دادن به رسالت پیامبر(ص)است. آیه ای از قرآن که به صراحت، این روز را روز اکمال دین و خشنودی پروردگار دانسته، رمزی از عید بودن غدیر خم است.سابقه غدیر و عید گرفتن این روز مقدس، به زمان پیامبر(ص) می رسد و در دوران ائمه دیگر نیز این سنت ادامه داشته. در این مجال کوتاه مروری خواهد شد بر سیر و سیره بعضی از معصومین در قبال این عید بزرگ اسلامی.
پیامبر اعظم(ص)و غدیر
روزی پیامبر (ص)به امیر مؤمنان(ع) فرمود: «ای علی، خداوند آیه "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک..."را درباره ولایت تو بر من نازل کرد. اگر آنچه به من امر شده تبلیغ نکنم، عملم باطل است و کسی که خدا را بدون ولایت تو ملاقات کند، کردارش باطل است».
در روز غدیر هم بعد از خطبه یک ساعته ای که ایراد فرمود، جمله معروف «هر که من مولای او هستم، علی مولای اوست» را سه بار تکرار کرد تا در گوش مسلمانان و تاریخ بماند. پس از آن که علی(ع)را به جانشینی خود تعیین کرد، در همان روز، این عید را اعلام نمود و مراسمش را به پا داشت، در خیمه اش نشست و با خوشحالی از تبریک گویندگان استقبال کرد و به آنها فرمود:«به من تبریک بگویید... به من تبریک بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است.»
در کلام دیگری هم فرمودند:«روز غدیر خم، برترین اعیاد امت من است، روزی که خدای متعال به من فرمان داد تا برادرم علی پسر ابوطالب را به عنوان پرچمی هدایت گر برای امتم تعیین کنم که پس از من به وسیله او راه نمایی و هدایت شوند. غدیر خم روزی است که خداوند در آن دین را کامل ساخت و نعمت را بر امتم تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای مردم پسندید.»
امام علی(ع) و غدیر
در دوره خلافت و حاکمیت امام علی(ع)، یک بار عید غدیر با جمعه مصادف شد. امام در آن روز طی خطبه ای مفصل به مردم فرمود:«خداوند متعال امروز دو عید بسیار بزرگ (جمعه و غدیر)را در یک زمان برای شما قرار داده است؛ دو عیدی که هر یک فلسفه وجودی دیگری را تکامل می بخشد... توحید و ایمان به یگانگی خداوند پذیرفته نمی شود مگر به نبوت پیامبر محمد(ص)و شریعت محمد(ص) پذیرفته نمی شود مگر با قبول ولایت امر کسی که خدا فرمان ولایتش را داده است... امروز روز روشنگری و اظهار عقیده از جایگاه بلند است، امروز روز تکامل دین و روز وفای به عهد است، روز ذلت و خواری شیطان، روز استدلال و برهان، روز هدایت و امتحان بندگان، روز آشکار شدن کینه های نهفته در دل ها ... نیکی در این روز ثروت را می افزاید و عمر را طولانی می کند. ابراز عاطفه و محبت به هم در این روز، موجب رحمت و لطف خدا می شود. تا می توانید در برخوردها و ملاقات ها ابراز شادمانی و سرور کنید...)
حضرت زهرا(س)و غدیر
از حضرت زهرا پرسیدند:«آیا پیامبر(ص) پیش از رحلتش درباره امامت امیرمؤمنان چیزی فرمود؟»آن حضرت جواب داد: «شگفتا! آیا روز غدیر خم را فراموش کردید؟!» در جای دیگری نیز می فرماید: «خداوند پس از غدیر خم برای کسی حجت و عذری باقی نگذاشت.»
امام حسن(ع)و امام حسین(ع)و غدیر
امام حسن(ع) و امام حسین(ع)در روز عید غدیر در کوفه مهمانی می دادند و این مجالس که در زمان حیات امام علی(ع) هم برقرار بود باعث شد مردم کوفه به عید غدیر عادت کنند. هم چنین امام حسن(ع) در ماجرای مصالحه با معاویه برای این که به او یاد آوری کند که حق با اوست، ماجرای غدیر خم را شاهد گرفت. امام حسین(ع)نیز در مراسم حج، بنی هاشم و دیگران را جمع می کرد و ماجرای غدیر را یادآوری می کرد.
امام صادق(ع) و غدیر
یکی از یاران امام صادق(ع)از او پرسید:«غیر از عید فطر و قربان، مسلمانان عید دیگری هم دارند؟» فرمود:«بلی و این عید از آن دو عید دیگر بافضیلت تر است... و آن روز هیجدهم ماه ذی الحجه، عید غدیر خم است...
در این روز روزه بگیرید بر محمد و آلش به خاطر این نعمت الهی صلوات بفرستید... یقین بدانید انبیا وقتی وصی خود را نصب می کردند، امر می کردند که آن روز را جشن بگیرند.»
در جای دیگری نیز فرمودند:«با فضیلت ترین، بزرگ ترین و شریف ترین روز عید نزد خداوند، روزی است و بر پیامبرش محمد(ص)این آیه را نازل فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم...» ایشان هم چنین روزه عید غدیر خم را برابر با صد حج و عمره مقبول نزد خداوند می دانست و آن را «عید بزرگ خدا»می شمرد.
امام رضا(ع)و غدیر
امام رضا(ع) شنید که بعضی از مردم روز غدیر را انکار می کنند، فرمود:«پدرم از پدرش روایت کرد که روز غدیر در میان اهل آسمان مشهورتر است تا میان اهل زمین... به درستی که دراین روز خداوند گناه شصت سال از مردان و زنان مؤمن را می آمرزد و دو برابر آنچه در ماه رمضان از آتش دوزخ می رهاند؛ در این روز آزاد می کند...اگر مردم ارزش این روز را می دانستند، بی تردید فرشتگان در هر روز ده بار با آنان مصافحه می کردند.»
امام حسن عسگری(ع) و غدیر
یکی از شیعیان از امام عسگری(ع) پرسید:«این سخن پیامبر که فرمود:"من کنت مولاه فهذا علی مولاه" یعنی چه؟» حضرت جواب داد:«خداوند اراده فرمود که این جمله، نشان و پرچمی باشد تا حزب خدا هنگام اختلاف ها با آن شناخته شود.»
امام زمان(عج)و غدیر
در دعای ندبه که منسوب به آن حضرت است چنین آمده: «...فلما انقضت ایامه اقام ولیه علی بن ابی طالب صلواتک علیهما و آلهما هادیا اذ کان هم المنذر و لکل قوم هاد فقال و الملاء امامه من کنت مولاه فهذا علی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه...»
هنگامی که دوران عمر پیامبر سپری شد، جانشین خود را علی پسر ابوطالب که صلوات خدا بر آن ها و خاندان شان باد، را به هدایت امت برگزید، چون او منذر و هدایت گر همه بود. پس پیامبر به مردمی که در مقابلش بودند گفت: هر که من مولای اویم، پس علی مولای اوست، خدایا هر که علی را دوست دارد دوستش بدار و هر که با او دشمن است دشمنش بدار...
منبع:نشریه روشنان، شماره12
غدیر، روز یأس کفّار و اکمال دین
نویسنده: عبدالله جوادى آملى
غدیر یکى از روزهاى بسیار مهم در تاریخ زندگى پیامبر اسلام(ص)، بلکه مهمترین حادثه در تاریخ اسلام است. زیرا روزى است که پیامبر اسلام(ص) امیرالمؤمنین على را رسماً براى جانشینى خود تعیین کرد. روزى که کفّار در میان امواج یأس فرو رفتند، زیرا آنها انتظار داشتند که آئین اسلام قائم به شخص باشد و با از میان رفتن پیامبر اوضاع به حال سابق برگردد و اسلام به تدریج برچیده شود، چنان که در جنگ احد وقتى که پیامبر(ص) مجروح شد و عدّهاى شایع کردند که آن حضرت کشته شد. شیوع این خبر باعث ایجاد امید و اثر مثبت در کفار و مشرکان و تزلزل در میان مسلمانان گردید به گونهاى که عدّهاى به سرعت از میدان جنگ خارج شدند، آیهاى نازل شد که آن آیه حکایت از این حقیقت دارد که دین اسلام قائم به شخص نیست بلکه آئینى است که تا ابد جاودان خواهد ماند. از این رو فرمود: «و ما محمّد الّا رسول قد خلت من قبله الرسل افان مات او قتل انقلبتم على اعقابکم و من ینقلب على عقبیه فلن یضرّاللّه شیئاً و سیجزى اللّه الشاکرین؛(1) محمّد(ص) تنها فرستاده خداست.
پیش از او هم فرستادگانى بودند که از دنیا رفتند اگر او بمیرد یا کشته شود باید شما سیر قهقرایى کنید و به آئین بت پرستى برگردید به آنها که به عقب برگردند و به دوران کفر و بتپرستى باز گردند تنها به خود زیان مىرسانند نه به خدا زیرا با این عمل تنها سعادت خود را از بین برده و گرفتار شقاوت مىشوند و خدا کوشش شاکران را پاداش مىدهد.»
در واقع خدا با نزول این آیه به همه جهانیان از جمله به مسلمانان توجه مىدهد که اسلام قائم به فرد و شخص نیست از این رو همگان باید بدانند اسلام ماندنى است، در مکّه نیز وقتى عبداللّه پسر پیامبر از دنیا رفت. مشرکان به دلیل این که فرزند پسر را تداوم بخش برنامههاى پدر مىدیدند. تصور مىکردند با رحلت پیامبر اکرم(ص) برنامههاى او به خاطر نداشتن فرزند ذکور تعطیل خواهد شد، خداوند سوره کوثر را بر آن حضرت نازل کرد تا این سوره پاسخى باشد به مشرکان و کفار و این که دشمن پیامبر ابتر است و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهد شد بلکه به بقاء خودش ادامه خواهد داد.
یکى از مراحلى که قرآن یأس کفار را اعلام مىکند روز غدیر است. زیرا هنگامى که مشرکان مشاهده کردند مردى که از نظر علم و تقوا و قدرت و عدالت بعد از پیامبر در میان مسلمانان بىنظیر بود به عنوان جانشینى آن حضرت انتخاب شد و از مردم براى او بیعت گرفت، یأس وناامیدى نسبت به آینده اسلام آنها را فرا گرفت و دریافتند که این دین و آئین ریشهدار و پایدار است. از این رو قرآن فرمود: «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلاتخشوهم و اخشون... .(2)»
امروز کفار از دین شما ناامید شدند، اول باید دید طمع کافر چه بود و حد و مرز آن چه اندازه بوده است تا معلوم شود که امروز چه حادثهاى اتفاق افتاد که توانست مخالفان اسلام را با تمام گستردگى آن و دشمنى آنان با کمال شدتش مأیوس و نا امید کند وقتى اسلام ظهور کرد، کافران اعم از مشرکان و یهودیان و مسیحیان به مبارزه با آن برخاستند زیرا آیین و دین خود را بر حق مىدانستند و روى تعصب و رسوبات جاهلى شرک را صحیح مىدانستند و سرانشان براى منافع مادیشان در حفظ آن مىکوشیدند و به یکدیگر مىگفتند بروید بتها را حفظ کنید، براى آنها در مقابل مشکلات صبر کنید که بتپرستى و حفظ بتها امرى است که روى آن تصمیم گرفته شده است همان طورى که خداوند درباره امور مهم مىفرماید: انّ ذلک من عزم الامور؛(3) یعنى کارى است که باید درباره آن تصمیم گرفت.
یهودیان و مسیحیان هم دین خود را الهى و برحق مىدانستند و مىگفتند: «لن یدخل الجنة الامن کان هوداً او نصاراً».(4)
از این رو گاهى رسول خدا را دیوانه و گاهى ساحر و گاهى کاهن و گاهى شاعر مىخواندند در واقع آنها بر دو کار تصمیم گرفته بودند.
1- آیین خود را حفظ کنند از این رو مىگفتند بروید و دین خود را حفظ کنید.
2- از طرفى تلاش مىکردند تا اسلام را به هر وضعى است نابود کنند: «یریدون ان یطفئوا نور اللّه بافواههم؛(5) تلاششان این بود که نور خدا را خاموش کنند و براى خاموش کردن نور الهى هم مشرکین نقش داشتند و هم کافران اما خداوند نورش را تمام مىکند، آنها مىخواستند دین شما را از شما بگیرند، شایان ذکر است، در واقع دشمنى و مخالفت مشرکان و کافران مخالفت اقلیمى و براى آب و خاک نیست بلکه براى خاموش کردن چراغ دین است و آنها از هر فرصتى براى این منظور استفاده مىکنند بنابراین با این که کافران و مشرکان مىخواستند با به سازش کشاندن پیامبر و برافروختن شعله جنگ و خاموش کردن نور الهى، دین را از بین ببرند اما در روز عید غدیر حادثه مهمى رخ داد که کافران مأیوس شدند و آن نصب على(ع) به عنوان ولى و جانشین پیامبر(ص) بود زیرا آنها على(ع) را شناخته بودند که او کیست و چه مىکند و چه مىگوید، از این رو با روى کار آمدن على(ع) آن طمع خام به یأس مبدّل شد.
منشأ یأس کفّار آن است که با نصب على(ع) دین داراى ولى و قیّم شد. دین از این که به شخص قائم باشد خارج و به معصوم متکى شد، در عصر پیامبر حفظ دین بر عهده پیامبر(ص) است و بعد از ارتحال آن حضرت بر عهده اهل بیت (ع) خواهد بود.
بعد از بیان این مطلب به مسلمانان فرمود: از کفار نترسید و از من بترسید یعنى خطرى از ناحیه کفّار شما را تهدید نمىکند و اگر خطرى است از ناحیه خودتان هست. زیرا خداى سبحان وضع هیچ قومى را دگرگون نمىکند چز آن که خودشان در خویشتن خویش دگرگونى ایجاد کنند «انّ اللّه لا یغیّر ما بقوم حتى یغیّروا ما بانفسهم(6)».
و ملتى اگر این تحول در آنها ایجاد شده و خدا ترس شدند همگان از آنها مىترسند و آن هم عالم شدن است «انّما یخشى اللّه من عباده العلماء »(7).
فقط عالمان از میان بندگان الهى خدا ترسند. و انسان خداترس مطیع خدا و مطیع خدا از روحیه بسیار بالایى برخوردار خواهد بود و انسان هایى که داراى روحیه مقاوم باشند در مقابل دشمن پیروزند به ویژه اگر رهبرى عادل و دینشناسى هدایت مردم را برعهده بگیرد. در تفسیر على ابن ابراهیم آمده است که یأس کفار براى آن است که ولایت امیرالمؤمنین على ابن ابیطالب نازل شده است.(8)
اجراى عدالت توسط رهبر سبب یأس دشمن
حضرت على (ع) در نهج البلاغه فرمود: اگر والى رهبر سیاسى نصب شد که رابطه او با مردم بر اساس قسط و عدل باشد. هم مردم حقشان را اداء کنند و هم والى قسط و عدل را رعایت کند چنین نظامى ماندنى است و دشمنانى که طمع در نابودى و براندازى آن نظام را داشته باشند ناامید و مأیوس خواهند شد.
واعظم ما افترض سبحانه من تلک الحقوق حق الوالى على الرّعیه و حقّ الرعیة على الوالى فریضة فرضها الله سبحانه على کلٍّ فجعلها نظاماً لالفتهم و عزّاً لدینهم فلیست تصلح الرعیة الّا بصلاح الولاة و لا تصلح الولاة الّا باستقامة الرعیة فاذا ادّت الرعیة الى الوالى حقّه و ادى الوالى الیها حقّها عزّ الحق بینهم و قامت مناهج الدین و اعتدلت معالم العدل و جرت على اذلالها السنن، فصلح بذلک الزمان و طمع فى بقاء الدولة و یئست مطامع الاعداء؛(9).
در بیان حقوق الهى بزرگترین حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است، حق واجبى که خداى سبحان بر دو گروه لازم شمرده و آن را عامل پایدارى پیوند ملت و رهبر و عزت دین قرار داد.
پس رعیت اصلاح نمىشود جز آن که زمامداران اصلاح گردند و زمامداران اصلاح نمىشوند جز آن که رعیت و مردم درست کار باشند.
آنگاه که مردم حق رهبرى را ادا کنند و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزّت مىیابد و راههاى دین پدیدار و نشانههاى عدالت بر قرار و سنت پیامبر(ص) پایدار گردد پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزویش مأیوس مىشود.»
الیوم اکملت لکم دینکم
در روز غدیر بانصب على ابن ابیطالب (ع) دین کامل شد زیرا رهبرى پیدا کرد که هم دین شناس است و هم عادل و معصوم است و هم دین را در همه ابعاد زندگى فردى و اجتماعى اجرا مىکند. امام باقر(ع) فرمودند: بنى الاسلام على خمسة اشیاء على الصلاة و الزکاة و الحج و الصوم و الولایة. قال زراره و اىّ شىء من ذلک افضل فقال: الولایة افضل، لانّها مفتاحهن و الوالى هو الدلیل علیهنّ؛(10)
دین داراى پنج پایه است: 1- نماز 2- زکات 3- حج 4- روزه 5 - ولایت از آن حضرت سئوال شد کدام یک از این پنج پایه ارزش مندتر است فرمود: ولایت با فضیلتترین و با ارزشترین آن هاست و براى این که کسى خیال نکند که ولایتى که افضل بناهاى اسلام است به معناى محبت و اعتقاد به حقانیت اهل بیت و یا ولایت تکوینى است فرمود: ولایت کلید و مفتاح همه آنها و والى دلیل بر آنها ست. یعنى ولایت به معناى حکومت و زعامت سیاسى است و آن که زعامت سیاسى جامعه را برعهده دارد والى مسلمین است. او چون دین شناس و دین باور و متین و مفسّر دین و مجرى حدود آن و مدافع حریم است. کلید دین است. و اگر دین داراى ولى و قیمى با اوصاف گذشته باشد مقوّم دین و موجب کمال دین است، ناگفته نماند که دین اسلام در زمان پیامبر(ص) نیز کامل بود زیرا در آن زمان قیّم و شارح و مبیّن دین و عامل و مجرى حدود و مدافع آن شخص آن حضرت بوده است و بعد از ارتحال آن حضرت این شئون برعهده خلیفه آن حضرت است و این خلیفه باید با مستخلف عنه سنخیّت و هماهنگى داشته باشد و لذا جانشین رسول خدا از مقام عصمت برخوردار بود تا بتواند با برخوردارى از این ویژگى به تفسیر معصومانه وحى و اجراى آن بپردازد.
مراد از کمال دین
واژه کمال در لغت مقابل نقص به کار مىرود و هنگامى چیزى بدان متصف شود که هدف مورد نظر را بر آورده نماید بنابراین تعیین (دقیق حد و مرز معناى آن وابسته به هدفى است که از متعلق آن مد نظر است.
هنگامى که این واژه براى دین به کار مىرود اول باید هدف آورنده آن را شناخت قدر جامع و مشترک همه ادیان الهى که همان دین پذیرفته شده در نزد خداى سبحان است، اسلام است، ان الدین عندالله الاسلام؛(11).
و اگر کسى غیر از آن دینى را انتخاب کند پذیرفته نخواهد شد و من یتبغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه ؛(12).
و معناى دین در واقع تسلیم و انقیاد و فرمان بردارى در برابر خداى سبحان و فرمانهاى اوست و به عبارت دیگر دین در لغت به معناى خضوع و انقیاد در برابر برنامه و مقررات معیّن مىآید و در قرآن به معناى مجموعه معارف و احکام و مقرراتى اطلاق شده که از جانب خداى سبحان نازل گشته تا برنامه زندگى بندگان باشد و مردم نیز باید در برابر آن مقررات و معارف تسلیم و منقاد باشند و دین در قرآن به کمال وصف شده است و حضرت امیرالمؤمنین(ع) نیز آن را به کمال وصف کرده است. از جمله در خطبه 86 فرمود :و انزل علیکم الکتاب تبیانا لکل شىء و عمّر فیکم نبیّه ازماناً حتى اکمل له و لکم فیما انزل من کتابه دینه الذى رضى لنفسه و انهى الیکم على لسانه؛(13).
خداى سبحان کتاب و قرآن را بر شما نازل کرد که بیان گر همه چیز است و تمام امورى که به هدایت و سعادت و نجات انسانها مربوط است در آن بیان شده است و پیامبر را آن مقدار در میان شما عمر داده که براى شما و او دینى را که مورد رضاى اوست و در کتاب آسمانى اش نازل کرده کامل نماید و برزبان پیامبرش اعمالى را که بر شما لازم بود رسانده است.
بر اساس این فراز از خطبه نهج البلاغه خداى سبحان به پیامبرش فرصت داده که همه گفتنىها را بگوید و دین و آیین خدا را کامل گرداند و آن چه که هدف اصلى از بعثت آن حضرت است یعنى مسئله انسان سازى و سعادت بشر در تمام زمینه هاست در بردارد. از جمله مسئله رهبرى دین بعد از خودش را نیز معرفى کرده است. در خطبه 183 نیز فرمود: القرآن آمرزاجر و صامت ناطق حجة الله على خلقه اخذ علیه میثاقهم و ارتهن علیهم انفسهم اتمّ نوره و اکمل به دینه .
قرآن امر کننده و باز دارنده است، خاموش گویا و حجت خدا بر خلق است، خداوند پیمان عمل به آن را از بندگانش گرفته و آنان را در گروه دستورات قرآن قرار داده است، نور خدا را در میان بندگان به وسیله آن کامل ساخت و دین و آیینش را با آن به حد کمال رساند.
در خطبه 18 نیز در جواب کسانى که آراى متفاوت ارائه مىنمایند فرمود: ام انزل الله دیناً تاما فقصّرالرسول عن تبلیغه و ادائه و الله سبحانه یقول: ما فرطنا فى الکتاب من شىء و فیه تبیان لکلّ شىء.
آیا خدا دین کاملى نازل کرده است ولى پیامبر در تبلیغ و اداء آن کوتاهى نموده است حال آ نکه خداى متعال مىفرماید: ما چیزى در قرآن فروگذار نکردیم و در قرآن بیان همه چیز آمده است.
بدیهى است هیچ مسلمانى این احتمال را درباره پیامبر نمىدهد که او در تبلیغ و اداء رسالت خود کوتاهى کرده باشد چرا که در تبلیغ و اداى وحى معصوم است بنابراین در تبلیغ رسالت و وحى الهى کوتاهى نکرده است.
با توجه به این که دین خدا کامل است و در روز غدیر به کامل بودن خبر داده است لازم است بدانیم که کمال دین تنها به بیان احکام الهى نیست بلکه این دین به مبیّن و شارح معصوم و مجرى معصوم دارد که هم دین را به طور صحیح بیان کند و هم از تحریف و ایجاد بدعت در دین جلوگیرى نماید و هم آن را به طور صحیح و کامل اجراء نماید و این، تحقق پیدا نمىکند جز این که پیامبر مسئول این وظیفه مهم را مشخص نماید و از ین رو در روایات کمال دین را به ولایت امیرالمؤمنین (ع) مىداند و این امر در روز عید غدیر خم تحقق پیدا کرده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: «یوم غدیر خم افضل اعیاد امتى و هو الیوم الذى امرنى الله تعالى ذکره فیه بنصب اخى على ابن ابیطالب (ع) علماً لامتى یهتدون به من بعدى و هو الیوم الذى اکمل الله فیه الدین و اتمّ على امتّى النعمة و رضى بهم الاسلام دیناً؛(14) روز غدیر خم از با فضیلتترین عیدهاى امت من است و آن روزى است که خداى سبحان به من امر کرد تا برادرم على را به عنوان نشانه امتم منصوب کنم تا آنها بعد از من به وسیله وى هدایت شوند و این روز همان است که دین در آن کامل شده ونعمت بر امتم تمام گردید. و اسلام به عنوان دین براى آنها پسندیده شده است» و در حدیث دیگرى امام رضا(ع) فرمود: «و امرالامامة من تمام الدین؛(15) تمام و کمال دین به امر امامت است.» سرّ آن همان است که گفته شد، امام هم این را تبیین مىکند و هم از تحریف آن جلوگیرى مىنماید و هم نمىگذارد در دین بدعت ایجاد شود و هم دین را درست اجرا مىکند.
و اتممت علیکم نعمتى
خدا در روز عید غدیر نعمت خود را بر امت مسلمان به اتمام رساند و آئین اسلام به تکامل نهایى خود رسید. زیرا بدون تعیین جانشینى براى پیامبر و بدون روشن شدن وضع آینده مسلمانان این آئین به تکامل نهایى نمىرسد.
براساس این آیه دین نعمتى است که روابط انسان را با خلق و خالق و نظام هستى تنظیم مىکند و زمینه عبادت و عبودیت را براى او فراهم مىسازد و با انتخاب جانشین براى پیامبر این نعمت ویژه و مطلق الهى به مرحله پایانى خود مىرسد و با نصب على(ع) به عنوان جانشین، اسلام نیز به کمال لازم خود رسیده است.
و رضیت لکم الاسلام دینا
اسلام را به عنوان دین نهایى براى شما پذیرفتم یعنى روز غدیر روزى بود که اسلام با تکمیل برنامه هایش به عنوان آیین نهایى از طرف خداوند پذیرفته شده است و با توجه به این که در این روز على(ع) به عنوان جانشین پیامبر منصوب شد روشن مىشود که نعمت الهى بدون جهت یافتن با رهبرى الهى تمام و مرضىّ خدا نیست.
خداى سبحان در سوره نور که پیش از سوره مائده بر پیامبر نازل شده است فرمود: «وعدالله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فى الارض کمااستخلف الذین من قبلهم و لیمکنّن لهم دینهم الذى ارتضى لهم ولیبدّلنّهم من بعد خوفهم امناً؛(16).
خدا به آنهایى که ایمان آوردهاند و عمل صالح انجام دادهاند وعده داده است که آنها را خلیفه خدا در روى زمین قرار دهد، همان طور که پیشینیان آنان را چنین کرد و نیز وعده داد آئینى را که براى آن پسندیده است مستقر و مستحکم گرداند و بعد از ترس به آنها آرامش بخشد.»
بر اساس این آیه خداى متعال به مؤمنان و کسانى که عمل صالح انجام دهند وعده داده است که آئینى را که پسندیده است در روى زمین مستقر مىسازد و زمانى اسلام در زمین مستقر و ریشهدار شد که با ولایت توأم شده است.
اگر در این آیه به مؤمنان وعده داده است که سه ویژگى به افراد با ایمان اعطاء مىکند و آن خلافت در روى زمین و امنیت و آرامش براى پرستش پروردگار و استقرار دینى که مورد رضاى خدا مىباشد با وعدهها در روز عید غدیر با نصب على (ع) و با نزول آیه اکمال دین جامه عمل پوشیده است زیرا در این روز نمونه کامل فرد با ایمان و عمل صالح یعنى على ابن ابیطالب (ع) به جانشینى پیامبر مبعوث شده است.
نتیجهگیرى
با توجه به مجموع مطالبى که در رابطه با آیه اکمال دین مطرح شده روشن مىشود که امامت و ولایت از ارکانى است که با تحقق آن، هم کفار مأیوس مىشوند و هم دین کامل مىگردد و هم نعمت خدا به پایان مىرسد و هم دین اسلام به عنوان دین پسندیده مرضىّ خدا قرار مىگیرد. بنابراین پذیرش امامت و ولایت به عنوان امرى اعتقادى از اهمیت فوق العادهاى برخوردار است که همگان باید آن را بپذیرند و به آن ایمان پیدا کنند.
پینوشتها:
1. سوره آل عمران، آیه 144.
2. سوره مائده، آیه 3.
3. سوره لقمان، آیه 17.
4. سوره بقره، آیه 111.
5. سوره توبه، آیه 32.
6. سوره رعد، آیه 11.
7. سوره فاطر، آیه 28.
8. تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 587.
9. نهج البلاغه، خطبه 216.
10. اصول کافى، ج 2، ص 18.
11. سوره آل عمران، آیه 19.
12. همان، آیه 85.
13. نهج البلاغه، خطبه 86.
14. تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 589.
15. همان.
16. سوره نور، آیه 55.
منبع: خبرگزاری فارس
برخی موضوعات ویژه نامه عید غدیرخم جهت ورود بر روی موضوعات کلید کنید