اعمال شب و روز عید فطر
از جمله لیالی شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیای آن احادیث بسیار وارد شده و روایت شده است که آن شب کمتر از شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است :
1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .
2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالی و بیتوته در مسجد احیا گردد.
3- بعد از نماز مغرب و عشاء ، نماز صبح و نمازعید فطر ذکر؛" الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد لله علی ما هدانا و له الشکر علی ما اولانا " گفته شود.
4- بعد از نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوی آسمان بلند کرده و بگوید:" یا ذاالمن و الطول یا ذاالجود یا مصطفی محمد و ناصره صل علی محمد و آل محمد و اغفرلی کل ذنب احصیته وهو عندک فی کتاب مبین." پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: " اتوب الی الله " پس هر حاجت که دارد از حق تعالی بخواهد که ان شاء الله تعالی بر آورده خواهد شد. در روایتی از شیخ آمده که: بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید" یا ذاالحول یا ذاالطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل علی محمد و آل محمد واغفرلی کل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندک فی کتاب مبین." سپس صد مرتبه " اتوب الی الله " بگو.
5- زیارت امام حسین علیه السلام که فضیلت بسیار دارد.
6- ده مرتبه ذکر" یا دائم الفضل علی البریة یا باسط الیدین بالعطیة یا صاحب المواهب السنیة صل علی محمد و آله خیرالوری سجیة واغفرلنا یا ذاالعلی فی هذه العشیة." که از اعمال شب جمعه است، گفته شود.
7- ده رکعت نماز که در شب آخر ماه رمضان اقامه می شود که به صورت پنج نماز دو رکعتی ، در هر رکعت بعد از حمد، سوره توحید ده بار خوانده شود. و در رکوع و سجود ده مرتبه ذکر" سبحان الله والحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر" گفته شود. پس از نماز هزار مرتبه استغفار کند و بعد از آن سر به سجده گذارد و بگوید:" یا حی یا قیوم یا ذاالجلال و الاکرام یا رحمان الدنیا والاخرة و رحیمهما یا ارحم الراحمین یا اله الاولین والآخرین اغفرلنا ذنوبنا و تقبل منا صلواتنا و صیامنا و قیامنا."
8- بعد از نماز مغرب و نافله آن دو رکعت نماز بجا آورد، در رکعت اول بعد از حمد هزار مرتبه توحید و در رکعت دوم بعد از حمد، یک مرتبه توحید بخواند. بعد از سلام سر به سجده بگذارد و صد مرتبه ذکر" اتوب الی الله " گفته شود. پس از آن بگوید: " یا ذاالمن والجود یا ذاالمن والطول یا مصطفی محمد صلی الله علیه وآله صل علی محمد وآله و افعل بی کذا و کذا و به جای کذا حاجات خود را بطلبد و روایت است که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام این دو رکعت را به این کیفیت بجا میآورد پس سراز سجده برمیداشت و میفرمود به حق آن خداوندی که جانم به دست قدرت او است هر که این نماز را بخواند، هر حاجتی از خدا بطلبد البته عطا کند و اگر به عدد ریگ های بیابان گناه داشته باشد خدا بیامرزد. و در روایت دیگر به جای هزار مرتبه توحید صد مرتبه وارد شده است. شیخ و سید بعد از نماز این دعا را نقل کردهاند: " یاالله یاالله یاالله یا رحمان یاالله یا رحیم یاالله یا ملک یاالله یا قدوس یاالله یا سلام یاالله یا مؤمن یاالله یا مهیمن یاالله یا عزیز یاالله یا جبار یا الله یا متکبر یاالله یا خالق یاالله یا بارئ یاالله یا مصور یاالله یا عالم یاالله یا عظیم یاالله یا علیم یاالله یا کریم یاالله یا حلیم یاالله یا حکیم یاالله یا سمیع یاالله یا بصیر یاالله یا قریب یاالله یا مجیب یاالله یا جواد یاالله یا ماجد یاالله یا ملی یاالله یا وفی یاالله یا مولی یاالله یا قاضی یاالله یا سریع یاالله یا شدید یاالله یا رئوف یاالله یا رقیب یاالله یا مجید یاالله یا حفیظ یاالله یا محیط یاالله یا سیدالسادات یاالله یا اول یاالله یا آخر یاالله یا ظاهر یاالله یا باطن یاالله یا فاخر یاالله یا قاهر یا الله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا ودود یاالله یا نور یاالله یا رافع یاالله یا مانع یاالله یا دافع یاالله یا فاتح یاالله یا نفاح [نفاع] یاالله یا جلیل یاالله یا جمیل یاالله یا شهید یاالله یا شاهد یاالله یا مغیث یاالله یا حبیب یاالله یا فاطر یاالله یا مطهر یاالله یا ملک یاالله یا مقتدر یاالله یا قابض یاالله یا باسط یاالله یا محیی یاالله یا ممیت یاالله یا باعث یاالله یا وارث یاالله یا معطی یاالله یا مفضل یاالله یا منعم یاالله یا حق یاالله یا مبین یاالله یا طیب یاالله یا محسن یاالله یا مجمل یاالله یا مبدئ یاالله یا معید یاالله یا بارئ یاالله یا بدیع یاالله یا هادی یاالله یا کافی یاالله یا شافی یاالله یا علی یاالله یاعظیم یاالله یا حنان یاالله یا منان یاالله یا ذاالطول یاالله یا متعالی یاالله یا عدل یاالله یا ذاالمعارج یاالله یا صادق یاالله یا صدوق یاالله یا دیان یاالله یا باقی یاالله یا واقی یاالله یا ذاالجلال یاالله یا ذاالاکرام یاالله یا محمود یاالله یا معبود یاالله یا صانع یاالله یا معین یاالله یا مکون یاالله یا فعال یاالله یا لطیف یاالله یا غفور یاالله یا شکور یاالله یا نور یاالله یا قدیر یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله یا رباه یاالله اسالک ان تصلی علی محمد و آل محمد و تمن علی برضاک و تعفو عنی بحلمک و توسع علی من رزقک الحلال الطیب من حیث احتسب و من حیث لا احتسب فانی عبدک لیس لی احد سواک ولا احد اساله غیرک یا ارحم الراحمین ما شاء الله لا قوة الا بالله العلی العظیم.
پس به سجده میروی و میگویی: یاالله یاالله یاالله یا رب یا رب یا رب یا منزل البرکات بک تنزل کل حاجة اسالک بکل اسم فی مخزون الغیب عندک والاسماء المشهورات عندک المکتوبة علی سرادق عرشک ان تصلی علی محمد وآل محمد وان تقبل منی شهررمضان و تکتبنی من الوافدین الی بیتک الحرام و تصفح لی عن الذنوب العظام و تستخرج لی یا رب کنوزک یا رحمان."
9- چهارده رکعت نماز اقامه کند. بعد از هر دو رکعت سلام دهد و در هر رکعت بعد از حمد، یک بار آیةالکرسی و سه مرتبه توحید خوانده شود. برای هر رکعت، ثواب عبادت چهل سال و عبادت هر که در آن ماه روزه گرفته و نماز خوانده اعطاء می شود.
10- شیخ در مصباح فرموده که در آخر شب غسل کن و بر سجاده خود تا طلوع فجر بنشین و عبادت کن.
اعمال روز عید:
1- بعد از نماز صبح و نماز عید آن تکبیراتی را که در شب عید ذکر شد، گفته شود.
2- پرداخت زکات فطره پیش از نماز عید.
4- انجام غسل روز عید. که زمان آن بعد از طلوع فجر تا زمان به جا آوردن نماز عید است. در هنگام غسل بگو: " اللهم ایمانا بک و تصدیقا بکتابک واتباع سنة نبیک محمد صلی الله علیه و آله." و پس از غسل بگو:" اللهم اجعله کفارة لذنوبی و طهر دینی اللهم اذهب عنی الدنس."
5- برای اقامه نماز عید لباس نیکو پوشیده و از عطر استفاده نمایید.
6- پیش از نماز عید، در اول روز افطار کنی. و بهتر آن است که به خرما یا به شیرینی باشد. و شیخ مفید فرموده مستحب است خوردن مقدار کمی از تربت سیدالشهداء علیه السلام که برای هر دردی شفا است.
7- قبل از خروج از منزل برای نماز عید، دعایی را که از امام باقر علیه السلام روایت شده را بخوانی: " اللهم من تهیا فی هذاالیوم او تعبا او اعد واستعد لوفادة الی مخلوق رجاء رفده و نوافله و فواضله و عطایاه فان الیک یا سیدی تهیئتی و تعبئتی و اعدادی و استعدادی رجاء رفدک و جوائزک و نوافلک و فواضلک و فضائلک و عطایاک و قد غدوت الی عید من اعیاد امة نبیک محمد صلوات الله علیه و علی آله و لم افد الیک الیوم بعمل صالح اثق به قدمته ولا توجهت بمخلوق املته ولکن اتیتک خاضعا مقرا بذنوبی و اسائتی الی نفسی فیا عظیم یا عظیم یا عظیم اغفرلی العظیم من ذنوبی فانه لا یغفرالذنوب العظام الا انت یا لا اله الا انت یا ارحم الراحمین."
8- اقامه نماز عید.
9- زیارت امام حسین علیه السلام.
10- دعای ندبه خوانده شود. سید بن طاوس فرموده که چون از دعا فارغ شود به سجده رود و بگوید:" اعوذ بک من نار حرها لا یطفی و جدیدها لا یبلی وعطشانها لا یروی" پس گونه راست را بر خاک بگذارد و بگوید:" الهی لا تقلب وجهی فی النار بعد سجودی وتعفیری لک بغیرمن منی علیک بل لک المن علی" سپس گونه چپ را بر خاک بگذارد و بگوید: " ارحم من اساء واقترف واستکان واعترف" پس به حال سجده شود و بگوید:" ان کنت بئس العبد فانت نعم الرب عظم الذنب من عبدک فلیحسن العفو من عندک یا کریم " پس از آن صد بار بگوید: العفو العفو.
منبع: http://whc.ir
/س
عید فطر و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی
نویسنده : عبدالکریم پاکنیا
روز بازگشتبه فطرت
در فرهنگ اسلامی اولین روز ماه شوال به عنوان عید فطر و جشن بازگشتبه فطرت معین شده است، زیرا مسلمانان روزهدار در طول ماه رمضان با ارتباطهای پی در پی با خداوند متعال و استغفار از گناهان به تصفیه روح و جان خویش همت گماشته و از تمام آلودگیهای ظاهری و باطنی که بر خلاف فطرت آنهاست، خود را پاک نموده و به فطرت واقعی خود برمیگردند. امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز از همین زاویه به عید فطر مینگرد و با اشاره به روز عید میفرماید: «انما هو عید لمن قبل الله صیامه وشکر قیامه وکل یوم لا یعصی الله فهو عید (1) ; این عید کسی است که خدا روزهاش را پذیرفته و نماز او را ستوده است و هر روز که خدا نافرمانی نشود، آن روز عید است. »
بلی روز ترک گناه و فاصله گرفتن از زشتیها و پلیدیها و روز غلبه بر شیاطین، روز عید است . عید فطر روز بازگشتبه فطرت است، این معنا رامیتوان از لغت «عید فطر» هم فهمید، چرا که «عید» به معنای بازگشت و «فطر» به معنای «فطرت و طبیعت» است .
مسلمانان در این روز در اثر یک ماه ضیافت و مهمانی خداوند به صفای باطن دستیافته و در حقیقت، شخصیت واقعی خویش را بازیافتهاند، آری، فطرت پاک انسان در طول سال در اثر غبارهای جهل و نادانی و غفلتبه انواع گناهان و معصیتها مبتلا شده و از حقیقتخود دور میشود و در نتیجه دچار خودفراموشی و خدا فراموشی میگردد . اما با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، انسان مسلمان در پرتو فضای معنوی آن ماه و تلاشهای خویش به یک زندگی نوین دست مییابد، که میتوان آن را «بازگشتبه خویشتن» نامید .
در روز عید فطر گوئی یک مسلمان از نو متولد میشود، چرا که طبق گفتار امیرمؤمنان علیه السلام، روزهداران در شب عید فطر از تمام آلودگیها و پلیدیها پاک شدهاند و کمترین پاداش خود را که پاکی و پاکیزگی است دریافت نمودهاند . آن حضرت چنین میفرماید: «واعلموا عباد الله! ان ادنی ما للصائمین والصائمات ان ینادیهم ملک فی آخر یوم من شهر رمضان: ابشروا عباد الله! فقد غفر لکم ما سلف من ذنوبکم فانظروا کیف تکونون فیما تستانفون (2) ; ای بندگان خدا! بدانید که کوچکترین چیزی که برای مردان و زنان روزهدار است، این است که فرشتهای در روز آخر ما مبارک رمضان به آنها ندا میدهد: ای بندگان خدا! بشارتتان باد که [خداوند متعال ] تمام گناهان گذشته شما را آمرزید، پس بنگرید که بعد از این چگونه عمل خواهید کرد .»
شیخ مفید مینویسد: اینکه روز اول ماه شوال عید اهل ایمان قرار داده شده است، به خاطر این است که آنان برای قبولی اعمالشان در ماه رمضان خوشحالند و از اینکه خداوند متعال گناهانشان را بخشیده و بر عیبهای آنان پرده کشیده و مژده و بشارت از طرف خداوند رسیده است که ثوابهای بسیاری برای روزهداران عطا خواهد کرد و از اینکه مؤمنین در اثر تلاشهای شب و روز ماه مبارک رمضان چند مرحله به قرب الهی نزدیک شدهاند، حالتسرور و نشاط دارند . در این روز غسل معین شده و این علامت پاکی از گناهان میباشد، عطر زدن و بوی خوش استعمال کردن و لباس زیبا و تمیز پوشیدن و به صحرا رفتن و زیر آسمان نماز خواندن همهاش علامتشادی و سرور و از روی حکمت میباشد (3).
مراتب روزهداران در عید فطر
بدون تردید تک تک مسلمانان با فرا رسیدن عید سعید فطر نوعی شادی و لذت درونی در خود احساس میکنند، اما استقبال مسلمانان از روز عید فطر یکنواخت و مساوی نیست . زیرا هر کسی نسبتبه معرفت و ایمان خود به این عید بزرگ و با عظمت مینگرد و از آن بهره میگیرد . زمینهها، ذهنیتها، مراتب ایمان و عوامل دیگری در نگرش و انگیزه افراد دخالت دارد .
به همین جهت عارف واصل میرزا جواد آقا ملکی تبریزیقدس سره (4) روزه دارانی را که به عید سعید فطر وارد میشوند، به پنج گروه تقسیم میکند و نوع نگرش آنان رانسبتبه این روز با عظمت توضیح میدهد . ایشان در مورد پایینترین مراتب استقبال کنندگان از عید فطر مینویسد: «گروهی از روزهداران حقیقت روزه را نشناختهاند و با زحمت و تکلف از خوردن و آشامیدن و سایر مبطلات خود داری میکنند و این را نوعی طاعت میشمارند و خود را منتدار خداوند میدانند . آنان از اعضاء و جوارح خود مراقبت نکرده و با دروغ و غیبت و بهتان و افترا و دشنام، به آزار دیگران پرداخته و زحمات خود را هدر میکنند و در نزد خدای عالمیان منزلتی ندارند، مگر اینکه حضورشان در روز عید برای حسن ظن به عنایتخدای بزرگ باشد و در نمازگاه خود در روز عید فطر از گناهان استغفار نموده و طلب آمرزش کنند .»
وی عالیترین مرتبه استقبال کنندگان از عید فطر را از آن روزهداران عارفی میداند که لذت ندای خدای «جل جلاله» ، رنج گرسنگی و تشنگی و شب زنده داری را از یاد آنان برده و با شوق و شکر بلکه با وجد و سکر (5) آن را پیشواز نموده، در سرعتسیر و سلوک و پیشروی به سوی خیر، جدیتبه خرج داده و از عمق جان به ندای رب الارباب لبیک گفتهاند .
خداوند متعال اعمال را از این گروه به حسن قبول میپذیرد و آنها را به مقام قرب نزدیک مینماید و در پیشگاه صدق در جوار خود با اولیاء و اصفیاء مینشاند و از «جام اوفی» به آنها میچشاند و به مقام «او ادنی» میرساند (6) . آری، در حقیقت در سحرگاه عید فطر اولیاء الهی با حضرت حق چنین نجوا دارند:
ای عید عاشقان به حقیقت جمال تو
هر لحظه عیدیی رسدم از وصال تو
عید کسان غره شوال و عید من
آن ساعتی بود که ببینم جمال تو
حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی در مورد ابعاد اقتصادی و اجتماعی عید فطر می توان به پرداخت زکات فطره به عنوان عاملی ارزشمند برای فقرزدایی، توسعه اقتصادی و حل مشکلات اجتماعی در جامعه اسلامی اشاره نمود . افزون بر اینکه در کنار کمک به فقراء، موارد مصرف دیگری نیز برای زکات فطره در اسلام منظور شده است که از جمله آنها احیای روحیه همیاری و تعاون، رسیدگی به وضع بهداشتی، درمانی و فرهنگی مسلمانان میباشد . از زکات فطره میتوان قرض بدهکاران حقیقی و افرادی را که در راه معصیت و خلاف بدهکار نشدهاند، پرداخت نمود . در ساختن مسجد، مدرسه، پلها و راهها و بیمارستانها و برطرف کردن سایر نیازهای مسلمانان نیز میتوان از این بودجه مردمی استفاده کرد .
همچنین با این بودجه میتوان باورهای دینی و اعتقادات مسلمانان ضعیف الایمان را تقویت نمود و کسانی را که در معرض شبهات و وسوسههای دشمنان قرار دارند یاری کرد .
مسلمانان با عمل به این موارد که با پرداخت زکات فطره انجام میشود، در حقیقتبه بخشی از دعاهای ماه رمضان - که در مدت یکماه بعد از نماز زمزمه میکردند - ، در روز عید فطر جامه عمل میپوشانند . گذشته از اینها، پرداخت زکات فطره که با نیت عبادت و تقرب به خداوند متعال انجام میشود، نوعی بهرهگیری از مادیات برای رسیدن به معنویات است .
بدین جهت گفتهاند که قبول روزه موکول به پرداخت زکات فطره میباشد، چرا که دادن زکات موجب جدایی از تعلقات مادی و هواهای دنیوی و نفسانی است و انسان مؤمن برای دوام فطرت الهی خویش و بازگشتبه عهد فطری «الست» از هر آنچه رنگ تعلق دارد، باید رها و آزاد باشد و زنجیر مادیات را از پای خود برکند تا سبک بال به سوی خداوند گام نهد . همچنانکه امام علی علیه السلام فرمود:
«تخففوا تلحقوا (7) ; سبکبال باشید تا [به مقصد] برسید .»
رسیدن به وصال حق باگران باری و تعلقات بسیار سازگار نیست . خداوند متعال میفرماید: «قد افلح من تزکی وذکر اسم ربه فصلی» (8) ; «همانا رستگار شد کسی که [با پرداخت زکات، ] خود را تزکیه نمود و آنکه نام پروردگارش را یاد نموده و سپس نماز خواند .»
یکی از مصادیق این آیه، عید فطر و زکات فطره میباشد . در روایات آمده است که همواره رسول خدا صلی الله علیه و آله روزهای عید فطر قبل از رفتن به مصلی فطره را تقسیم میکرد و این آیه را میخواند (9) .
تعظیم شعائر اسلامی
خداوند متعال میفرماید: «ومن یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب» (10) ; «هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست .»
تعظیم شعائر الهی یکی دیگر از ویژگیهای عید سعید فطر میباشد . شعار تکبیر و تهلیل و تحمید و تقدیس از جمله اعمالی است که به روز عید جلوه خاصی میبخشد .
یک مسلمان باید از راههای مختلف ندای حیاتبخش توحید را به گوش جهانیان برساند، که یکی از آن راهها بیان شعارهای مذهبی است . رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید: «زینوا اعیادکم بالتکبیر (11) ; عیدهای خود را با [شعار] تکبیر زینت دهید .» و در حدیث دیگری میفرماید: «زینوا العیدین بالتهلیل والتکبیر والتحمید والتقدیس (12) ; عیدهای فطر و قربان را با شعارهای لا اله الا الله و الله اکبر و الحمدلله و سبحان الله زینت دهید .»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خود نیز چنین میکرد . آن حضرت در روز عید فطر از منزل بیرون میآمد و تا رسیدن به مصلا با صدای بلند، شعار «لا اله الا الله» و «الله اکبر» سر میداد و حتی در میان خطبهها و قبل و بعد از آن با صدای رسا این کلمات را تکرار مینمود . حضرت رضا علیه السلام در مورد علت تکبیرهای زیاد در روز عید فطر میفرماید: «تکبیر، تعظیم و زرگداشتخداوند متعال است و نوعی تشکر از هدایتها و نعمتهای پروردگار جهانیان میباشد . (13) »
تقویت وحدت مسلمانان
اجتماع روز عید فطر میتواند در پیوند و همدلی مسلمانان نقش آفرین باشد . آنان در گردهمایی روز عید فطر و قرار گرفتن در کنار هم، از نظرات، مشکلات و گرفتاریهای همدیگر آگاه میشوند . در این گردهمایی بغضها و کینهها تبدیل به دوستی و همدلی میشود و مؤمنان در یک صف واحد احساس اتحاد و نزدیکی بیشتری به همدیگر میکنند .
عید فطر از سویی حکایت از پیوند معنوی انسان با خدای خویش دارد و از سوی دیگر حکایتگر ارتباط وی با همکیشان خود است.
حضرت سجاد علیه السلام روز عید فطر را روز جشن و شادی و اجتماع و همیاری مسلمانان نسبتبه یکدیگر میداند و میفرماید: «اللهم انا نتوب الیک فی یوم فطرنا الذی جعلته للمؤمنین عیدا وسرورا ولاهل ملتک مجمعا ومحتشدا (14) ; پروردگارا! ما به سوی تو برمیگردیم در روز عید فطرمان که آن را برای اهل ایمان روز عید و شادی و برای اهل ملتخودت روز اجتماع و همیاری قرار دادی .»
حضرت رضا علیه السلام در مورد نقش عید فطر در تحولات معنوی، اقتصادی و اجتماعی جامعه میفرماید: «انما جعل یوم الفطر العید، لیکون للمسلمین مجتمعا یجتمعون فیه ویبرزون لله عزوجل فیمجدونه علی ما من علیهم، فیکون یوم عید ویوم اجتماع ویوم زکات ویوم رغبة ویوم تضرع و . . . فاحب الله عزوجل ان یکون لهم فی ذلک مجمع یحمدونه فیه ویقدسونه (15) ; روز فطر، عید مقرر شده تا مسلمانان در این روز گرد هم آیند و برای خداوند ظهور کنند و او را به خاطر نعمتهایش تعظیم کنند . پس این روز، روز عید، روز اجتماع، روز فطر، روز زکات، روز رغبت و روز تضرع و . . . است . پس خداوند بزرگ دوست دارد که مسلمانان در چنین روزی اجتماعی داشته و در آن، او را ستایش کرده و مقدس بدارند .»
عید فطر و حرکتهای سیاسی
در طول تاریخ، اجتماع روز عید فطر آنچنان مهم و تحول آفرین بوده که رهبران سیاسی نیز از آن بهره گرفتهاند . در این مورد میتوان از حرکتسیاسی ابومسلم خراسانی و شورش وی بر علیه دستگاه خلافتبنی امیه نام برد . وی به سلیمان بن کثیر دستور داد به اقامه نماز عید فطر و ایراد خطبه بر علیه امویان بپردازد .
سلیمان نیز انقلاب و شورش بر علیه سلطنت اموی را در خطبه نماز عید فطر اعلام کرد . به این ترتیب آنان در سال 129 ق در روز عید فطر در شهرهای ماوراء النهر به پا خاسته و قیام خود را اعلام کردند (16) و در مدت کوتاهی سلسله بنی امیه را منقرض ساختند .
حرکت امام رضا علیه السلام برای نماز عید
در این میان حرکت معنوی، اجتماعی و سیاسی حضرت رضا علیه السلام برای نماز عید اهمیتخاصی در تاریخ اسلام دارد . این حماسه جاویدان نشان میدهد که اگر پیشوایان معصوم علیهم السلام و بزرگان دین و رهبران صالح در جوامع مسلمان فرصت مییافتند و میتوانستند از نمازهای عید فطر و قربان بهره برداری کنند، چه نتایج پرباری برای مسلمانان داشت .
برای آشنایی خوانندگان گرامی با عظمت این حرکت و نقش آن در تحولات معنوی و سیاسی جهان اسلام و همچنین توجه به سیره اهل بیت علیهم السلام در اجرای مراسم عید فطر و قربان خلاصهای از آن واقعه را میخوانیم:
بعد از جریان ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام، عید فرا رسید . مامون با اصرار زیاد از آن حضرت خواست تا برای اجرای مراسم عید حضور یابد و ضمن اقامه نماز عید خطبه بخواند . امام رضا علیه السلام به فرستاده مامون فرمود: شروطی را که میان من و تو در پذیرفتن امر ولایتعهدی بود، خودت میدانی [ . بنا، بر این بود که من از این گونه امور معاف باشم] . مامون پیغام داد که: من میخواهم با این عمل دل مردم آرامش یابد و فضیلتشما را بشناسند .
پیغامها از سوی مامون و امتناع حضرت رضا علیه السلام پیوسته ادامه داشت تا آنکه حضرت رضا علیه السلام در اثر پافشاری خلیفه فرمود: دوست دارم مرا از این امر معاف داری و اگر معاف نمیداری، من همچنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام برای نماز عید بیرون میآمدند، خواهم آمد . مامون گفت: هر طور که دوست داری بیرون بیا و مراسم عید را به انجام برسان . آنگاه دستور داد سرداران و تمام مردم صبح زود در مقابل منزل مسکونی حضرت رضا علیه السلام اجتماع نمایند . با انتشار این خبر مردم مرو مشتاقانه برای شرکت در مراسم و بهرهگیری از وجود حضرت رضا علیه السلام خود را آماده کردند . هنگامی که خورشید طلوع کرد، امام علیه السلام غسل نمود و عمامه سفیدی را که از پنبه تهیه شده بود بر سر گذاشت و یک سر آن را روی سینه و سر دیگر را میان دو شانه انداخت . دامن را به کمر زد و به همه پیروان و دوستدارانش دستور داد چنان کنند . آنگاه عصای پیکان داری به دست گرفت و از منزل بیرون آمد . آن حضرت در حالی که پا برهنه بود و پیراهن و سایر لباسهایش را به کمر زده بود، به همراه غلامان و یاران نزدیک خویش - که آنان نیز چنین کرده بودند - به همین شکل از منزل به سوی مصلا حرکت کردند .
موقع خروج از منزل، امام رضا علیه السلام سر به سوی آسمان بلند کرد و چهار تکبیر گفت، این تکبیرها آن چنان با صلابت و روحانیتخاصی ادا میشد که گویی آسمان و در و دیوار با نوای حضرتش هم آواز هستند . سرداران و نظامیان و سایر مردم که با آمادگی و آراستگی تمام در بیرون منزل صف کشیده بودند، هنگامی که امام رضا(ع) و یارانش را به آن صورت مشاهده کردند به پیروی از امام رضا علیه السلام و هماهنگ با او فریاد تکبیر سردادند .
شهر مرو یکپارچه فریاد تکبیر سر داد و به دنبال آن از گریه و ناله هزاران زن و مرد مشتاق اهل بیت علیه السلام به لرزه در آمد، سرداران هنگامی که حضرت را با آن حال دیدند از مرکبهای خود پیاده شدند و کفشهای خود را در آورده و کنار گذاشتند و به دنبال امام علیه السلام به راه افتادند . حضرت رضا علیه السلام پیاده راه میرفت و هر ده قدم یک بار میایستاد و سه تکبیر میگفت .
یاسر خادم میگوید: در این حال ما خیال میکردیم که آسمان و زمین و کوه با او هم آواز گشته است، شهر مرو یکپارچه گریه و شیون بود، فضل بن سهل ذوالریاستین با مشاهده این اوضاع به مامون گفت: اگر [امام ] رضا علیه السلام با این وضع به مصلا برسد، مردم مجذوب او خواهند شد [و ممکن استبا یک اشاره طومار حکومت را در هم پیچند، ] به نظر من بهتر است که از او بخواهی تا برگردد .
مامون هم فورا کسی را فرستاد واز حضرت رضا علیه السلام در خواست نمود تا از میانه راه برگردد . امام رضا علیه السلام هم کفشهای خود را طلبید و سوار مرکب شده، به منزل مراجعت کرد . (17)
این روایت گذشته از اینکه تدبیر و دوراندیشی حضرت رضا (ع) را برای شکستسیاستهای شیطانی مامون نشان میدهد، چگونگی اجرای مراسم باشکوه عید در سیره اهل بیت7 و کیفیتیک نماز واقعی عید را بیان میکند
پی نوشت :
1) نهج البلاغه، حکمت 428 .
2) امالی شیخ صدوق، ص100 .
3) مسار الشیعة، ص30 .
4) ایشان که استاد اخلاق و عرفان برجستهای در حوزه علمیه قم بود، در سال 1343ق به دیار حق شتافت . در مکتب تربیتی این عارف فرزانه بزرگان فراوانی تربیتشدند که از جمله آنها میتوان از حضرت امام خمینیقدس سره، آیت الله مرعشی نجفیقدس سره، شیخ اسماعیل تائب تبریزی، آخوند ملا علی معصومی و میرزا عبد الله شالچی تبریزی نام برد . در مورد مقام عرفانی و جذبه این استاد کامل عرفان همین قدر کافی استبدانیم که حضرت امام خمینیقدس سره آنگاه که پس از یکدوره طولانی تبعید، در اوج عزت و افتخار از پاریس به ایران مراجعت کرده و به شهر قم وارد شد، در اولین فرصتبه مزار شیخان رفته و در کنار قبر استادش حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی حاضر شده و در کنار آن نشست، آنگاه به نشانه تواضع و حقشناسی، تحت الحنک عمامه خود را باز کرد - و با آنکه همیشه دستمال همراه داشت - با گوشه عمامه خود غبار سنگ استاد عارف را زدود و سپس به قرائت فاتحه و تلاوت قرآن پرداخت .
5) سکر، یک اصطلاح عرفانی است و عبارت است از یک نوع کیفیت نفسانی که موجب انبساط روح است و آن بواسطه غلبه سروری است که هرگاه عشق و محبتسالک به آخرین درجه برسد، بر وی عارض میشود . او در آن حال بر قوای حیوانی و نفسانی خویش چیره میگردد و حالتبهت و سکر و حیرت پدید میآید و این حالت، عارف سالک را مبهوت و متحیر و سرگردان میکند . در شرح کلمات باباطاهر آمده است که سکر حقیقی آن است که سالک در فنا مقام گیرد .(فرهنگ علوم عقلی، ص300).
6) برگرفته از المراقبات، ص334 .
7) نهج البلاغه، خطبه 21 .
8) اعلی/14 و 15 .
9) تفسیر المیزان، ذیل آیه 14 سوره اعلی .
10) حج/31 .
11) کنزالعمال، ح24094 .
12) همان، ح24095 .
13) عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج1، ص122 .
14) صحیفه سجادیه، دعای 45 .
15) وسائل الشیعه، ج7، ص481، ح4 .
16) تاریخ طبری، ج6، ص26 .
17) اصول کافی، مولد ابی الحسن الرضا علیه السلام، حدیث 7 .
برگرفته از : ماهنامه مبلغان، شماره 35
منبع: سایت مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن
/س
عید سعید فطر از منظر مقام معظم رهبری
فطر ، عید جهان اسلام
... روز عید فطر از جملهى مناسبتهایى است که امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از این مناسبتها بسیار است. این روز براى همهى مسلمانان جهان عید است؛ روزى است که مسلمانان بعد از یک ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّکر، با دلهایى که براى جلب رحمت و نورانیّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و این براى دنیاى اسلام یک فرصت است. همهى اعیاد و مناسبتهاى اسلامى باید این خاصیت را براى ما داشته باشد که دلهاى ما مسلمانان را به هم نزدیک کند. امروز مسلمانان بیش از همیشه احتیاج دارند به اینکه دلهایشان را به هم نزدیک کنند.
... روز عید فطر از جملهى مناسبتهایى است که امّت اسلامى مىتواند از آن منتفع شود و خوشبختانه در اسلام از این مناسبتها بسیار است. این روز براى همهى مسلمانان جهان عید است؛ روزى است که مسلمانان بعد از یک ماه روزهدارى و عبادت و توجّه و تذّکر، با دلهایى که براى جلب رحمت و نورانیّت الهى آماده شده است، با اقامهى نماز و اجتماعات گوناگون، گرد هم جمع مىشوند و این براى دنیاى اسلام یک فرصت است. همهى اعیاد و مناسبتهاى اسلامى باید این خاصیت را براى ما داشته باشد که دلهاى ما مسلمانان را به هم نزدیک کند. امروز مسلمانان بیش از همیشه احتیاج دارند به اینکه دلهایشان را به هم نزدیک کنند. ...(1)
فطر هدیه ای از جانب دوست
...عید فطر، یکى از عظیمترین مناسبتهاى اسلامى است. دنیاى اسلام، روز عید فطر را به معناى حقیقى عید مىداند و عید مىگیرد؛ و این چیزى است که اسلام براى امّت اسلامى خواسته است: «جعله اللَّه لکم عیدا و جعلکم له اهلا»؛ خداى متعال امروز را براى امّت اسلامى عید قرار داد و آنها را شایستهى این عید دانست. آنچه مهم است، بخش دوم قضیه است. ما باید از این هدیهى الهى استفاده کنیم؛ هم استفادهى شخصى، به معناى راه دادن نور معرفت و توبه و انابه به دلهاى خودمان، که اگر از عالم معرفت و محبّت الهى دریچهاى بر روى دلهاى خودمان باز و اندرون خود را نورانى کنیم، بسیارى از تاریکیها و گرفتاریهاى دنیاى بیرون هم حل خواهد شد؛ چون دل انسانهاست که سرچشمهى خوبیها و بدیهاست - در اعمال و رفتار و مناسبات اجتماعى و بینالمللى آنها - و هم استفادهى عمومى بکنیم. ...(2)
... امروز عید فطر است؛ روز عیدى گرفتن از خداى متعال است؛ روزى است که در قنوت نماز عید فطر میلیونها دلِ متذکّر و خاشع از خداوند متعال درخواست کردند همان خیراتى را که به برترین بندگانش داده است، به آنها هم بدهد و از شرورى که برترین و بزرگترین انسانهاى تاریخ را از آن دور نگه داشته است، آنها را هم دور بدارد. آن خیرات، در درجهى اوّل، عروج به مقام توجّه به خدا، عبودیّت خدا، آشنا بودن و مرتبط بودن با خدا و الهام گرفتن از حضرت حق در همهى گفتارها و کردارها و آنات زندگى است، و بدترین شرور، شرک به خدا، خضوع در مقابل قدرتهاى غیرالهى و ضدّ الهى و بنده و بردهى دیگران بودن است. امیدواریم خداوند به فضل و رحمتِ خود دعاى میلیونها مسلمان را که از دل بر زبان جارى کردند، مستجاب کند و مسلمانان را به وادى امن عبودیّت و مقام بندهى صالح و شایستهى خود وارد کند. ...(3)
فطر عیدی برای مغفرت شدگان
... در روایتى است از سُوید بن غَفَله - که از دوستان امیرالمؤمنین است و دربارهى او اینطور گفتهاند که «من کان من اولیاء امیرالمؤمنین»؛ از نزدیکان امیرالمؤمنین بوده است - که مىگوید روز عید فطر در خانهى امیرالمؤمنین بر او وارد شدم. «فاذا عنده فاثور اى خوان»؛ در مقابل او سفرهیى گسترده شده بود و حضرت مشغول غذا خوردن بودند. «و صحفة فیها خطیفة و ملبنة»؛ غذاى بسیار متواضعانهیى در مقابل حضرت گذاشته شده بود. «خطیفة» غذایى است که در حداقل امکان براى کسى تهیه مىشود؛ مثلاً مقدارى شیر و مقدارى آرد مخلوط مىکردند؛ غذاى کاملاً فقیرانه. «فقلت یا امیرالمؤمنین یوم عید و خطیفة؟»؛ عرض کردم یا امیرالمؤمنین! شما روز عید چنین غذاى کماهمیت و کمارزشى مىخورید؟ معمول این است که در روزهاى عید، مردم بهترین غذاهاى خود را مىخورند؛ شما به این غذا اکتفا کردید؟ «فقال: انّما هذا عید من غفر له»؛ فرمود امروز، روز عید است؛ اما براى کسانى که مورد مغفرت الهى قرار گرفته باشند. یعنى عید بودنِ امروز به خوردن غذاهاى رنگین و دلخوش کردن به شادىهاى کودکانه نیست؛ این عید واقعى است براى کسانى که بتوانند و توانسته باشند مغفرت الهى را براى خودشان تحصیل کنند. در یک جملهى دیگر امیرالمؤمنین فرمود: «انّما هو عید لمن قبل اللَّه صیامه و شکر قیامه»؛ عید فطر، عید است براى کسى که خدا روزهى او را مورد قبول قرار دهد و نماز و عبادت او را مورد شکر و سپاس خود قرار دهد. «و کلّ یوم لا یعصى اللَّه فیه فهو یوم عید»؛ آن روزى که من و شما این توفیق را پیدا کنیم که هیچ معصیتى از ما سر نزند، روز عید و شادمانى است. ...(4)
منابع:
1) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار کارگزاران نظام جمهورى اسلامى ایران 15/9/1381
2) بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با کارگزاران نظام جمهورى اسلامى 25/09/1380
3) بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عید سعید فطر 05/09/1382
4) بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز عید سعید فطر 13/08/1384
تحلیلی بر مقام و منزلت عید سعید فطر
نویسنده : آیت الله جوادی آملی
ماه مبارک رمضان یک وحدت جمعی دارد ؛ گذشته از اینکه هر روز تکلیف جدا و مستقل دارد و روزه گرفتن اش لازم است ، مجموع این ماه یک وحدت خاصّ دارد که قرآن کریم از او اینچنین یاد کرده است : مَنْ شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمْهُ (1). کسی که در ماه مبارک رمضان شاهد و حاضر بود و مسافر بود ، این شهر را ، این ماه را روزه بگیرد . لذا وظائف خاصّی برای شب هاست ؛ دستورهای مخصوصی برای روزهاست ؛ این وحدت جمعی ماه مبارک رمضان با فرارسیدن اوّل شوّال ، فطر او فرا می رسد .
بنابراین همانطوری که هر روز پایانش افطار است ، این ماه هم پایانش افطار است و روز عید فطر افطار این ماه است ؛ این مطلب اوّل .
مطلب دوّم آن است که این روز را خدای سبحان عید رسمی مؤمنین قرار داد . از دعای نورانی امام سجاد در وداع ماه مبارک رمضان بر می آید ، چنین که در دعاهای قنوت نماز عید فطر هم بر می آید که خداوند این روز را عید قرار داد ؛ که جَعَلتَهُ لِلمُسلِمینَ عِیداً (2)، لِلمُؤمِنینَ عِیداً (3).
مطلب بعدی آن است که عید به معنای نشاط و سرور نیست ! چون سُروراً عطف بر عید شده است و جدای از اوست . در صحیفة سجادیّه دارد عِیداً وَ سُروراً ؛ این عید گرچه با (یا) استعمال شده است ، ولی اصل اش (واو) ای است نه یائی ! شاید یائی هم اصلاً نباشد ! این عادَ یَعُودُوا است ؛ که معاد هم از همین لغت است ، و مُعید بودن خدای سبحان هم از همین لغت است . که عید از عُود و رجوع مجدّد است . خدای سبحان نام مبارکی دارد به نام مبداء و مُبدع و نام مبارک دیگرش مُعید است که او بر می گرداند . یوم عید یوم رجوع إلَی الله است .
لذا دستورهائی که مربوط به خطبه ها و سخنان امام نماز عید هست ، این است که : شما وقتی از منزل هایتان بیرون می روید به طرف مصلّی ، آن حالت زنده شدن از قبر را در نظر بگیرید که یک ترسیمی از معاد است . منتها خدای سبحان اگر بخواهد به صورت مُعید تجلّی تامّ داشته باشد ، جریان معاد پیش می آید ؛ و اگر گوشه ای از آن نام تجلّی بکند ، « عید فطر » ظهور می کند . این عود و رجوع بنده است به طرف خدای سبحان.
کسانی که روزة این ماه را گرفتند و توفیق انجام وظیفه داشتند ، بر می گردند ، جائزة خود را از خدای سبحان دریافت می کنند . لذا شب عید فطر و روز عید فطر به عنوان « لِیلَهُ الجَوائِز » یا « یُومُ الجَوائِز » هست که اگر گفته شده است :
روز عید است و من مانده در این تدبیرم
که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم
همین است که انسان بر می گردد به طرف خدای سبحان ، پاداش اش را دریافت می کند .
مطلب بعدی آن است که : کسانی که به وظائف این ماه پر فیض موفّق شدند و عمل کردند ، آنها که خُوفاً مِنَ النّار روزه گرفتند ، یا شب های این ماه را زنده نگه داشتند ، جائزه ای که از فرشتگان الهی دریافت می کنند ، نجات از نار است .
آنهائی که برای رسیدن به بهشت وظائف ماه مبارک رمضان را انجام دادند ، جائزه ای که از فرشتگان رحمت دریافت می کنند ، وصول به بهشت است . إن شآءَ الله این جائزه را حفظ می کنند !
و آنهائی که شُوقاً إلَی الله ، حُبّاً لله ، شُکراً لله عبادت کردند ، عُودشان به طرف خود خدای سبحان است و جائزه را از دست بی دستی خدای سبحان دریافت می کنند و آن هم محبوبیّت است و کرامت ، که مقام شامخ محبّت را به آنها عطاء می کند ؛ وقتی محبوب الهی شدند ، هم از گزند دوزخ مصون اند ، هم از فیض و فُوز بهشت طرفی می بندند . بنابراین سه گروه به خدا بر می گردند ؛ هر گروه جائزة خاصّ خودشان را هم دریافت می کنند .
و در قرآن کریم فرمود : ما این یک ماه را که وحدت جمعی دارد بر شما لازم کردیم که روزه بگیرید ؛ لِتُکمِلُوا العِدَّه وَ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُمْ (4). شما باید این سی روز را به کمال برسانید ، این ماه را به کمال برسانید ، و بعد خدا را تکبیر بگوئید ؛ بگوئید خدا اَکبَرِ مِنْ کُلِّ شِیء(5) یا اَکبَرِ مِنْ أنْ یُوصَفْ (6) است که شما را هدایت کرده است . لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُمْ .
لذا وظیفه آن است که بعد از نماز مغرب و نماز عشاء و نماز صبح و نماز عید فطر این تکبیر اَللهُ اَکبَرُ عَلی مَا هَدانا (7) را انسان بازگو کند . لِتُکمِلُوا العِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُمْ . خدا را انسان به بزرگی یاد کند که او را هدایت کرده است . معلوم می شود یکی از بهترین و بارزترین مصادیق هدایت ، همین این دستور روزه گرفتن است و انجام وظائف شبهای این ماه پر برکت !
و شاید در نوبت های قبل هم به عرضتان رسید که هم در دعاهای ما آمده ، هم در روایات ما آمده که : ماه مبارک رمضان قُرَّهُ الشُّهُور و رأسُ السَّنَه (8) است . آغاز سال برای سالکان صالح ماه مبارک رمضان است . کسی که اهل سیر و سلوک است ، ذخیرة یک ساله را از ماه مبارک رمضان فراهم می کند . هم مشکل ماه مبارک رمضان را تأمین می کند ، هم مشکل یازده ماه دیگر را !
بنابراین باید جائزه ای که در شب و روز عید فطر می گیریم ، آنقدر قوی و زیاد باشد که بتواند مشکل یازده ماه دیگر ما را هم حل کند ؛ که إن شآءَ الله امیدواریم اینچنین باشد . جوائز الهی این است ! وَ لِتُکَبِّرُوا اللهَ عَلی مَا هَداکُمْ .
مطلب بعدی آن است که بیشترین دعا را در بین این چهارده معصوم (علیهم الصَّلاه و علیهم السَّلام) ، وجود مبارک امام سجاد دارد. حالا یا از ائمة دیگر جمع آوری نشده ، یا جمع آوری شده بود و به ما نرسید ، یا اصلاً آنها این تجلّی دعا را واگذار کرده بودند به وجود مبارک امام سجاد ! شما ببینید دعاهائی که وجود مبارک امام باقر (سلام الله علیه) در مراسم عید فطر دارند ، همان هائی است که امام سجاد فرمود ؛ وقتی می خواستند برای نماز عید فطر خارج بشوند ، همان دعائی را می خواندند که امام سجاد دارد !
وجود مبارک امام سجاد در بخش وداع ماه مبارک رمضان به خدا عرض می کند : خدایا ! ما الآن تقریباً داریم مصیبت می بینیم که عزیزترین دوست ما از ما رخت بر می گردد ، هجرت می کند ؛ وَاجبُر مُصیبَتَنَا فِی شَهرِنا (9). خوب ما با این ماه مأنوس شدیم ، این ماه ما را حفظ کرده است ؛ حصن حصین ای بود . مجاری ادراکی ما و تحریکی ما در این شهر طهور و تَمحیص به طهارت و پاکیزگی راه یافته است و الآن داریم این دوست عزیز را از دست می دهیم . شما در روز عید فطر این مصیبت مان را جبران بکنید . جائزه ای عطا بکنید که این مصیبت ما تسلّی پیدا کند . وَاجْبُر مُصیبَتَنَا فِی شَهرِنا ، آن را در روز عید فطر بکنید .
این گونه از لطائف نیایش که در دعاهای امام سجاد (سلام الله علیه) هست ، در ادعیة ائمة بعدی هم ظهور کرده ؛ امام باقر (سلام الله علیه) هم همین را دارد .
مطلب مهمی که وظیفة همة ما در همة مراحل ، مخصوصاً در این عیدهاست ، این است که دعا برای وجود مبارک ولی عصر و استقرار حکومت مهدوی با کرامت و عزّت از خدا بخواهیم ! چون در همین این دعاهای امام سجاد آمده است که خدایا ! شما عید فطر را روزی قرار دادی که امّت اسلامی کنار هم جمع می شوند . و مُهتشد اینهاست ، مجمع اینهاست . و برای اینها آن نشاط را هم فراهم بکنید . نشاط امّت اسلامی در استقرار عدل است . لِیَقُومَ النّاسُ بِالقِسط(10) است . اگر إن شآءَ الله فقر و فساد و تبعیض رخت بر می بندد ، جامعة اسلامی لبخندی بر لبانش می نشیند .
وجود مبارک امام باقر وقتی برای نماز عید فطر بیرون می آمدند ، از منزل خارج می شدند ، دعاهائی که مربوط به امام زمان است ، داشتند ؛ که خدایا ! اَللّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلَیکَ فِی دُولَهٍ کَریمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإسلامَ وَ اَهلَه (11). چنین که خود وجود مبارک ولی عصر هم این دعاها را دارد .
دعای دیگری مربوط به وجود مبارک امام زمان (أرواحنا فداه) است که آن حضرت در روز عید فطر ، بعد از نماز صبح با این جلال و شکوه به لقای خدا می رفت ! بالأخره انسان باید جائزه را از دست خدای سبحان دریافت کند ، ترقّی کند و بگیرد .
دعای نورانی امام مهدی موجود موعود (علیه أفضلُ صلواتِ المُصلّین) بعد از نماز صبح روز عید فطر این است ؛ عرض می کند : خدایا ! من می خواهم به حضور شما بار یابم . امّا با جلال و شکوه می آیم که محفوظ بمانم . اَللّهُمَّ إنّی اَتَوَجَّهُ إلِیکَ بِمُحَمَّدٍ (صَلَّ اللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) اَمامِی وَ بِعَلِیِّ (عَلَیهِ الصَّلاهُ وَالسَّلام) عَنْ یَمینِی وَ خَلفِی وَ بِاَئِمَّتِی عَنْ یَسارِیْ اَستَتِرُوا بِهِمْ مِنْ عَذابِکْ (12). خدایا ! ما با این جلال و شکوه به حضور تو بار می یابم که از قهر و غضب ات نجات پیدا کنم . اینها تعلیم ماست . یعنی من طرزی حرکت می کنم که وجود مبارک پیغمبر (صلّ الله علیه و سلّم) جلوی من باشد . و علی بن أبیطالب طرف راست و پشت سر مرا حفظ کند . و ائمة دیگر طرف چپ مرا حفظ بکنند . من مُحاط و محفوف به نبوّت و رسالت و ولایت و امامت باشم . من در این مجمع و این مجموعه به حضور تو بار می یابم ، به وسیلة اینها از قهر تو نجات پیدا کنم .
این تعلیم ماست که ما چگونه به ذات أقدس إله عرض حاجت کنیم ، به کی متوسّل بشویم ، کی را شفیع قرار بدهیم و از نبوّت آنها ، از رسالت آنها ، از ولایت آنها ، از امامت آنها ، از عصمت آنها ، از حجّت بالغه بودن آنها مدد بگیریم . خود وجود مبارک ولی عصر خود را محفوف به اینها می داند .
ما هم اینچنین به خدای سبحان عرض بکنیم : پروردگارا ! امّت اسلامی پشت سر پیامبر اکرم (علیه و علی آله آلاف التحیّه والکرم) در حالی که محفوف به امامت و ولایت است ، در پناه اینها به تو پناهنده می شود . اینها امام ما و اَمام ما هستند در دنیا و برزخ و قیامت ، در عید فطر ، در گرفتن جائزه ؛
که إن شآءَ الله امیدواریم اعمال و عبادات همگان به احسن وجه مقبول باشد ! و خدای سبحان آن دولت کریمه ای را که امام باقر مسئلت کرده است و همگان خواهان آنیم ، نصیب ما بفرماید ! و این نظام اسلامی را به نظام ولی عصر (أرواحنا فداه) متّصل بفرماید ! اَللّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلِیکَ فِی دُولَهٍ کَریمَهٍ تُعِزُّ بِهَا الإسلامَ وَ اَهلَه وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اَهلَه وَ تَجعَلُنَا فِیها مِمَّنْ تَنتَصِرُ لِدینِکَ وَ لا تَستَبدِلْ بِنَا غِیرَنا .
پی نوشت :
(1) سورة بقره / آیة 185
(2) من لا یحضره الفقیه / جلد 1 / صفحة 513 / بابُ صَلاهُ العیدین
(3) صحیفة سجادیّه / دعای 45 / قسمت 52 ـ وَ کانَ دُعائُهُ (ع) فِی وِداعِ شَهرِ رَمَضان ؛ اَلَّذِی جَعَلتَهُ لِلمُؤمِنینَ عِیداً وَ سُروراً
(4) سورة بقره / آیة 185
(5) کافی / جلد 1 / صفحة 118 / بابُ مَعانی الأسماء وَاشتِقاقِها
(6) مستدرک الوسائل / جلد 5 / صفحة 328 / بابُ کَراهَه أنْ یُقال اَللهُ اَکبَرُ مِنْ کُلِّ شِیء ، بَلْ یُقالُ مِنْ أنْ یُوصَف
(7) کافی / جلد 4 / صفحة 166 / بابُ التَّکبیرِ لِیلَهِ الفِطر وَ یُومِه
(8) تهذیب الأحکام / جلد 4 / صفحة 333 / بابُ الزِّیادات
(9) صحیفة سجادیّه / دعای 45 / قسمت 48 ـ وَ کانَ دُعائُهُ (ع) فِی وِداعِ شَهرِ رَمضان
(10) سورة حدید / آیة 25
(11) بحار الأنوار / جلد 88 / صفحة 6 / باب 2 ـ اَدعیهُ عِیدِ الفِطر وَ زَوائِدُ الآداب
(12) تهذیب الأحکام / جلد 3 / صفحة 140 / بابُ صَلاهِ العیدین
منبع:http://www.iec-md.org
/س
سیره تربیتی امام سجاد(ع) در عید فطر
با مروری کوتاه به سیره تربیتی ائمه اطهار(علیه السلام) در مییابیم که آن بزرگواران از ماه مبارک رمضان به عنوان یک دانشگاه تربیتی بهره گرفته و با پرورش شاگردان و انسانهای با استعداد در روز عید فطر هدایا و جوائز مادّی و معنوی به آنان عطا میکردند و به این ترتیب این ماه را به یک آموزشگاه و کلاس پرورش روح و جسم و اخلاق تبدیل نموده و به پرورش یافتهگان این مکتب در محدوده وسع و اختیاراتش نسبت به شایستگی افراد، عطایائی در نظر گرفته و آنان را تشویق میکردند. در اینجا گوشهای از سیره تربیتی و آموزنده امام سجاد(علیه السلام) را به روایت سیدبن طاووس میخوانیم: امام صادق(علیه السلام) فرمود: شیوه حضرت علی بن الحسین (علیه السلام) در ماه رمضان چنان بود که هرگاه غلامان یا کنیزان آن حضرت خطائی را مرتکب میشدند آنان را تنبیه نمیکرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفتری ثبت کرده و تخلّفات هر کس را با نام و موضوع مشخص مینمود. در آخر ماه همه غلامان و کنیزان را جمع کرده و در میان آنان میایستاد.
آنگاه از روی نوشته تمام کارهای خلاف آنان را که در طول ماه رمضان مرتکب شده بودند برایشان گوشزد میکرد و به تک تک آنان میفرمود: فلانی تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفی کردی و من ترا تنبیه نکردم!آیا به یاد میآوری؟ میگفت: بلی ای پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذکر میشد و آنان به اشتباهات و خطاهای خود اعتراف میکردند. آنگاه به آنان میفرمود: «ارفعوا اصواتکم و قولوا یا علی بن الحسین! انّ ربّک قد احصی علیک کلّما عملت کما احصیت علینا کلّما قد عملنا و لدیه کتابٌ ینطق علیک بالحقّ لایغادر صغیرةً و لا کبیرةٌ ممّا اتیت الّا احصاها و تجد کلما عملت لدیه حاضراً...؛با صدای بلند بگوئید: ای علی بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنانکه تو اعمال ما را نوشتهای نزد خداوند نامه اعمالی هست که با تو به حق سخن میگوید و هیچ عمل ریز و درشتی را فروگزاری نمیکند و هرچه انجام دادهای به حساب آورده و تمام آنچه را که انجام دادهای نزد او حاضر و آماده خواهی یافت، چنانکه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش همچنانکه دوست داری خدا تو را ببخشد. ای علی بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتی را که فردای قیامت در پیشگاه خدای حکیم و عادل خواهی داشت.
آن پروردگار عادل و حکیمی که ذرّهای و کمتر از ذرّهای به کسی ظلم و ستم روا نمیدارد و اعمال بندگان را همچنانکه انجام دادهاند به آنان عرضه خواهد کرد و حساب و گواهی خدا کافی است ... ببخش و عفو کن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو کرده و درگذرد چنانکه خودش در قرآن میفرماید: «ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبّون ان یغفر اللّه لکم واللّه غفورٌ رحیمٌ؛ باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است. امام سجاد(علیه السلام) این کلمات را برای خویش و غلامان و کنیزانش تلقین میکرد و آنان با هم تکرار میکردند و خود امام(علیه السلام) که در میان آنان ایستاده بود و میگریست و با لحنی ملتمسانه میگفت: «ربّ انّک امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا کما امرت فاعف عنّا فانّک اولی بذلک منّا و من المأمورین...؛ پروردگارا، تو به ما فرمودی از ستمکاران خویش درگذریم و ما براستی بر خود ستم کردهایم. همان طور که فرمودی، ما از کسانی که ستم کردهاند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر که تو در عفو کردن از ما و از ماموران برتری. تو به ما فرمودی سائلی را از درگاه خود محروم نکنیم و هم اکنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانهات زانو زده و احسان و عطای تو را میطلبیم، بر ما منّت بگذار و محروممان نگردان، که تو در این کار شایستهتر از ما و از مأموران هستی. خدایا! من اکرام کردم تو هم به من اکرام کن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما ای صاحب احسان و کرامت. پس از این برنامه عرفانی حضرت سجاد(علیه السلام) خطاب به غلامان و کنیزان خویش میفرمود: من شما را عفو کردم، آیا شما هم من و بدرفتاریهای مرا که فرمانروای بدی برای شما و بنده فرومایهای برای فرمانروای بخشاینده عادل و نیکوکار بودم، بخشیدید؟!
همگی یکصدا میگفتند: با اینکه ما از تو جز خوبی ندیدهایم ترا بخشیدیم. آنگاه به آنان میفرمود: بگوئید خداوندا! از علی بن الحسین درگذر! همان طور که او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد کن همان طور که او ما را از بردگی آزاد کرد. آنان دعا میکردند و امام سجاد(علیه السلام) هم آمین میگفت. و در پایان می فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان کردم به امید اینکه خدا نیز از من درگذرد و آزادم کند. در روز عید فطر چندان به آنها جایزه و هدایا میبخشید که از دیگران بینیاز میشدند. هر سال در شب آخر ماه مبارک رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد میکرد و میگفت: «انّ للّه تعالی فی کلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار کلّاً قد استوجبوا النّار؛ خداوند متعال در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار کس را از آتش جهنم آزاد میکند که همگی مستحق عذاب بودهاند آن حضرت هیچ بندهای را بیش از یک سال به بندگی نمیگرفت.
هرگاه کسی را در اول سال و یا در وسط آن مالک میشد در شب عید فطر آزاد میکرد. این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را که هیچگونه نیازی به آنان نداشت میخرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایای قابل توجهی را به آنان عطاء میکرد.
با توجّه به این روایت نسبتاً طولانی در مییابیم که رهبران الهی و پیشوایان معصوم ما چقدر در ترویج فرهنگ اسلامی و آموختن آن به انسانهای تشنه معرفت تلاش نموده و نه تنها در ماه رمضان و عید فطر در آزادی جسم آنان میکوشیدند بلکه افکار و اندیشههای آنان را نیز از بند جهل و غفلت و خرافه پرستی رها میساختند و بهدین گونه بود که تربیت یافتگان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) از پستی ذلّت به اوج عزت میرسیدند و بردگان گرفتار به رهبران جامعه و عارفان خدا جوی مبدل میگشتند. که فهرست مفصلی از اینان را میتوان در کتابهای رجالی، تاریخی و سیره مطالعه نمود. /س