فاطمه علیها السلام ستاره درخشان عالم بشریّت
درباره فاطمه ی زهرا کم گفته ایم و حقیقتاً هم نمی دانیم که ما باید چه بگوییم و چه باید بیندیشیم. به قدری ابعاد وجود این انسیه ی حوراء،این روح مجرد و این خلاصه ی نبوت و ولایت برای ما پهناور و بی پایان و در ک ناشدنی است که حقیقتاً متحیّر می مانیم. می دانید که هم زمانی و هم عصری یکی از چیزهایی است که مانع می شود انسان شخصیتهای درست را بشناسد. اغلب ستارگان درخشان عالم بشریت، در زمان حیاتشان به وسیله هم عصرانشان شناخته نشده اند؛ مگر عده ی کمی از برجستگان- که انبیا و اولیا باشند - آن هم به وسیله ی عده ی معدودی .اما فاطمه ی زهرا علیها السلام آن چنان است که در زمان خودش، نه فقط پدر و همسر و فرزندان و شیعیان خاصش،بلکه حتّی کسانی که شاید رابطه ای صمیمانه و گرمی هم با آن بزرگوار نداشتند،زبان به مدح او گشودند .
فاطمه علیها السلام در کتابهای اهل سنّت
اگر به کتابهایی که محدّثان اهل سنّت درباره ی فاطمه ی زهرا علیها السلام نوشته اند، نگاه کنید ، می بینید بسیاری از این روایاتی که از زبان پیغمبر صلی الله علیه و اله و سلم در ستایش صدیقه طاهره علیها السلام صادر شده است یا رفتار پیغمبر با آن بزرگوار را نقل می کند،از زبان بعضی از زوجات پیغمبر و دیگران است . این حدیث معروف از عایشه است :« و اللهِ ما رَأَیتُ فی سمته و هدیة اَشبَهُ بِرَسول الله صلی الله علیه و اله و سلم مِن فاطِمَةَ»؛هیچ کس را از لحاظ هیأت، چهره،سیما، درخشندگی، حرکات و رفتار،به شباهت فاطمه به پیغمبراکرم ندیدم «وَ کانَ إِذا دَخَلتَ عَلی رَسُول الله قام اِلیها»؛ وقتی که فاطمه ی زهرا بر پیغمبر وارد می شد، پیغمبر بر می خاست و مشتاقانه به سمت او می رفت؛ این معنای تعبیر«قام الیها» است. این طور نبود که فاطمه ی زهرا علیها السلام وقتی وارد اتاق می شد، پیغمبر فقط جلوی پای او بلند شود؛ «قام الیها»؛پا می شد به سمت او می رفت. در بعضی از نقلها باز از همین راوی این طور آمده است :«وَ کانَ یُقَبِّلُها وَ یُجلِسُها مَجلِسَهُ»؛ فاطمه ی زهرا را می بوسید،دست او را می گرفت و می آورد درجای خودش می نشاند ؛این مقام فاطمه ی زهرا است . انسان درباره ی این موجود با عظمت چه بگوید ؟
عظمت زهرا علیها السلام در سیره آن بزرگواراست
عزیزان من!عظمت فاطمه زهرا علیها السلام درسیره آن بزرگوار آشکاراست. یک مسأله این است که ما چه شناختی از فاطمه ی زهرا علیها السلام داریم. دوستان اهل بیت در طول زمان تا آن جایی که توانستند، سعی کردند به حق دختر پیغمبر - فاطمه زهرا علیها السلام- معرفت پیدا کنند این طور هم نیست که کسی خیال کند فقط در زمان ما این بزرگوار این قدر در دلها عزیز ودر چشمها شیرین است. امروزه بحمد الله دوران اسلامی و دوران حکومت قرآن و حکومت علوی و حکومت اهل بیت است و آنچه در دلها وجود دارد، بر زبانها جاری می شود؛ همیشه همین طور بوده است. قدیمی ترین دانشگاه اسلامی در دنیای اسلام مربوط به قرن سوم و چهارم به نام فاطمه ی زهراست- همین دانشگاه معروف الازهر در مصر که از نام فاطمه ی زهرا گرفته شده است - آن روز به نام فاطمه ی زهرا دانشگاه درست می کردند. خلفای فاطمی که بر آن جا حکومت می کردند، شیعه بودند. بنابراین قرنهاست که شیعه سعی کرده به حق این بزرگوار معرفت پیدا کند .
یک مسأله دیگراین است که ما از همه ی ستارگان باید راه را بیاموزیم - و بِالنَّجمِ هُم یَهتَدُونَ- انسان عاقل این طوری است . ستاره در آسمان است و می درخشد؛ از ستاره باید استفاده کرد. آن جا عالم عظیمی است؛ مگر این ستاره همین چیزی است که من و شما می بینیم؟ می گویند بعضی از همین ستاره هایی که در آسمان مثل یک نقطه سوسو می زنند .ازکهکشان راه شیری که میلیاردها ستاره داخل آن وجود دارد، بزرگترند؛ قدرت الهی که حد و اندازه یی ندارد. انسان عاقلی که خدا به او چشم داده است ، باید برای کاری در زندگی، از این ستاره ها استفاده کند؛ که قرآن می گوید :« وَ بِالنَّجمِ یَهتَدُونَ»(1) راه را پیدا می کنند .
درخشندگی زهرا علیها السلام برای اهل آسمان
عزیزان من!این ستاره ی درخشان عالم خلقت، آن چیزی که به چشم ما می آید، نیست؛ خیلی ازاین بالاتر است . ما از فاطمه ی زهرا فقط یک درخشندگی می بینیم؛ اما خیلی بزرگتر از این حرفهاست . من و شما از آن بزرگوار چه استفاده یی می کنیم؟ در روایت هست که تُظهِرُ الاَهل السَّماء»؛ کروبیان ملأ اعلی از درخشندگی فاطمه ی زهرا چشمهایشان خیره می شود؛ من و شما که چیزی نیستیم. ما از آن بزرگوار چه استفاده یی بکنیم؟ ما باید از این ستاره ی درخشان، راه به سوی خداو راه بندگی او را - که راه راست است و همین فاطمه ی زهرا این راه را رفت که این گونه شد - پیدا کنیم. خدا خمیره ی او را متعالی قرار داده است ؛ زیرا می دانست که این موجود درعالم ماده و عالم ناسوت ،ازامتحان ،خوب بیرون خواهد آمد؛«اِمتَحَنَکِ اللهُ الَّذی خَلَقَکِ قَبل اَن یَخلُقکِ فَوَجَدَکَ لِما اِمتَحَنَکِ صابرَةً».(2) خدای متعال حتّی اگردرباره آن خمیره هم لطف ویژه یی می کند،بخشی از آن مربوط به این است که می داند او ازعهده ی امتحان چگونه بر خواهد آمد؛ والّا خیلی ها خمیره ی خوب داشتند، ولی مگر همه توانستند از عهده بربیایند؟ این بخش از زندگی فاطمه زهرا آن چیزی است که ما برای نجات خودمان به آن احتیاج داریم. حدیث از طرق شیعه است که پیغمبربه فاطمه فرمود :« یا فاطِمَةُ بِنت مُحَمَّد اِنِّ لا اَغنی عِنکَ مِنَ الله ِ شیئاً»؛ یعنی ای عزیز من !ای فاطمه ی من ! من پیش خدا نمی توانم تو را از چیزی بی نیاز کنم؛ یعنی خودت باید فکر خودت باشی. و او به فکر خود بود .
فاطمه علیها السلام در جای خالی مادر
شماببینید از دوران کودکی تا پایان عمر کوتاهش چگونه زندگی کرده است. تا قبل از ازدواج که دخترکی بود. با آن پیامبر رحمت و نور و پدید آورنده ی دنیای نو و آن رهبر و فرمانده عظیم انقلاب جهانی که باید تا ابد انقلابش بماند و آن روز پیغمبر این پرچم را برافراشت، کاری کرد که کنیه اش را «امّ ابیها»- مادرِ پدرش - گذاشتند؛ اینها خدمت و کار و مجاهدت و تلاش است؛ بیخود که نمی گویند امّ ابیها .چه در دوران مکه، چه در دوران شعب ابی طالب و چه آن وقتی که مادرش خدیجه از دنیا رفت و پیغمبر را تنها گذاشت و دل پیغمبر در مدت کوتاهی با دو حادثه شکست- حادثه ی وفات خدیجه و وفات ابی طالب، که به فاصله کمی این دو نفر از دست پیغمبر رفتند و پیغمبر احساس تنهایی می کرد- فاطمه ی زهرا قد برافراشت و با دستهای کوچک خودش غبار محنت را ازچهره ی پیغمبر سترد و تسلی بخش پدر شد؛ کار فاطمه ی زهرا علیها السلام از این جا شروع شد. شما ببینید این دریای شخصیت و مجاهدت،چه دریای عظیمی است .
فداکاری علی علیها السلام در کنار رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم
بعد رسید به دوران اسلام،بعد رسید به ازدواج با علی بن ابی طالب؛علی بن ابی طالبی که مصداق کامل یک بسیجی فداکار انقلاب است؛ یعنی همه ی وجودش برای اسلام و برای آنچه که پیغمبر می خواهد و خدا را خشنود می کند، وقف است.امیر المؤمنین برای شخص خود هیچ مایه یی نگذاشت.در ده سال آخر حیات پیغمبر،امیر المؤمنین علیه السلام هرکاری که کرد، برای خاطرپیشرفت اسلام بود. این که می گفتند فاطمه ی زهرا و امیرالمؤمنین و بچه ها گرسنه ماندند،علتش همین است؛ و الّا این جوان اگربه فکر کاسبی بود،ازهر کاسبی بهتر می توانست کاسبی کند. این همان علی است که بعدها در دوران پیری اش چاه می کند، که آب مثل گردن شتر از چاه بیرون می زد و او بیرون می آمد و هنوز دست و رویش را نشسته بود که می نشست وقف نامه ی این چاه را می نوشت . امیرالمؤمنین از این کارها زیاد کرده بود؛ چه قدر نخلستانها اباد کرده بود؛این همان مدینه است؛چرا باید امیر المؤمنین گرسنه بماند؟! روایت دارد که فاطمه ی زهرا خدمت پیغمبر رفت؛ آن قدر گرسنگی کشیده بود که پیغمبر زردی گرسنگی را در صورت فاطمه ی زهرا مشاهده کرد؛دل پیغمبرسوخت و برای دخترش دعا کرد.
همه ی تلاش امیرالمؤمنین درراه خدا و برای پیشرفت اسلام بود و برای خودش کاری نمی کرد ؛این،آن مصداق کامل بسیجی است.من به بسیجیان عزیز فعال این کشور علوی و فاطمی عرض می کنم که امیرالمؤمنین را الگوی خودتان قرار بدهید، که بهترین و بزرگترین الگو برای بسیجیهای مسلمان در همه ی عالم، علی بن ابی طالب است.
انتخاب الهی در همسری با علی علیه السلام
فاطمه ی زهرا علیها السلام آن همه خواستگار داشت؛ شوخی که نیست؛ دختر رهبر با عظمت اسلام و حاکم مقتدر زمان بود. در بین آن خواستگارها ، افراد پولدار و آدمهای باشخصیت وجود داشتند، اما فاطمه ی زهرا علیها السلام این جوان پاکباخته ی همه چیز در راه خدا را که دایم در میدانهای جنگ بود،انتخاب کرد؛ یعنی خدا انتخاب کرده بود،او هم به انتخاب الهی راضی و از آن خشنود بود . بعد با او آن چنان زندگی کرد که امیرالمؤمنین با همه ی وجود از او راضی بود آن کلماتی که این بزرگوار در روزهای آخر عمر به امیر المؤمنین فرمود، شاهد و حاکی از این معناست، که دیگرنمی خواهم آنها را در روز عید تکرار کنم و بخوانم . او صبر کرد و آن فرزندان را تربیت کرد و از حق ولایت، آن دفاع جانانه را کرد و در راهش آن زجر و شکنجه را متحمل شد و بعد هم آن شهادت بزرگ را با آغوش باز استقبال کرد .»(3)
پی نوشت ها :
1-سوره ی نحل،آیه16.
2- مناقب ،ج3،ص341.
3-دیدار مداحان،1373/9/3.
منبع : شخصیت و سیره ی معصومین(علیهم السلام)در نگاه رهبر انقلاب اسلامی(جلد 2)،( شخصیت و سیره حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)) ،ناشر موسسه فرهنگی قدر ولایت - 1383
فاطمه(ع) در کلام الهی
نویسنده:مرتضی حسینی شاه ترابی
قرآن مجید که کلام راستین خداست و در نهایت اتقان و درستی قرار دارد، بی هیچ شک و شائبه ای بازگوکننده حقایقی است که ذهن بشری از نیل به بسیاری از آنها، عاجز و ناتوان است. فاطمه زهرا(ع) نیز حقیقتی بی مانند دارد که جز در سایه سار قرآن و کلام معصومان نمی توان بدان دست یافت. بدین لحاظ، در این مجال به بررسی برخی از آیات قرآن و بیان پاره ای از این حقایق می پردازیم.
1.خانه فاطمه(ع) جلوه گاه نور هدایت الهی
قرآن کریم، خداوند را نور آسمان ها و زمین می خواند و تصریح می کند که او هر فردی را که بخواهد، به نور خویش هدایت می کند. در ادامه می فرماید:«[ این نور هدایت] در خانه هایی است که خداوند اذن فرموده است رفعت بیابند؛ خانه هایی که نام خدا در آنها ذکر می شود و مردانی که تجارت و معامله، آنان را از یاد الهی غافل نمی کند و می ترسند از روزی که در آن، دل ها و چشم ها زیر و رو می شود، صبح و شام در آنها، تسبیح او می گویند.»(1)
هنگامی که پیامبر خدا (ص)آیات مذکور را تلاوت کرد، یکی از اطرافیان حضرت پرسید: یا رسول الله! این خانه ها کدام خانه هایند؟ فرمود:«خانه های انبیا». ابوبکر برخاست و گفت: یا رسول الله! آیا خانه فاطمه و علی از مصادیق این آیه
است؟ پاسخ شنید:«آری، از برترین مصادیق آن است.»(2)
2. مشکات الهی
قرآن برای تبیین و معرفی نور خداوند، مثالی ذکر می کند:
«مثل نور خداوند، مثل چراغدانی است که درون آن، چراغی گذارده باشند...»(3).
راوی می گوید: از امام (ع)درباره این کلام الهی پرسیدم. فرمود:«آن چراغدان، فاطمه(ع) است و آن چراغ، امام حسن (ع)و آن زجاجه (فانوس یا حباب شفاف)، امام حسین (ع)است.»(4) این بیان در حقیقت اشاره به جایگاه والا و متعالی فاطمه (ع)و فرزندانش در عالم تکوین و هدایت بشر دارد.
3. ستاره فروزان
امام(ع)، ذیل این آیه قرآن که می فرماید:«ستاره ای درخشنده چون مروارید»(5)، فرمود:«فاطمه ستاره درخشان و فروزانی از میان جمله زنان عالم است.»(6)
4. انسان بزرگ الهی
امام باقر (ع)درباره آیه «همانا آن از مسائل مهم است(و) هشدار و انذاری است برای همه انسان ها»(7) فرمود:«یعنی فاطمه»(8). واژه «کُبَر»جمع«کبری» و تأنیث اکبر است. بنابراین، آیه مذکور چنین معنا می شود:«فاطمه زهرا(ع) یکی از بزرگان است»(9).
در بیانی کوتاه می توان گفت: این تفسیر، عظمت معنوی آن بانوی بزرگوار اسلام را بازگو می کند که در اثر آراسته شدن وی به سجایا و کمالات الهی برایش حاصل گشته است.
5. دریای فضیلت
ذیل این آیه که می فرماید:«(خداوند) دو دریا را در کنار یکدیگر قرار داد؛ در حالی که با هم تماس دارند. در میان آن دو، برزخی است که یکی بر دیگری غلبه نمی کند.»(10)، از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:«علی و فاطمه، آن دو بحر عمیقی اند که هیچ یک را بر دیگری برتری نیست. بین آن دو، واسطه ای است که همان رسول خداست و محصول این بحر عمیق، لؤلؤ و مرجان است که آن دو، حسن و حسین هستند.»(11)
ثعلبی در تفسیر خود، از سفیان ثوری نقل می کند:«مرج البحرین یلتقیان» یعنی فاطمه و علی، و منظور از «یخرج منهما اللؤلؤ و المرجان» حسن و حسین و مراد از «بینهما برزخ» رسول خداست.»(12)
ابوسعید خدری نیز آیات یاد شده را همین سان تبیین و تفسیر می کند.(13)
6. کوثر رسول الله(ص)
حضرت خدیجه برای پیامبر(ص) فرزند پسری به دنیا آورده بود که عبدالله نام گرفت، اما پس از مدتی از دنیا رفت. روزی از روزها، یکی از سران مشرکان به نام عاص بن وائل، پیامبر(ص) را هنگام خروج از مسجدالحرام ملاقات کرد و با وی به گفتگو پرداخت. گروهی از سران قریش که این گفتگو را دیده بودند، به محض ورود عاص بن وائل به مسجد از او پرسیدند: با چه کسی گفتگو می کردی؟ گفت: با آن «ابتر»(14)! خداوند در حمایت از پیامبر(ص) خویش، سوره کوثر را نازل کرد و فرمود:«( ای پیامبر(ص))! ما به تو کوثر( خیر و برکت فراوان) عطا کردیم. پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن و بدان که دشمن تو قطعاً بریده نسل و دم بریده خواهد بود.»(15)
مفسران کلام الهی، «کوثر» را خیر و برکت بسیار معنا کرده و گفته اند:«مقصود از آن، فراوانی نسل و ذریه پیامبر(ص) است و این معنا از طریق فرزندان فاطمه (ع)محقق شده است؛ به گونه ای که عدد ذریه او از شمارش خارج است و این روند تا روز قیامت تداوم دارد.»(16).
بسیاری از بزرگان علمای شیعه، وجود مبارک فاطمه زهرا(ع) را روشن ترین مصداق کوثر قلمداد کرده اند؛ زیرا شأن نزول آیه، بیانگر این است که بت پرستان مکه، پیامبر(ص) را متهم به مقطوع النسل بودن می کردند و قرآن ضمن نفی گفتار آنان، به پیامبر(ص) می فرماید:«ما به تو کوثر عطا کردیم.» از این تعبیر چنین برداشت می شود که این خیر کثیر(کوثر)، همان فاطمه زهرا (ع)است.(17)
7. شاخه ای از شجره الهی
خدای متعال کلمه طیبه را به شجره طیبه ای مانند می کند و می فرماید:«آیا ندیدی که خداوند چه سان مثل زده؟ کلمه طیبه( سخن و ایمان پاک) همانند درختی پاک است که ریشه اش ثابت و شاخه اش در آسمان است.»(18)
یکی از یاران امام باقر(ع) نقل می کند: خدمت آن حضرت رسیدم و درباره آیه یاد شده پرسیدم. حضرت (ع)پاسخ داد:
«آن درخت(شجره طیبه)، محمد مصطفی (ص)است. تنه آن درخت، امیرمؤمنان علی(ع)، میوه آن، امام حسن و امام حسین(ع)، شاخه اصلی آن فاطمه(ع) است و شاخه های کوچک آن، ائمه اطهار از فرزندان فاطمه(ع)، و برگ های این درخت، شیعیان و دوستداران ما اهل بیت اند.»(19)
8. حقیقت شب قدر
امام صادق(ع) درباره آیات نخستین سوره قدر(20) فرمود:«لیله( مقصود حقیقی از آن شب)، فاطمه است و قدر، خداوند است. بنابراین هرکس فاطمه را آن سان که حق معرفت اوست، بشناسد، شب قدر را درک کرده است و حقیقت این است که فاطمه (ع)فاطمه نامیده شد، چون خلایق از شناختش ناتوان گشتند.(21)
9. فاطمه(ع)، صراط مستقیم الهی
حداقل ده مرتبه در نمازهای شبانه روز، از خدای بزرگ می خواهیم که ما را به «صراط مستقیم» هدایت و راهنمایی کند. پیامبر(ص) عظیم الشأن اسلام در تفسیر صراط مستقیم می فرماید:«همانا خداوند، علی(ع)، و همسرش و فرزندانش را حجت خویش بر خلق خود قرار داده است و آنها دروازه های علم در امت من اند. هرکه به سوی آنان رهنمون شود، به صراط مستقیم هدایت گشته است.»(22)
10. ایمان به فاطمه(ع)، شرط هدایت
امام باقر(ع) در تفسیر آیه 136 و 137 سوره بقره می فرماید:«از آیه «آمنا بالله و ما انزل الینا»، علی، حسن، حسین و فاطمه اراده گشته و این حکم، بر امامان پس از ایشان نیز جاری است» و نیز فرمود:«فان آمنوا»یعنی: مردم. «بمثل ما آمنتم به» یعنی: به علی، فاطمه، حسن، حسین (ع)و ائمه پس از آنان. «فقد اهتدوا و ان تولوا فانما هم فی شقاق»(23).
11. پذیرش توبه با توسل به فاطمه(ع)
قرآن کریم می فرماید: وقتی حضرت آدم (ع)و همسرش حوا (ع)به رغم نهی الهی، از میوه درخت ممنوعه تناول کردند، به سبب تخلف از دستور الهی از بهشت اخراج شدند و به زمین هبوط کردند. «سپس آدم از سوی پروردگارش کلماتی دریافت کرد( و با آن کلمات توبه کرد) و به درستی که خداوند، توبه پذیر و مهربان است.»(24)
ابن عباس می گوید: از رسول خدا (ص)درباره کلماتی که حضرت آدم از پروردگار خویش دریافت کرد و با آن کلمات توبه کرد، پرسیدم. فرمود:
«از خدا خواست که به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین(ع) توبه اش را بپذیرد. خداوند نیز پذیرفت.»(25)
12. صالح درگاه الهی
قرآن کسانی را که فرمان بردار خدا و رسول وی اند، به هم نشینی با آنانی وعده می دهد که از نعمت های بی پایان و ابدی الهی بهره مندند.(26) انس بن مالک می گوید: یک روز صبح، پس از آنکه نماز صبح را با پیامبر(ص) به جای آوردیم، به آن حضرت عرض کردم: یا رسول الله! آیا این سخن خدای را برایمان تفسیر می کنی که می فرماید:«و کسی که خدا و پیامبر(ص) را اطاعت کند، ( در روز رستاخیز) هم نشین کسانی خواهد بود که خدا، نعمت خود را بر آنان تمام کرده، از پیامبران و صدیقان و شهدا و صالحان، و آنها رفیقان خوبی اند.»(27) فرمود: مقصود از «پیامبران» منم. منظور از «صدیقان» برادرم علی (ع)است. مقصود از «شهدا» عمویم حمزه است و مقصود از «صالحان» نیز دخترم فاطمه(ع) و دو فرزندش ( حسن و حسین(ع)) اند.(28)
13. مقرب الهی و ناظر اعمال نیکان
خدای متعال در کتاب آسمانی خویش هنگام خبردادن از مواهب عظیم و نعمت های روح پرور بهشت برای نیکوکاران می فرماید:«نامه اعمال ابرار و نیکان در علیین است و تو چه می دانی که علیین چیست؟! نامه ای است رقم خورده و سرنوشتی است قطعی که مقربان( خاصان و برگزیدگان درگاه الهی) شاهد آن اند.»(29)
امام باقر(ع) در تفسیر این کلام الهی می فرماید: منظور از آن «مقربان» پیامبرخدا(ص)، علی، فاطمه، امام حسن و امام حسین(ع) است.(30)
بنابراین فاطمه (ع)یکی از مقربان و خاصان درگاه الهی است و شاهد و ناظر بر نامه اعمال نیکان در روز رستاخیز خواهد بود.
14. فاطمه(ع)، مبرا از هر ناپاکی
آیه تطهیر در خانه ام سلمه بر پیامبر(ص) فرستاده شد:«خداوند می خواهد که پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و شما را کاملاً پاک سازد»(31). علت نزول آن نیز چنین است که پیامبر(ص) خدا امیرمؤمنان علی، فاطمه، امام حسن و امام حسین (ع)را فراخواند. عبایی را روی آنها کشید و وقتی هر پنج نفر زیر عبا قرار گرفتند، فرمود:«بار خدایا! اینان اهل بیت من اند. پس آلودگی و ناپاکی را از ایشان دور ساز و پاک و پاکیزه بگردانشان».(32)
زمخشری می نویسد: رسول خدا(ص) عبای پشمینه سیاه رنگی بر دوش داشت. وقتی امام حسن(ع) به محضرش شرفیاب شد، پیامبر(ص) وی را به زیر عبای خود فراخواند. پس از مدتی امام حسین (ع)آمد، او را نیز بدانجا فراخواند. پس از وی فاطمه(ع) و سپس امیرمؤمنان (ع)آمد و به زیر عبای رسول الله (ص)رفتند. پس از آن، پیامبر(ص) فرمود:«انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت...»(33)
ابوسعید خدری تصریح می کند: این آیه در شأن پیامبر(ص) خدا، علی، فاطمه، امام حسن و امام حسین (ع)نازل شده است.(34) ام سلمه نیز بدین مطلب تصریح دارد.(35) ابن حجر هیثمی نیز اذعان می کند که اکثر مفسران بر این عقیده اند که آیه تطهیر در شأن علی، فاطمه و حسن و حسین (ع)نازل شده است.(36)
15. فاطمه(ع)، بهترین الگو
خداوند به پیامبر(ص) خویش می فرماید:«خانواده ات را به نماز فرمان بده و بر آن پایدار باش.»(37) در این زمینه می نویسند: از زمانی که این آیه نازل شد، پیامبر(ص) خدا پیوسته، هنگام نماز، بر در خانه علی و فاطمه(ع) حاضر می شد و می فرمود:«خداوند، شما را رحمت کند؛ هنگام نماز است. به درستی جز این نیست که خداوند می خواهد پلیدی و ناپاکی را از شما اهل بیت دور کند.(38)»(39).
پیامبرخدا (ص)با عبارات «خداوند می خواهد پلیدی را از شما اهل بیت دور کند»، به همگان فهماند که آیه تطهیر، در شأن اهل بیت است و
علت دعوت به نماز، بی تفاوتی علی و فاطمه (ع)به عبادت نیست، بلکه از باب الگودهی به مسلمانان است و آن دو بزرگوار، مبرا از هر قصور و تقصیری در اجرای دستورهای الهی اند. برخی از اصحاب در این رابطه نقل می کنند: پیامبر(ص) نه ماه پی در پی این کار را انجام داد.(40)
16. پاداش بیکران برای فاطمه(ع)
صادق آل محمد(ع) نقل می کند: رسول خدا (ص)وارد خانه فاطمه (ع)شد؛ در حالی که فاطمه لباس خشنی از پشم شتر بر تن داشت، با یک دست، آسیاب می کرد و با دست دیگر، کودکش را شیر می داد. با مشاهده این وضعیت، اشک از چشمان پیامبر(ص) سرازیر شد. فرمود: «دخترم! تلخی دنیا را در برابر شیرینی آخرت تحمل کن؛ زیرا خداوند این آیه را بر من نازل کرده است: به زودی پروردگارت آن قدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی(41).»(42)
17. سربلند از امتحان الهی
عبدالله بن مسعود در تفسیر این آیه که می فرماید:«امروز آنها را به سبب صبر و استقامتشان پاداش بخشیدم؛ آنها پیروز و رستگارند»(43)، می گوید: یعنی امروز به سبب اینکه علی بن ابی طالب، فاطمه، حسن و حسین(ع) بر طاعت، گرسنگی، فقر، و امتحانات الهی در دنیا صبر پیشه کردند، بهشت را بدانان پاداش دادم و به درستی که آنها رستگار و سربلند از حساب و کتاب الهی هستند.(44)
18. اسوه ایثار و اخلاص
امام حسن و امام حسین(ع) در خردسالی بیمار شدند. رسول الله(ع) همراه جمعی از یاران خویش به عیادت آنها آمدند. سپس به علی(ع) فرمودند: ای اباالحسن! خوب است برای شفای دو فرزند خویش، نذری کنی. از این رو، علی(ع)، فاطمه(ع) و فضه خادمه، هر سه نذر کردند که در صورت شفای این دو کودک، سه روز «روزه » بگیرند...
در پایان داستان ایثار و فداکاری اهل بیت (ع)آمده است که فرشته وحی الهی نازل شد و فرمود: ای محمد! خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت می گوید. سپس، سوره «هل اتی» را بر او خواند.(45)
خداوند در این سوره، سه صفت آشکار و برجسته این خانواده را- که فاطمه(ع) نیز یکی از آنان است- متذکر می شود که عبارت است از :1. وفای به نذر: «به نذر خود وفا می کنند و از روزی که شر و عذابش گسترده است، بیمناک اند»(46)؛
2. ایثار:«و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند، به مسکین و یتیم و اسیر می دهند»؛ (47)
3. اخلاص:«ما، شما را فقط به خاطر خدا اطعام می کنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم».(48)
19. برترین زن مسلمان
هنگامی که پیامبر(ص) با مسیحیان نجران درباره مسیحیت و نفی الوهیت حضرت عیسی(ع) گفتگو می کرد و آنان با وجود استدلال آن حضرت، سخن او را نپذیرفتند، خداوند به پیامبر(ص) خویش دستور داد با آنها «مباهله » کند. آن حضرت در حالی که برای مباهله حضور یافت که حسین (ع)را در آغوش داشت و دست حسن(ع) را گرفته بود و فاطمه (ع)پشت سرش می آمد و علی هم پشت سر فاطمه(ع) قرار گرفته بود. پیامبر(ص) به اهل بیت خود فرمود:«وقتی دعا کردم، آمین بگویید».
اما اسقف نجران با دیدن آن چهره های پرجاذبه الهی گفت: اگر آنان از خدا بخواهند کوه را از جایش برکند، می کند، مباهله نکنید که هلاک می شویم و بر روی زمین یک نصرانی تا روز قیامت باقی نمی ماند.
بنابراین، آنان مباهله نکردند و خواستند بر دین خود باقی بمانند و در نهایت، با آن حضرت توافق کردند که جزیه بپردازند.(49)
این واقعه زمانی بود که خداوند فرمود:«هرگاه بعد از علم و دانشی که ( درباره مسیح) به تو رسیده، ( باز هم) کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا بر دروغگویان قرار دهیم.»(50)
ابن عباس در تفسیر این آیه می گوید: منظور پیامبر(ص) از فرزندان ما، حسن و حسین، مقصود از زنان ما، فاطمه و منظور از نفوس ما، شخص پیامبر(ص) و علی است.(51)
ابوسعید خدری نیز می گوید: زمانی که این آیه نازل شد، رسول الله، علی و فاطمه و حسن و حسین (ع)را فراخواند و فرمود:«بارخدایا! اینها اهل من اند.»(52)
درواقع، تعبیر «ابنائنا» و «نسائنا» و «انفسنا» درباره این چهار معصوم، بیانگر برتری و فضیلت آنان بر سایرین است؛ زیرا پیامبر(ص) از میان همگان، فقط آن چهار نفر را برگزید.
20. محبت کوثر، مزد رسالت
خداوند خطاب به پیامبر(ص) خویش می فرماید:«بگو هیچ پاداشی از شما ( بر رسالتم) درخواست نمی کنم، جز دوست داشتن نزدیکان را»(53). این آیه، مودت و محبت نسبت به نزدیکان پیامبر(ص) را به عنوان اجر و مزد رسالت پیغمبر(ص) معرفی می کند و آن را از امت مسلمان می خواهد. ابن عباس روایت می کند: وقتی این آیه نازل شد، به پیامبر(ص) عرض کردند:«یا رسول الله! آنانی که محبت و مودت آنها بر ما واجب شده است، چه کسانی اند؟» فرمود:«علی، فاطمه، حسن و حسین(ع)»(54).
پی نوشت ها :
1. «فی بیوت اذن الله أن ترفع و یذکر فیها اسمه یسبح له فیها بالغدو و الاصال...»نور/36 و 37.
2. الکشف و البیان(تفسیر ثعلبی)، تحقیق: ابومحمد ابن عاشور، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چ1، 1422ق، ج7، ص 107.
3. «مثل نوره کمشکاة فیها مصباحٌ...»نور/35.
4. مناقب الامام علی بن ابی طالب، ابن مغازلی، بیروت، دارالاضواء، چ3، 1424ق، ص 263، ح361.
5. «کانها کوکبٌ درّی».نور/35.
6. مناقب الامام علی بن ابی طالب، ص 263، ح 361.
7. «إنها لاحدی الکبر نذیراً للبشر».مدثر/ 35 و 36.
8. تفسیر نورالثقلین، عبدعلی بن جمعه عروسی حویزی، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چ4، 1412ق، ص 458، ح22.
9. همان.
10. «مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لا یبغیان». الرحمن/ 19 و 20.
11. ینابیع الموده، سلیمان قندوزی، تحقیق: علاء الدین اعلمی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چ1، 1418ق، ج1، ص 139.
12. الکشف و البیان، ج9، ص 182.
13. مناقب الامام علی بن ابی طالب، ص 277، ح390.
14. «مشرکان مکه، پیامبر(ص) را پس از وفات پسرانش از روی طعنه «ابتر» صدا می زدند؛ چون فرزند پسری نداشت.»
15. «انا اعطیناک الکوثر فصل لربک وانحر ان شانئک هو الابتر».کوثر/1-3.
16. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، فضل بن حسن طبرسی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، 1415ق، ج10، ص 458-460.
17. برگزیده تفسیر نمونه، احمد علی بابایی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چ6، 1379ش، ج5، ص 599-560.
18. «الم تر کیف ضرب الله مثلاً کلمة طیبه کشجرة طیبة اصلها ثابت و فرعها فی السماء». ابراهیم/ 24.
19. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، تحقیق: محمد باقر محمودی، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چ1، 1393ق، ج1، ص 311.
20. «انا انزلناه فی لیله القدر».قدر/1.
21. تفسیر فرات کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1416ق، ص 581 و 582، رقم 747؛ بحارالانوار، تحقیق: محمود دریاب، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، چ1، 1421ق، ج18، ص 52.
22. شواهد التنزیل، ج1، ص 58، ح 89.
23. التفسیر للعیاشی، تحقیق: قسم الدراسات الاسلامیه مؤسسه البعثه؛ قم، بنیاد بعثت، چ1، 1421ق، ج1، ص 159، رقم 212/ 111.
24. «فتلقی ادم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم»بقره/37.
25. ینابیع الموده، ج1، ص 112؛ الطرائف، سید بن طاووس، قم، نشر خیام، چ 1371ق، ص 112، ح 166؛ الدرالمنثور، جلال الدین سیوطی، بیروت، دارالفکر، 1414ق، ج1، ص 19.
26. «و من یطع الله و الرسول فاولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقا». نساء/69.
27. همان.
28. بحارالانوار، ج10، ص 361.
29. «ان کتاب الابرار لفی علییین و ما ادریک ما علییون کتاب مرقوم یشهده المقربون». مطففین/18-21.
30. بحارالانوار، ج10، ص 361.
31.احزاب/ 33.
32. ینابیع الموده، ج1، ص 125.
33. الکشاف، تحقیق: عبدالرزاق المهدی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ2، 1421ق، ج1، ص 396.
34. الکشف و البیان، ج8، ص 42؛ ینابیع الموده، ج1، ص 127؛ شواهد التنزیل، ج1، ص 25، ح 661؛ ذخائر العقبی، مکتبه القدسی، 1356ق، ص 24؛ فرائد السمطین، ابراهیم بن محمد جوینی، تحقیق: محمدباقر محمودی، بیروت، مؤسسه المحمودی للطباعه و النشر، چ1، 1400ق، ج2، ص 10، ح356؛ جامع البیان عن تأویل آیات القرآن، محمد بن جریر طبری، تحقیق: صدقی جمیل العطار، بیروت، دارالفکر، 1415ق، ج22، ص 9، ح 21727.
35. مناقب الامام علی بن ابی طالب، ص 254، حدیث 345؛ الاصابه فی تمییز الصحابه، ابن حجر عسقلانی، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چ1، 1415ق، ج8، ص 265؛ اسد الغابه، بیروت، دارالفکر، چ1، 1419ق، ج6، ص 225.
36. الصواعق المحرقه، تحقیق، عبدالوهاب عبداللطیف، مکتبة القاهره، چ2، 1385ق، ص 143.
37. «وامر اهلک بالصلاة و اصطبر علیها». طه/132.
38. «الصلاة رحمکم الله «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت».
39. شواهد التنزیل، ج1، ص 381، ح 526.
40. الکشف و البیان، ج8، ص 42.
41. «و لسوف یعطیک ربک فترضی». ضحی/5.
42. مجمع البیان، ج10، ص 382؛ الکشف و البیان، ج10، ص 225؛ موفق؛ مقتل الحسین خوارزمی، ابن احمد مکی، تحقیق: محمد سماوی، قم، انوارالهدی، چ1، 1418ق، ج1، ص 105، ح34.
43. «انی جزیتهم الیوم بما صبروا انهم هم الفائزون».مؤمنون/ 111.
44. شواهد التنزیل، ج1، ص 408، ح 665.
45. الکشاف، ج4، ص 670 و 671؛ التفسیر للعیاشی، ج3، ص 163-165؛ الکشف و البیان، ج10، ص 99-101؛ مجمع البیان، ج10، ص 209 و 210؛ شواهد التنزیل، ج2، ص 300-302، ح 1042؛ تذکرة الخواص، ابن جوزی، بیروت، مؤسسه اهل البیت، 1401ق، ص 281-283؛ ینابیع الموده، ج1، ص 108 و 109.
46. «یوفون بالنذر و یخافون یوماً کان شره مستطیراً».انسان/ 7.
47. «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا». انسان/ 8.
48. «انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً و لا شکورا». انسان/ 9.
49. ر.ک: الکشاف، ج1، ص 396 و 397؛ الکشف و البیان، ج3، ص 85 و 86.
50. «فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علی الکاذبین». آل عمران/61.
51. مناقب الامام علی بن ابی طالب، ص 264، ح 362؛ شواهد التنزیل، ج1، ص 142، ح 194.
52. «اللهم هؤلاء اهلی»، ذخائر العقبی، احمد بن عبدالله طبری، ص 25.
53. «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی». شوری/ 23.
54. ینابیع المودة، ج1، ص 124؛ الطرائف، ص 112، ح 167؛ الکشف و البیان، ج8، ص 310؛ مجمع البیان، ج9، ص 48؛ مناقب الامام علی بن ابی طالب، ص 258، ح 352؛ فرائد السمطین، ج2، ص 13، ح 359؛ بحارالانوار، ج10، ص 196.
منبع:نشریه فرهنگ کوثر، شماره 77.