ضرورت قدرت در امر به معروف و نهی از منکر (1)
نویسنده: رضا وطن دوست
چکیده
در شریعت اسلام فرایضی وجود دارند که مشروط و مبتنی بر اموری چند است که در صورت عدم تحقق آن امور یا فرایض به مرز وجوب نمی سرند و اگر به مرز وجوب برسند قابل اجرا نمی باشند. در این میان فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر، در مقایسه با موضوع داشتن قدرت، اهمیت ویژه ای دارد، زیرا در صورت عدم برخورداری از قدرت لازم، این فریضه، هم در مقام اثبات با مشکلاتی مواجه می گردد و هم در مقام ثبوت قابل اجرا نمی باشد و اگر اجرا شود از کارآمدی کم تری برخوردار خواهد شد.
موضوع برخورداری از قدرت لازم در اجرای فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر، با اهمیتی که دارد، مغفول مانده است؛ نه صاحب نظران در مباحث نظری آن چنان که شایسته است، به این موضوع توجه دارند و نه متولیان اجرای این فریضه، به این موضوع توجه کافی معطوف کرده و از آن سود جسته اند.
نگارنده در این جستار با نگاهی دوباره، این فریضه را مفهوم شناسی کرده و ضرورت و اهمیت آن را مورد تأکید قرار می دهد و با الهام از آموزه های اسلامی، بایستگی برخورداری از قدرت لازم در اجرای این فریضه را به اثبات می رساند.
پیامبر رحمت و بیداری (ص)، آمران به معروف و ناهیان از منکر را خلیفه ی خود و خدا در اجتماع معرفی کرده است که فرمود: من امر بالمعروف و نهی عن المنکر فهو خلیفه الله و خلیفه رسول الله.
مقدمه
امر به معروف و نهی از منکر در فرهنگ متعالی اسلام از جایگاه و اهمیتی والا برخوردار است، زیرا این فریضه، وسیله ای راه گشا و نوید بخش است که هم به بقا و تعالی مکتب می انجامد و هم عطری دل انگیز که حاکی از سعادت و سلامت فرد و جامعه است، در فضای زندگی بشر می پراکند. بی گمان، اگر این فریضه اجرا و احیا شود، هم بهشت را به زمین می آورد و هم زمینان را به بهشت می برد. درست به همین دلیل است که این فریضه، در آموزه های اسلامی درصدر دیگر فرایض واقع شده و در قرآن، ملاک برتری امت اسلامی بر دیگر ملت ها معرفی شده است. اما باید دانست که هرچند امر به معروف و نهی از منکر فریضه ای بزرگ است و همگان وظیفه دارند یکدیگر را به معروف ها واداشته و از منکرها بازدارند، ولی بی تردید، جدیت و فعالیت یافتن این فریضه، مبتنی بر اصلی اساسی به نام قدرت است.
این جستار، که نگاهی به ضرورت کسب قدرت در اجرای فریضه ای امر به معروف و نهی از منکر دارد، می کوشد تا پس از اشاره به مفهوم شناسی و ضرورت این فریضه در جامعه، به تبیین ضرورت قدرت و کارآمدی آن در این فریضه بپردازد.
مفهوم شناسی
در عنوان این فریضه واژگانی مانند «امر»، «نهی»، «معروف» و «منکر» وجود دارند که هرکدام نیازمند توضیحی کوتاه است.
الف- امر
امر دو گونه است، مصدر و اسم مصدر (راغب اصفهانی، بی تا، 24) امر مصدری امری قولی و به معنای دستور، فرمان و طلب ایجاد شیء است و جمع آن «اوامر» است. امر اسم مصدری امری فعلی و به معنای کار، حادثه و شأن است و جمع آن «امور» است. آنچه در عنوان این فریضه آمده است، امری مصدری و به معنای دستور است.
ب- نهی
نهی به معنای منع و زجر قولی است و یا به معنای منع و زجر عملی است. نهی در صورت اول، امر عدمی و به معنای بازداشتن دیگران از ارتکاب به رفتار ناپسند می باشد، و در صورت دوم، امری وجود دارد به معنای جلوگیری نفس از انجام فعل (کف النفس) است. آنچه در عنوان این فریضه آمده است نهی به معنای اول است.
ج- معروف
معروف در لغت به معنای هر عملی است که شایستگی آن در دین یا خرد آدمی محرز گشته و به نیکی شناخته شده است (راغب اصفهانی، ص331)، و در آیات قرآن مانند: «فأمسکوهنّ بمعروف» (بقره، 231)، «عاشروهنّ بالمعروف» (نساء، 19)و «قولوا لهم قولاً معروفا» (نساء، 21) به معنای رفتار و گفتاری است که بالطبع و فطرت آدمی همسو گشته و نزد عقل سلیم و شرع مقدس به نیکی شناخته شده باشد (طباطبایی، بی تا، 232/2)
د- منکر
منکر ضد معروف بوده و به معنای عملی است که نزد شرع و عقل به نیکی شناخته نشده است (راغب اصفهانی، ص55). منکر در قرآن مانند آیات «فانّه یأمر بالفحشاء و المنکر» (نور، 21) و «انّهم لیقولون منکراً من القول» (مجادله، 2)، به معنای هر عملی است که به نیکی شناخته نشده باشد که از آن، به حرام یا مکروه تعبیر می شود.
جایگاه و اهمیت
فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر از جمله فروعاتی است که هم ضرورت عقلانی دارد و هم از اهمیت و جایگاه ویژه و حیانی برخوردار است.
الف- ضرورت عقلانی
از آن رو که انسان موجودی اجتماعی است، سرنوشت هر فرد با سرنوشت دیگران گره خورده است، به گونه ای که هر فردی در جامعه، هم از رفتار دیگران متأثر می شود و هم بر دیگران تأثیر می گذارد؛ از این رو افزون بر اصلاح نفس، باید در اصلاح دیگران نیز بکوشد، چرا که بی توجهی به رفتار دیگران، نوعی بی اعتنایی به سرنوشت خویش است؛ اگر فساد و آلودگی فراگیر شود و جامعه را به ورطه ی تباهی سوق دهد، او نیز از این خطر مصون نمانده و آتش فساد، دامن او را خواهد گرفت.
پیامبر اکرم (ص) در اشاره به ضرورت عقلانی این فریضه، جامعه را به منزله ی یک کشتی می داند که سرنشینان آن از سرنوشتی واحد برخوردارند، اگر فردی کشتی را سوراخ کند و آب در آن نفوذ کرده و غرق شود، نه تنها فرد خطاکار که تمامی سرنشینان آن غرق خواهند شد (رازی، بی تا، 482/4).
پیامبر اکرم (ص) با ذکر این مثل، عقلی بودن امر به معروف و نهی از منکر را اثبات کرده است و دنبال آن، نظارت را تکلیف همگان می داند که از پیوند سرنوشت افراد در جامعه نشأت گرفته است.
مطلب دیگری که عقلانی بودن این فریضه را تأیید می کند این است که امر به معروف و نهی از منکر، راه و رسم پیامبران (ع) است (حرعاملی، بی تا، 355/11).
همان طور که بعثت پیامبران ضرورتی عقلی است، ادامه ی راه آنان در قالب امر به معروف و نهی از منکر نیز ضرورتی عقلی است.
توضیح آن که پیامبران (ص)، با تبیین احکام الهی، تابلوهای نجات بخش در مسیر راه بشر نصب کرده اند تا با استفاده از آنها راه خود را بپیماید و به منزل مقصود نایل آید، اما طبیعی است که با گذشت زمان و فاصله گرفتن از عصر رسالت و نیز با تبلیغ مرام بی دینی، ممکن است گردی بر آن تابلوها نشسته و آنها را کم رنگ سازد.
این جاست که یا باید دست روی دست گذاشت و یا باید به زدودن گرد و غبار از چهره ی آنها پرداخت تا بشر بتواند با استفاده از پیام آنها مسیر خود را بپیماید و به این سو و آن سو منحرف نگردد.
به همان دلایل عقلی که پیامبران (ص) به رسالت مبعوث گشته و به نصب تابلوها در مسیر بشر مأموریت یافتند، زدودن گرد و غبار از آن تابلوها امری لازم و بایسته است. روشن است که امر به معروف و نهی از منکر مهم ترین و بارزترین وسیله در این باره است که می توان با اجرا و احیای آن، این تابلوها را شفاف و گویا نگه داشت (جعفری، 1377، 237/1)
علامه طباطبایی قدس سره در این باره که امر به معروف و نهی از منکر راه پیامبران (ع) بوده و باید این راه زنده نگه داشت می گوید:
از تجربیات قطعی بشر این است که با گذشت زمان، اندوخته های فکری انسان، رو به فراموشی می رود مگر آن که پیوسته نسبت به آنها یادآوری شود و در عمل تکرار گردد. از همین جاست که پیوند «علم و عمل» روشن می گردد. علم، آدمی را به عمل راهنمایی می کند و عمل به آگاهی و بینش انسان می افزاید.
در جامعه ی اسلامی همه باید برای پاسداری از فرهنگ و معرفت خویش بکوشند. نگهبانی از حریم مکتب و فرهنگ به آن است که خلاف کاران را از سقوط به ورطه ی هلاکت باز دارند و با امر به معروف و نهی از منکر، زمینه ساز رفتار شایسته و تحقق فرهنگ متعالی اسلام بشوند (طباطبایی، 373/11).
این مطلب را که می توان فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر را به مبانی عقلی مستند ساخت، در فقه نیز مورد بحث و توجه واقع شده است و بزرگانی مانند شیخ طوسی (قدس سره) (شیخ طوسی، 1400 ه، 147)، علامه حلی، (علامه حلی، 1413 ه، 457/4-456) شهید اول (قدس سره) (عاملی، بی تا، 47/2)؛ شهید ثانی (زین الدین بن علی، 1423، ه، 453/1)، کاشف الغطاء )کاشف الغطاء 1380، 426/4)، حمصی رازی قدس سره (حمصی رازی، 1412 ه، 213/2) قطب الدین رواندی قدس سره (راوندی، 1397 ه، 357/1) و امام خمینی (ره) (امام خمینی، بی تا 204/1) بر این عقیده اند که با کاوش های عقلی نیز می توان ضرورت این فریضه را به اثبات رساند.
گزیده ی سخن آن که، آن سان که براساس قاعده ی لطف، بعثت پیامبران (ص) امری بایسته است، امر به معروف و نهی از منکر نیز بر همین اساس لازم و واجب است، زیرا با این فریضه است که افراد به آیین حق پرستی دعوت می شوند و با اجرای آن، دیگر فرایض امکان تحقق می یابند و در پرتو آن، راه ها امن گشته و از ستم پیش گیری می شود (کلینی، بی تا، 55/5).
ب- اهمیت و ضرورت وحیانی
از مهم ترین و ضرورت ترین واجب در میان فروعات اسلامی، فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر است. آیات روشن گر قرآن از یک سو و روایات معتبر و متواتر از دیگر سو، هر نوع تردیدی را در این باره برطرف می کند.
1) قرآن
آیات قرآن که به طور مستقیم و غیر مستقیم بر مطلوبیت و یا ضرورت امر به معروف و نهی از منکر دلالت دارند بسیارند، اما از آن رو که ذکر تمامی این آیات و تحلیل آنها در این مجال امکان پذیر نیست، این آیات را به دو گروه تقسیم کرده و از هر کدام نمونه هایی را یاد می کنیم.
گروه نخست آیاتی است که با صراحت دستور داده است تا مومنان امر به معروف و نهی از منکر را از زمره ی فرائض دانسته و به عنوان یک وظیفه ی دینی، یکدیگر را به معروف ها واداشته و از منکرها باز دارند.
1) و لتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون (آل عمران، 104)؛ باید که از شما، امتی شکل گیرد به نیکی دعوت کنند، به کار شایسته وادارند و از زشتی باز دارند.
این آیه از دو جهت بر ضرورت فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر دلالت می کند؛ نخست آن که واژه ی «ولتکن» امر است و در برگردان فارسی به «باید» ترجمه می شود. دوم، از آن رو که این آیه، فلاح و رستگاری امت اسلامی را وامدار فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر دانسته است، امر به معروف و نهی از منکر امری لازم و بایسته است، چرا که اجرای این فریضه است که رستگاری امت اسلامی را امکان پذیر می کند.
2) کنتم خیر امه اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر و تومنون بالله (آل عمران، 110)؛ شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدید آمده اید، به کار پسندیده فرمان می دهید و از کار ناپسند باز می دارید و به خدا ایمان دارید.
این آیه نیز از دو جهت بر ضرورت اجرای امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ی اسلامی دلالت دارد. نخست از آن جهت که این آیه، ابتدا امت اسلامی را امتی برتر معرفی کرده است و سپس این برتری را امر به معروف و نهی از منکر دانسته است. بدیهی است این برتری تا زمانی حفظ می شود که سبب این برتری حفظ شود.
جهت دوم آن است که در این آیه، امر به معروف و نهی از منکر در کنار ایمان به خدا و مقدم بر آن ذکر شده است و این، نشان از اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ی اسلامی دارد.
3) الذّین ان مکناهم فی الارض اقاموالصلاه و آتوالزکاه و امر بالمعروف و نهوا عن المنکر (حج، 41)، آنان، کسانی اند که هرگاه به آنان توانایی دهیم نماز برپا می دارند، زکات می دهند، به معروف امر می کنند و از منکر نهی.
4) و المؤمنون و المومنات بعضهم أولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و یطیعون الله و رسوله (توبه، 71)؛ مردان و زنان مسلمان بر یکدیگر ولایت دارند که یکدیگر را به کار شایسته وا می دارند و از کار ناپسند باز می دارند، نماز بر پا می دارند و زکات می دهند و خدا و رسولش را پیروی می کنند. (1)
همان طور که روشن است در این دو آیه، امر به معروف و نهی از منکر مانند نماز و پرداخت زکات از ویژگی های اهل ایمان ذکر شده است. یعنی امر به معروف و نهی از منکر نیز مانند نماز و زکات امری واجب است.
گروه دوم، آیاتی است که نشان از سرزنش، نفرین، مجازات و هلاک افرادی دارد که در خصوص امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی کرده و آن گونه که باید به وظیفه ی خود عمل نمی کنند.
1) لعن الذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داود و عیسی ابن مریم ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون کانوا لا یتناهون عن منکر فعلوه لبئس ما کانوا یفعلون (مائده، 78)؛ از میان فرزندان اسرائیل، آنان که کفر ورزیدند، در زبان داود و عیسی پسر مریم مورد لعنت قرار گرفتند، این بدان خاطر بود که عصیان ورزیده و (از فرمان خدا) تجاوز می کردند و از کار زشتی که آن را مرتکب می شدند، یکدیگر را باز نمی داشتند، راستی چه بد بود آن چه که می کردند.
2) و سئلهم عن القریه الّتی کانت حاضر البحر اذ یعدون فی السّبت اذ تأتیهم حیتانهم یوم سبتهم شرعاً و یوم لا یسبتون لا تأتیهم کذلک نبلوهم بما کانوا یفسقون (اعراف، 165-163)؛ از آنها (یهود) درباره ی شهری که در ساحل دریا بود بپرس، آن هنگام که به [حکم] روز شنبه تجاوز می کردند، همان هنگام که ماهیانشان در روز شنبه روی آب می آمدند... پس هنگامی که آن چه را بدان تذکر داده شده بودند از یاد بردند، کسانی را که از کار بدباز می داشتند نجات دادیم و کسانی را که ستم کردند به سزای آن که نافرمانی می کردند به عذابی شدید گرفتار ساختیم.
3) لولا یناهم الرّبانیّون و الاحبار عن قولهم الاثم و اکلهم السّحت لبئس ما کانوا یصنعون (مائده، 63)؛ چرا دانشمندان مسیحی و علمای یهود، آنها را از گفتار گناه آلود و حرام خوردگی باز نمی دارند؟! راستی چه بد است آن چه را که انجام می دادند.
آن چه که در یک نگاه کلی از این آیات می توان استفاده کرد این است که اهمیت امر به معروف و نهی از منکر تا آن جاست که در افراد در صورت هرگونه کوتاهی در انجام این وظیفه، نه تنها سرزنش می شوند (نک: مائده، 63) و مورد لعن قرار می گیرند (نک: مائده، 78)، که به سخت ترین مجازات ها نیز مجازات خواهند شد (نک: مائده، 165-163)
لازم به یادآوری است، هرچند آیات یاد شده درباره ی کوتاهی پیشینیان و مجازات آنهاست، ولی بدیهی است که این حکم، اختصاص به آنان ندارد و دیگران را نیز در بر می گیرد، زیرا حکم خدا درباره ی همگان یکسان بوده و استثنا نمی پذیرد. سخن امام (ع) سخنی گویا در این باره است که فرمود:
پیشینیان از آن جهت هلاک گشتند که مرتکب گناه شدند و دیگران آنان را از گناه باز نمی داشتند. در این هنگام بلاها و کیفرهای الهی بر آنان فرود آمد، پس شما ای مردم، به معروف ها امر کنید و از منکرها بازدارید تا به سرنوشت پیشنیان گرفتار نشوید (کلینی، بی تا، 17/5).
پی نوشت ها :
1) افزون بر آیات یاد شده نک: اعراف 199-157؛ توبه، 112-111) لقمان، 17
منبع:اندیشه حوزه، ش80-79
ادامه دارد...