«غدیر» بزرگترین عید اسلامى
نویسنده:محمدابراهیم موحد
اشاره:
شاید برخى گمان کنند که عید غدیر تنها اختصاص به شیعیان دارد و در کلمات پیامبر اکرم، صلىاللهعلیه وآله، اشارهاى به لزوم بزرگداشت آن نشده است. اما باید گفت که عید غدیر نیز چون عید فطر و قربان از اعیاد اسلامى، بلکه از بزرگترین اعیاد است، و نخستین کسى هم که این روز را به عنوان عید اسلامى معرفى کرد، خود پیامبر اسلام، صلىاللهعلیه وآله، بود. آنچه در پى خواهد آمد تحقیقى است در زمینه سابقه تاریخى عید غدیر که امیدواریم مورد استفاده خوانندگان عزیز واقع شود.
پیامبر اکرم پس از آنکه علىبنابیطالب را در روز غدیر به جانشینى خود تعیین کرد، در همان روز این عید را اعلام نمود و مراسم آن را بپا داشت، و در خیمهاش نشست و با کمال خوشحالى و سرور از تبریک گویندگان استقبال کرد و به آنها مىفرمود:
به من تبریک بگویید... به من تبریک بگویید، زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بیتم را به امامت اختصاص داده است. (1)
ما در تاریخ پیامبر، شادیهاى او روزى را نمىیابیم که پیامبر گفته باشد: به من تبریک بگویید، حتى روز ازدواجش و روز هجرتش از مکه به مدینه و رهایى از چنگال مشرکان، و روز فتح مکه و پیروزى مسلمانان نفرمود به من تبریک بگویید، ولى روز غدیر مکرر مىفرمود: به من تبریک بگویید، چرا؟ به خاطر آنکه پیامبر عظمت این روز را بخوبى درک مىکرد و از شرافت این خاطره و برترى داشتن این عید بر سایر اعیاد آگاه بود.
بر همین اساس پیامبر فرمود:
روز عید غدیر خم بهترین اعیاد امت من است، و آن روزى است که خداوند تعالى به من فرمان داده با منصوب کردن على بن ابیطالب به عنوان رهبرى که امتم پس از من به وسیله او هدایتیابند; آن روز را یاد کنیم. آن روزى است که خدا دین را در آن روز کامل و نعمت را تمام گردانید و اسلام را به عنوان یک دین براى مردم پسندید. (2)
پیامبر در این حدیث، اولا: روز غدیر را یک عید اسلامى جاوید در ردیف سایر اعیاد اسلامى اعلام کرده; ثانیا: عید غدیر را مطلقا برتر از اعیاد اسلامى شمرده است.
پس از رحلت پیامبر، خود امیرالمؤمنین نیز روز غدیر را به عنوان یک عید اسلامى تلقى کرد (3) و در سالى که روز غدیر با جمعه مصادف بود خطبهاى ایراد نمود و در ضمن آن فرمود:
خداوند بزرگ در این روز بزرگ در این روز براى شما گروه مؤمنان دو عید بزرگ که قوام هریک به دیگرى است جمع کرده تا احسانش را نزد شما کامل گرداند و شما را بر راه هدایت آگاه و مطلع کند... از این رو جمعه را مرکز تجمع براى پاکسازى گذشتهها قرار داده است... بنابراین هیچ توحیدى را جز بر اساس اعتراف به رسالت پیامبر نمىپذیرد، و هیچ آیینى را جز توام با ولایت کسى که به ولایت او فرمان داده قبول نمىکند، و اسباب اطاعت او جز با تمسک به ریسمان او و ریسمان اهل ولایت او منظم نمىگردد، لذا در روز غدیر آنچه را که بیانگر ارادهاش در مورد برگزیدگانش بود بر پیامبرش نازل فرمود، و او را به تبلیغ آن و ترک همنشینى با منحرفان و منافقان و بىاعتنایى به آنان مامور ساخت و ضامن نگهدارى او از شر آنان شد.
آنگاه حضرت امیر، علیهالسلام، مردم را به اجراى مراسم عید دعوت نمود و فرمود:
خدا شما را رحمت کند، پس از پایان یافتن اجتماعتان، به سوى توسعه بر زن و فرزند، و نیکى با برادران و شکر نعمتهاى الهى بازگردید، و همه با هم مجتمع باشید تا خدا یگانگى شما را حفظ کند و با یکدیگر نیکى کنید تا خدا الفت و دوستى و صداقتشما را نگهدارد، و به یکدیگر هدیه دهید (4) همانگونه که خدا پاداش شما را در این روز، چند برابر اعیاد گذشته یا اعیاد آینده - جز در موارد مثل آن - قرار داده است. نیکى در این روز (یعنى: روز عید غدیر) ثروت را زیاد و عمر را افزون مىکند، و مهربانى به یکدیگر باعث رحمت و عطوفتخداوند است. با سعى و کوشش خویش و در حد توانایى خود، از آنچه خدا به شما بخشیده، براى برادران و زن و فرزندانتان آماده کنید و شادى را در میان خود آشکار سازید و با گشادهرویى با یکدیگر برخورد کنید. (5)
بعد از على، علیهالسلام، امام حسن و امام حسین، علیهماالسلام، نیز روز غدیر را زنده نگاه مىداشتند و هر سال، آن روز را به عنوان عید تلقى مىکردند و با کمال مسرت و شادى، براى قبول تهنیت و تبریک شاد باش جلوس مىنمودند، و به وسیله نماز و روزه و دعا به خدا تقرب مىجستند، و در نیکویى و احسان و اطعام تاکید مىنمودند، تا تشکر نعمتخدا را در چنین روزى که امیرالمؤمنین، علیهالسلام، به خلافت و امامت منصوب شده به جاى آورده باشند. آنها در این روز صله رحم مىکردند، و خانواده خویش را در وسعت ارزاق قرار مىدادند و به ملاقات برادران مىرفتند و شیعیان خود را نیز به تمام این کارها دعوت مىنمودند. (6)
اکنون به روایات زیر توجه کنید:
1. ابوالحسن لیثى مىگوید:
امام جعفر صادق، علیهالسلام، به بعضى از دوستان و شیعیانش که در حضور او بودند فرمود:
آیا مىدانید روزى که خدا اسلام را در آن روز براى ما و شیعیانمان عید غدیر قرار داده چه روزى است؟
عرض کردند: خدا و رسول و فرزند پیامبر داناترند، آیا روز عید فطر است؟
امام فرمود: نه!
گفتند: آیا روز عید قربان است؟ امام فرمود:
نه! البته این دو روز، بزرگ و با شرافت هستند اما روز منار دین بزرگتر است، و آن روز هیجدهم ذى الحجه است که پیامبر خدا، صلىاللهعلیهوآله، هنگامى که از حجة الوداع بازگشت و به غدیر خم رسید...».
2. فرات بن احنف مىگوید:
از امام جعفر صادق، علیهالسلام، پرسیدم: فدایتشوم، آیا مسلمانان عیدى بالاتر از عید فطر و عید قربان و روز جمعه و روز عرفه دارند؟
امام فرمود: آرى! بالاترین و بزرگترین و شریف ترین اعیاد روزى است که خدا دین را در آن روز کامل گردانید، و این آیه را بر پیامبرش محمد، صلىاللهعلیهوآله، نازل فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا.
سؤال کردم: آن چه روزى است؟
فرمود: انبیاى بنى اسراییل وقتى وصیت و امامت را به نفر بعد از خودشان واگذار مىکردند، آن روز را عید قرار مىدادند، و این روز هم روزى است که پیامبر، صلىاللهعلیه، على، علیهالسلام، را رهبر مردم قرار داد، و در آن روز چیزهایى نازل شد، و دین کمال یافت و نعمتبر مؤمنان تمام گردید.
عرض کردم: در این روز چه کارى شایسته است انجام دهیم؟
امام، علیهالسلام، فرمود: این روز، روز عبادت و نماز و روز شکر و سپاس خدا، و مسرت به خاطر ولایت ما بر شما از جانب خداست، من دوست دارم این روز را روزه بگیرید. (7)
3. عبدالرحمن بن سالم از پدرش نقل مىکند که گفت:
از امام صادق، علیهالسلام، پرسیدم: آیا مسلمانان غیر از روز جمعه و عید قربان و عید فطر، عید دیگرى دارند؟
فرمود: آرى عیدى بزرگتر!
گفتم: فدایتشوم، کدام عید است؟
فرمود: روزى که پیامبر خدا امیرالمؤمنین را به خلافت نصب کرد و فرمود: هر کس که من مولاى او هستم على مولاى او است.
پرسیدم: آن روز چه روزى است؟
فرمود: به روز چه کار دارى؟ (8) سال همیشه در گردش است ولى آن روز، روز هجدهم ذىالحجه است.
عرض کردم: چه کارى سزاوار است در آن روز انجام دهیم؟
فرمود: خدا را یاد کنید و به روزه و عبادت بپردازید و محمد و آل محمد، صلىاللهعلیه وآله، را یاد نمایید، زیرا پیامبر خدا به امیرالمؤمنین، علیهالسلام، وصیت کرد که مسلمانان این روز را عید بگیرند و انبیا چنین مىکردند; به اوصیا خود همین سفارش را مىنمودند و آن روز را عید مىگرفتند. (9)
بر اساس همین روایات است که مىبیند شیعیان از زمان ائمه اطهار تا کنون در تمام کشورها هر سال روز غدیر را عید مىگیرند، و به وسیله نماز، تلاوت قرآن و خواندن دعاهاى ماثور به خدا تقرب مىجویند، و خدا را بر کامل ساختن دین و تمام نمودن نعمتبه وسیله امامت على، علیهالسلام، سپاسگزارى مىکنند، و به ملاقات یکدیگر مىروند، و با چهرهاى گشاده با نیکى و احسان و مسرور ساختن خویشاوندان و همسایگان به خدا تقرب مىیابند، و اگر یکى ازآنها برادر دینى خود را در این روز ملاقات کند، با او مصافحه مىکند و مىگوید:
الحمد لله الذى جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الائمة الطاهرین (10)
و هر سال دراین عید سعید، شیعیان به سوى مرقد پیشواى بزرگ، امیرالمؤمنین، علیهالسلام، در نجف اشرف روانه مىشوند، و جمعیتى که نزد قبر مقدس آن حضرت براى زیارت اجتماع مىکنند از نیم میلیون کمتر نیست، که از هر ناحیهاى به آنجا وارد مىشوند (11) تا عمق محبت و دوستى،و استحکام اعتقاد به پیشواى راستینشان امیرالمؤمنین، علیهالسلام، را نسبتبه خویش تاکید کنند، و شرافتحضور نزد مقام مبارک وى را براى خود ثبت نمایند. آنها پراکنده نمىشوند تا ضریح مقدس را در بر گرفته و پیشواى خود را زیارت کنند، و بر او سلام داده، و چنانکه گویى آن حضرت در برابر آنها حاضر استبه او تهنیت گویند (12) و زیارتى خوانند که از بعضى از ائمه اطهار وارد شده است که ضمن آن به موقعیتهاى ارزنده و سوابق عظیم حضرت در اسلام و جهاد و تلاش وى در تاسیس ارکان دین، و خدمتبه پیامبر در روز غدیر به عنوان خلیفه پیامبر، گواهى داده مىشود. (13)
آرى! این استبرنامه شیعیان در هر سال، و پیوسته گویندگانشان در هر زمان و مکانى حدیث غدیر را به طور مسند یا مرسل و بصورت اجمال یا تفصیل بیان مىکنند.
بررسى در مساله غدیر، ما را به این نتیجه مىرساند که تنها شیعیان، روز غدیر را به عنوان عید تلقى نکردهاند - هرچند شیعیان بیشتر از دیگران به آن اهمیت مىدهند - لکن مسلمانان غیر شیعه نیز آن را عید مىگرفتهاند.
علامه امینى در کتاب الغدیر (ج1، ص267) مىنویسد بیرونى - که یکى از اهل تسنن است - روز غدیر را از روزهایى دانسته که:
اهل اسلام آن را یکى از اعیاد شمردهاند (14)
ابن طلحه شافعى در کتاب مطالب السئول (ص53) هنگامیکه از عید غدیر سخن مىگوید چنین تصریح مىکند: امیرالمؤمنین روز غدیر خم را در ضمن اشعارش یاد کرده است و از آنجا که پیامبر اکرم، صلىاللهعلیهوآله، در روز غدیر این مقام بلند را از میان همه مردم به على، علیهالسلام، داد، این روز به صورت یک عید بزرگ در آمد.
آنگاه شافعى در صفحه56 اضافه مىکند که: لفظ «مولى» هر معنایى را در بر داشته باشد، از سوى پیامبر براى على قرار داده شده، و این خود مقامى والا و منزلتى عظیم است که پیامبر آن را به على، علیهالسلام، اختصاص داده استبدین جهت این روز، روز عید و روز سرور دوستان او است.
علامه امینى مىگوید: این بیان شافعى دلالت دارد بر اینکه تمامى مسلمین این روز را عید مىگیرند چه مسلمانانى که حضرت على را خلیفه بلافصل پیامبر مىدانند و چه مسلمانى که او را خلیفه چهارم به شمار مىآورند، و خلاصه باید گفت، امت اسلامى در شرق و غرب، همگى در این عید با یکدیگر توافق دارند مخصوصا با توجه به اینکه مصریان و اهل مغرب و عراق در قرون گذشته به این روز توجه داشته و آن را روز نماز و دعا و خطبه و سرودن اشعار مىدانستهاند.
پى نوشت ها:
1. ر. ک: ابو سعید نیشابورى، شرف المصطفى.
2. براى توضیح بیشتر ر. ک: الامینى، عبدالحسین، الغدیر، ج 1، ص283.
3. روزى که قدرت به دست آن حضرت آمد.
4. و در حدیثشریف از حضرت رضا، علیهالسلام، روایتشده است که فرمود: «یک درهم را در این روز به برادران مؤمن بدهى برابر استبا هزار درهم که در اوقات دیگر بدهى» و در حدیث دیگر وارد شده است: «که برابر استبا صد هزار درهم در غیر این روز.»
5. الامینى، عبدالحسین، همان، ج3، ص 284;الطوسى، محمد بن الحسن، مصباح المجتهد، ص 524.
6. الموسوىالعاملى، السید عبدالحسین شریف الدین، المراجعات، ص197.
7. الامینى، عبدالحسین، همان، ج 1، ص 285.
8. گویا که راوى پرسید: در کدام روز از روزهاى هفته است؟
9. الکلینى، محمد بن یعقوب، الکافى، ج 1، ص 204; الامینى، عبدالحسین، همان، ج 1، ص 285.
10. نص مذکور، در حدیثشریف وارد شده است.
11. و در حدیثشریف از حضرت امام رضا، علیهالسلام، روایتشده که فرمود: «هر کجا که باشى سعى کن که روز غدیر نزد قبر حضرت امیرالمؤمنین، علیهالسلام، حاضر شوى.
12. روشن است که امام مرده و زنده ندارد، و همیشه زنده است و آیه: ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء ... و آیات دیگر بر این معنى دلالت دارند.
13. اگر فرصت تنگ نبود نمونهاى از جملات این زیارت را براى شما نقل مىکردم تا از لابلاى آن لذت ایمان و شیرینى ولایت و سعادت روح و حرارت شوق را بچشد. زیارت مزبور در کتب ادعیه و زیارات نقل شده است.
14. بیرونى، ابوریحان،الاثار الباقیة، ص 334.
منبع: ماهنامه موعود
خورشید خورشید است حتی در چهار دیواری زندان- ویژه نامه ولادت امام موسی کاظم علیه السلام
برخی موضوعات جمع آوری شده " ویژه نامه ولادت امام موسی کاظم علیه السلام
«جهت ورود بر روی موضوعات کلید کنید»
نام امام هفتم ما , موسی و لقب آن
حضرت کاظم (علیه السلام) کنیه
آن امام ابوالحسن و ابوابراهیم
مادرش بانویی ...
هفتمین جلوه خورشید هدایت و وارث
ولایت کبری؛ امام موسی کاظم(ع)
در هفتمین روز ماه صفر 128 ق.
در «ابواء» ...
هفتمین ستاره تابناک امامت و ولایت؛
ابوالحسن موسی بن جعفر(ع)
یکشنبه 7صفر 129ه. ق
(به روایتی 128ه.ق )در ....
امام موسی کاظم(ع) همانند دیگر اوصیای
الهی کوشید تا در قول و عمل به عنوان
نمونه عینی و شاهد کامل الهی...
حسن بن جهم می گوید: درمحضر
امام رضا (ع)بودیم،سخن از امام
کاظم(ع) به میان آمد،
امامرضا (ع) فرمود:...
تربیت یکی از مهمترین مقوله های
مطرحو قابل توجه برای تحصیل کمالات
روحانی و نفسانی می باشد که اهل بیت...
بسیاری از پرسشگران، سؤالات خود را
به گونه ای تنظیم و طرح می کنند که
مطلب ندانسته ای را در زندگی ...
بر در دروازه ى حاجات دل تا سحرم
مست مناجات دل راز و نیاز دل ما
ذکر دوست نیست کسى هر آنچه
باشد ...
معاونت فرهنگی حسینیه وفرهنگسرای سیدالشهداء(علیه السلام)
ولادت امام موسی کاظم (علیه السلام)
را به تمامی شیعیان تبریک وشادباش میگوید.
اعمال شب و روز عید قربان
شب دهم از لیالى متبرکه و از آن چهار شبى است که احیاء آنها شایسته است و درهاى آسمان در این شب بازاست و سنّت است در آن زیارت امام حسین علیه السلام و دعاء یا دائِمَ الْفَضْلِ عَلىَ الْبَرِیَّةِ روز دهم روز عید قربان است و بسیار روز شریفى است و اعمال آن چند چیز است.
اوّل غسل است که در این روز سنّت مؤکد است و بعضى از علماء واجب دانسته اند.
دوّم نماز عید است به همان نحو که در عید فطر ذکر شد لکن در این روز مستحب است که افطار بعد از نماز از گوشت قربانى شود.
سوّم خواندن دعاهائى که وارد شده پیش از نماز عید و بعد از آن و در اقبال ذکر شده و شاید بهترین دعاهاى این روز دعاى چهل و هشتم صحیفه کامله باشد: اَللّهُمَّ هذا یَوْمٌ مُبارَکٌ و دعاى چهل و ششم را نیز بخواند یا مَنْ یَرْحَمُ مَنْ لا یَرْحَمُهُ الْعِبادُ
چهارم خواندن دعاى ندبه است
پنجم قربانى است که سنّت مؤ کّد است
ششم خواندن تکبیرات است براى کسى که در منى باشد عقیب پانزده نماز که اوّلش نماز ظهر روز عید است وآخرش نماز صبح روز سیزدهم و کسانى که در سایر شهرها هستند بخوانند عقیب ده نماز از ظهر روز عید تا صبح دوازدهم و تکبیرات این است :
اللّهُ اَکْبَرُ اللّهُ اَکْبَرُ لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَاللّهُ اَکْبَرُاللّهُ اَکْبَرُاللّهُ اَکْبَرُ ولِلّهِ الْحَمْدُ اللّهُ
خدا بزرگتر از توصیف است .... معبودى جز خدا نیست و خدا بزرگتر است ... و ستایش خاص خدا است
اَکْبَرُ عَلى ما هَدانا اَللّهُ اَکْبَرُ عَلى ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَةِ الاْنْعامِ
خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائى کرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزى ما کرد از چهارپایان انعام (شتر و گاو و گوسفند)
وَالْحَمْدُلِلّهِ عَلى ما اَبْلانا
و ستایش خاص خدا است براى آنکه آزمود ما را
و مستحب است تکرار این تکبیرات عقب نمازها به قدر امکان و خواندن بعد از نوافل
منبع: مفاتیح الجنان
روز عرفه، همتاى شب قدر
نویسنده:عباس فغانی
منبع: رسالت/6323
مقاله حاضر نگاهى است اجمالى به ویژگىهاى روز عرفه و فلسفه پیدایش آن. در این مقاله با استناد به آیات و روایات به اهمیت این روز نیز اشاراتى شده که باهم آن را مىخوانیم؛
قرآن کریم براى ارتباط بیشتر بندگان با مبدا هستى از شیوههاى مختلفى بهره مىگیرد. از جمله این شیوهها تعیین زمانها و مکانهاى خاصى براى نزدیک شدن بیشتر به درگاه حضرت حق مىباشد. در سوره ابراهیم(ع) آیه 5 از زمانهاى ویژه عبادت خدا با عبارت “ایامالله” یاد مىکند؛ “ایامالله را به آنان یادآورى نما.” ایامالله تمام روزهایى است که داراى عظمتى در تاریخ زندگى بشر است. مقصود از ایامالله زمانهایى است که امر خدا و آیات وحدانیت و سلطنت او ظاهر شده و یا ظاهر مىشود. ممکن است ایام ظهور رحمت و نعمت الهى جز این ایام بوده باشد.(1)
و نیز هر روز که یکى از فرمانهاى خدا در آن،چنان درخشیده که بقیه امور را تحتالشعاع خود قرار داده از ایامالله است هر روز که فصل تازهاى در زندگى انسانها گشوده و درس عبرتى به آنها داده و ظهور و قیام پیامبرى در آن بوده و یا طاغوت و فرعون گردنکشى در آن به قعر دره نیستى فرستاده شده خلاصه هر روز که حق و عدالتى برپا شده و ظلم و بدعتى خاموش گشته، همه آنها از ایامالله است.
چنانکه در ادامه آیه مىفرماید: در همه ایامالله آیات و نشانههایى است براى هر انسان شکیبا و پراستقامت و شکرگزار(2.) روز عرفه نیز مىتواند روز پیروزى انسان بر طاغوت نفس و نقطه درخشانى درتاریخ زندگى هر فردى باشد. روز عرفه روز تحول درونى و انقلاب معنوى با آن همه مزایا و ویژگىهاى ارزشمند براى هر مسلمان بیدار و آگاه است.روز عرفه از مصادیق بارز “ایامالله” است که در آن روز زمینهها و مقدمات بیشترى براى رهیابى انسان به سوى کمال و سعادت وجود دارد. آمرزش گناهان، قبولى طاعات، آشنایى بیشتر با معارف اسلامی، تفکر و تامل در گذشته و آینده، برآورده شدن حاجات و توجه ویژه خداوند متعال به بندگان از جمله آنهاست.
آنچه از روایات و دعاهاى اهلبیت(ع) در این روز به دست مىآید نشانگر آن است که پروردگار هستى این روز را براى مناجات خود انتخاب کرده و نعمتهاى مادى و معنوى خود را در یومالله عرفه بر بندگانش ارزانى داشته است. امام صادق(ع) در یکى از روایات مىفرماید: هرکس در این روز قبل از رفتن به مراسم دعاى عرفه در زیر آسمان دو رکعت نماز بخواند و در پیشگاه خداوند متعال به تمامى گناهان و خطاهاى خود اعتراف نموده و حقیقتا از درگاه پروردگارش پوزش طلبد، خداوند متعال آنچه را که براى اهل عرفات مقدر نموده به او نیز عطا مىکند و تمام گناهان وى را مىآمرزد.(3)
از عرفه تا عرفات
در روز عرفه اولین حرکت حاجیان در سرزمین وحى بعد از احرام با توقف در صحراى عرفات آغاز مىشود.
آنان وظیفه دارند که از اذان ظهر روز نهم ماه ذىالحجه تا وقت نماز مغرب در آن بیابان توقف کرده و به ذکر و دعا و تفکر و نیایش بپردازند.
عرفات به مساحت 18 کیلومترمربع در شرق مکه و در میان راه طائف و مکه قرار دارد. این بیابان به وسیله کوههایى که به شکل نیمدایره در اطرافش قرار دارد مشخص شده است.(4)
خداوند متعال در این مورد مىفرماید: “هرگاه مىخواهید از بیابان عرفات کوچ کنید خداوند را در مشعرالحرام یاد کنید، او را به یاد آرید همان طور که شما را هدایت کرد گرچه شما قبل از آن از گمراهان بودید.”(بقره / 198)
درباره نامگذارى این صحرا به عرفات نکاتى گفته شده که برخى عبارتند از: آدم و حوا همدیگر را در این ناحیه شناختند، اعمال حج به آدم یا ابراهیم(ع) در صحراى عرفه شناسانده شد و حاجیان همدیگر را در این ناحیه بیشتر مىشناسند.
ابنعباس در مورد نامگذارى روز عرفه مىگوید: وقتى حضرت ابراهیم(ع) در خواب دید که پسرش اسماعیل را در راه خدا قربانى مىکند تمام آن روز در اندیشه بود که آیا این خواب از جانب خداست یا نه؟
تا اینکه دوباره در شب دوم خواب را دید چون صبح شد مطمئن گردید که این دستور از سوى خداست و آن روز عرفه بود.
نیایش در عرفه
از ویژگىهاى روز عرفه دعا و نیایش به درگاه ربوبى است. پیشوایان معصوم(ع) با استفاده از موقعیت معنوى روز عرفه، مردم را به راز و نیاز و تقویت پیوند با سرچشمه کمالات ترغیب و تشویق مىکردند چرا که اساس شخصیت حقیقى انسان و ارزش او به اندازه ارتباطش با خداوند متعال تعیین مىشود. قرآن مىفرماید: “اى پیامبر بگو، پروردگارم براى شما ارزشى قائل نیست اگر دعاى شما نباشد.”(فرقان / 77)
امام حسین(ع) با استفاده از فضاى معنوى روز عرفه در صحراى عرفات و در دامنه کوه جبلالرحمه مناجات زیباى خود را زمزمه کرده و آواى ملکوتىاش نه تنها در میان حاجیان خانه خدا در صحراى عرفات طنینانداز بود بلکه آن نیایشهاى عاشقانه در طول تاریخ، دلهاى مشتاق را تحت تاثیر قرار داده است. آن حضرت در فرازى از دعا مىفرماید: پروردگارا، تفکر من در آثار و نشانههاى تو موجب دورى دیدار مىگردد پس مرا به خدمتى وادار که با تو پیوندم دهد، چگونه بر وجود تو به چیزى استدلال شود که در وجودش به تو نیاز دارد؟
آیا غیر تو را ظهورى است که براى تو نیست و غیر تو آن قدر آشکار است تا تو را آشکارتر کند؟ معبودا! کى بودهاى که نیازمند دلیلى باشى تا برتو دلالت کند و کى دور بودهاى تا آزار ما را به تو بر ساند؟!
کى رفتهاى زدل که تمنا کنم ترا
کى گشتهاى نهفته که پیدا کنم ترا
با صدهزار جلوه برون آمدى که من
با صد هزار دیده تماشا کنم ترا
غایب نگشتهاى که شوم طالب حضور
پنهان نبودهاى که هویدا کنم ترا
روز عرفه فرصتى استثنایى در هر سال است که باید از لحظات آن در تقویت رابطه با خداوند استفاده نمود.
روز رحمت و مغفرت
امام چهارم(ع) در روز عرفه، مردى را مشاهده کرد که تکدى مىکند و درخواست خود را با مردم در میان مىگذارد. حضرت به او فرمود: واى بر تو! در چنین روزى از غیر خدا طلب حاجت مىکنی؟ روز عرفه چنان عظمت دارد که امید است حتى جنینهاى در شکم مادر از برکت آن به سعادت برسند.(5)
دعاى 47 صحیفه سجادیه بعد از شکر و سپاس به پیشگاه بارى تعالى و درود و سلام بر پیامبر و آل او به ضرورت وجود رهبر پرداخته و در مورد عظمت این روز مقدس، عرضه مىدارد؛ “پروردگارا!! امروز، روز عرفه است، روزى که به آن شرافت، کرامت و عظمت بخشیدهاى و در آن روز، رحمت خودت را بر اهل عالم منتشر ساختهاى و با عفو و گذشت خود در این روز بر بندگان منت نهادهاى و عطیه و بخشش خود را در این روز نیکو گردانیدهاى و به خاطر روز عرفه بر بندگانت تفضیل و لطف فرمودهای!”
انس با خدا، اعتماد به نفس، ایجاد تعادل و آرامش، افزایش قدرت تحمل در مقابل مشکلات، رهایى از وابستگىهاى مادى و دنیوی، پایینآمدن از مرکب غرور و خودخواهی، مشخص شدن ارزش انسان و آموزشهاى اخلاقى و اجتماعى از دستاوردهاى ارزشمند دعاها بویژه مناجاتهاى روز عرفه مىباشد.
روز عرفه چنان اهمیت دارد که با شب قدر برابرى مىکند. امام صادق(ع) فرمود: اگر شخصى گناهکار نتواند در شبهاى با برکت ماه رمضان بویژه شبهاى قدر، خود را معرض نسیم رحمت الهى قرار دهد و آمرزیده شود، او تا سال آینده بخشوده نمىشود مگر اینکه عرفه را درک کند و از امتیازات آن روز بهره گیرد.(6)
اساسا برخى از گناهان جز در روز عرفه و در منطقه عرفات در جاى دیگر قابل بخشش نیست؟
در روز عرفه شناخت حقیقى خداوندمتعال بیشتر امکانپذیر است چرا که آن روز معرفت و آگاهى در فضاى به وجود آمده بویژه آنکه در آستانه عیدقربان و تقرب الىالله است بهتر انجام مىشود.
رسول خدا(ص) فرمود: در روز عرفه خداوند متعال به بندگان عارفى که در پیشگاه الهى صف کشیده و نداى عاشقانه و عارفانهشان صحراى عرفات را پر کرده است مباهات مىکند و به فرشتگانش مىفرماید: اى ملائکه من! به بندگانم بنگرید که از راههاى دور و نزدیک، مشکلات بسیارى را متحمل شده و به اینجا آمدهاند. شما را گواه مىگیرم که من خواسته آنان را برآوردم و گناهکارانشان را به خاطر نیکوکارانشان بخشیدم.(7)
بهترین عمل در روز عرفه
بهترین عملى که مىتوان در روز عرفه انجام داد و به بهرههاى فراوان معنوى دست یافت، حضور در کنار مرقد مطهر حضرت امام حسین(ع) است. “بشیر دهان” روزى به حضور حضرت صادق(ع) آمده و عرضه داشت: مولاى من! من گاهى نمى توانم در روز عرفه در عرفات حضور یابم، به این جهت تلاش مىکنم تا خود را در روز عرفه به کربلا برسانم و امام حسین را زیارت کنم. پیشواى ششم فرمود: آفرین بر تو اى بشیر! اگر شخصى در روز عرفه با شناخت و معرفت کامل به مقام امام حسین(ع) به زیارت کربلا برود پاداش هزار حج و هزار عمره قبول شده و هزار غزوه که در کنار پیامبر یا امام عادل به جهاد پرداخته باشد برایش منظور مىشود. وقتى بشیر از این همه ثواب تعجب کرد امام صادق(ع) فرمود: اى بشیر! مطمئن باش هرگاه یکى از اهل ایمان در روز عرفه به کنار قبر امام حسین بیاید و با آب فرات غسل کند و آنگاه که به زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) بپردازد به تعداد هر قدمى که به سوى حرم امام حسین بر مىدارد برایش ثواب یک حج کامل مىنویسند.(8)
پىنوشتها:
1- المیزان، ج 12، ص 18
2- تفسیر نمونه، 10/270
3- اقبال الاعمال، ج 2، ص 67
4- آثار اسلامى مکه و مدینه، ص 130
5- منلایخصره الفقیه، ج 2، ص 211
6- کافی، ج 2، ص 66
7- مجمعالبیان، ج 7، ص 129
8- کاملالزیارات، ص 316