خیال کن که غزالم - ویژه نامه ولادت امام رضا علیه السلام
نماهنگ ولادت امام رضا (علیه السلام)
برخی موضوعات جمع آوری شده ویژه نامه ولادت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام)
*جهت ورود بر روی موضوعات کلید کنید*
حضرت امام رضا(ع) یکی از دوازده فروغ امامت
است که معارف معنوی قرآن و عترت را در مواقع
مقتضی به اصحاب و شاگردان خویش تعلیم میداد
و زمانی ...
بر ید باد صبا خاطری پریشان داشت مگر حدیثی
از آن زلف عنبر افشان داشت نسیم زلف نگار از
نسیم باد بهار فتوح روح روان و لطافت جان داشت
صبا ز سلسله ...
امام رضا (علیه السلام) و تشیع ایران
پس از آنکه مأمون بر برادرش امین، پیروز شد،
در حقیقت، حکومت عباسیان را که در اصل
تکیه بر خراسانیان داشت، بیشتر از پیش
خراسانی کرد. ....
شناخت مختصرى از زندگانى امام رضا (ع) (1)
حضرت على بن موسى الرضا علیهالسلام -
در روز یازدهم ذیقعده سال 148 هجرى
دیده به جهان گشود(1). مادر او بانویى
با فضیلت بنام «تُکْتَمْ» ...
یازدهم ذی القعده، سالروز میلاد با برکت
پیشوای هشتم،خورشید تابان آسمان پرنور ایران،
غریب آشنا، نگین خراسان،شهد شیرین مشهد،
حضرت امام رضا ...
بازتاب انوار وحی درگفتار پیشوای هشتم
رسول خدا صلی الله علیه وآله در ضمن سفارشات
خویش برای امت اسلام از دو امانت گرانسنگ و
ارزشمند یاد کرده و فرمود: «اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْن ...
مأمون در خاندانى که با بغض و دشمنى علویان ممزوج بود،
رشد و نمو یافت و در حکومتى که تمام راههاى سیاسى،
نظامى، اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى را براى محو ...
کراماتی از امام رضا(علیه السلام)
امام على، پدرى زحمتکش براى خانواده هشت نفرى اش بود.
او در روستاى "باولد" از حومه سنقر کرمانشاه زندگى مى کرد
و از طریق کشاورزى ...
امام رضا(علیه السلام) و خدمات فرهنگی
امام رضا علیه السلام روز یازدهم ذیقعدة سال 148 ق.
در مدینه متولد شد. نام مادرش «تکتم» بود
که بعد از تولد حضرت، از طرف امام کاظم علیه السلام...
پیشوایان معصوم شیعه هر کدام به نوبه خود سرچشمه
کمالات و منبع فضایل و صفات عالی انسانی محسوب میشوند.
نه تنها شیعه بلکه افراد...
دارالشفاست مرقد سلطان دین رضا باید
که رو به جانب دارالشفا کنیمباشد سزا که
بر در طب الرضا رویم وانگاه درد خویش در
آنجا دوا کنیم ما...
بحث کوتاهى درباره ثامن الائمة، على بن موسى الرضا(ع)
اسم آن بزرگوار على و کنیه او ابو الحسن الثانی
و لقب مشهور او رضا است. عمر مبارک
آن حضرت پنجاه و پنج سال بود. (1)
در یازده ذى القعده سال ...
مقام شفاعت حضرت معصومه (علیهاالسلام)
نویسنده: غلامعلی عباسی
مقام شفاعت، موهبتی است الهی که خداوند متعال به آنان که روحشان به جلوه قدسی مزیّن است، عنایت میکند. بر اساس بیان و دلالت روایات، عالیترین مرتبه آن «مقام محمود» است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در روز رستاخیز در آن مقام، طلوع میکند و آبشار نور شفاعت را از آن مطلع بر امت جاری میگرداند.(1)
شفاعت در قرآن
بیست و پنج آیه قرآن(2) درباره شفاعت - نفیاً و اثباتاً - نازل شده است و بیش از 30 مرتبه این کلمه و مشتقات آن در قرآن تکرار گردیده است؛ این فزونی آیات، دلیل روشنی بر اهمیّت موضوع شفاعت در قرآن است. بعضی از بزرگان، این مجموعه آیات را به هفت گروه تقسیم نموده و به بحث درباره آن پرداختهاند.(3)
آیاتی که مقام شفاعت را برای دارندگان اذن الهی اثبات میکند، عبارتند از:
1. «مَنْ ذَالَّذی یَشْفَعُ عِندَهُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ»(4)؛ «کیست که بدون اذن او شفاعت کند.»
2. «ما مِنْ شَفیِعٍ اِلاَّ مِنْ بَعْدِ اِذْنِهِ»(5)؛ شفیعی نیست که جز به اذن و فرمان او شفاعت کند.»
3. «وَ لا تَنْفَعُ الشَّفعَةُ عِنْدَهُ اِلاَّ لِمَنْ اَذِنَ لَهُ»(6)؛ «در روز رستاخیز، شفاعت کسی سودی نمیبخشد، مگر شفاعت آن که خدا به او اذن دهد.»
4. «یَومَئذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفعَةُ اِلاَّ مَنْ اَذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً»(7)؛ «در آن روز، شفاعت هیچ کس سود نبخشد؛ جز آن کسی که خدا به او اذن دهد و به گفتار او راضی شود.»
5. «وَلا یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفعَةَ اِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِاْلحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»(8)؛ «کسانی، غیر خدا که مورد پرستش واقع میشوند [بتها...] هرگز قادر بر شفاعت نیستند؛ مگر آن گروه که به حق گواهی دهند و از صمیم جان به آن دانا باشند.»
6. «لا یَمْلِکُونَ الشَّفعَةَ اِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»(9)؛ «در آن روز هیچ کس [معبودهای دروغی] مالک شفاعت نباشد مگر آن که با خدا عهدی داشته باشند.»
7. «... وَ لا یَشْفَعُونَ اِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ»(10)؛ درباره کسانی شفاعت میکنند که مورد پسند خدا باشند و آنان از خوف خدا هراسانند.
از این آیات، به روشنی استفاده میشود که برخی انسانها از مقام شفاعت برخوردارند. دقت در مفاهیم آیات، ما را به نکات زیر راهنمایی میکند:
- در روز رستاخیز، گروهی با داشتن شرایطی شفاعت خواهند کرد.
- یکی از شرایط شفاعت، اذن الهی است.
- شفاعت کننده باید به یگانگی خدا و بندگی خویش گواهی دهد: «اِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ».
- شفاعت کننده باید با خداوند، پیمان شفاعت داشته باشد: «اِلاَّ مَنِ اتَّخِذَ عِنْدَ الرَّحْمن عَهْداً».
- تقاضای شفاعت نباید با سخنی که خشم خدا را برمیانگیزد آمیخته باشد: «وَ رَضِیَ لَهُ قَوْلاً» شاید مقصود آیه این باشد که درخواست شفاعت نباید در باره افرادی باشد که شایستگی شفاعت را ندارند.
- شفاعت شونده باید مورد رضایت خدا باشد: «الاّ لِمَن اِرْتَضی».
شفاعت در آیینه روایات
پیامبر اکرم و جانشینان راستین آن حضرت (علیهم السلام)، به پیروی از قرآن مجید و در راستای تفسیر آیات شفاعت، این موضوع را در سخنان خود یاد کرده و آن را یک اصل ثابت و نقطه درخشان در فرهنگ نامه اسلام، بیان نمودهاند.
صدها روایات، درباره شفاعت و شرایط آن، در کتابهای حدیثی شیعی و سنی موجود است. ما به ذکر چند روایت اکتفا میکنیم:
1. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اُعطیتُ خَمْساً... و اُعطِیتُ الشَّفاعَةَ فَاَخَّرْتُها لاُِمَّتی فَهِیَ لِمن لا یُشْرِکُ بِاللهِ شَیْئاً»(11)؛ «خداوند بزرگ به من پنج امتیاز عطا فرمود و یکی از آنها شفاعت است که آن را برای امت خود نگاه داشتهام، برای کسانی که مشرک نباشند.»
2. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در تفسیر آیه «عَسی اَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً»(12) فرمود: «هُوَ المَقامُ الَّذی اَشْفَعُ لاُِمَّتی فِیهِ»(13)؛ «(مقام محمود که در این آیه آمده است) همان مقامی است که در آن برای امتم شفاعت میکنم.»
3. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اَنَا اَوَّلُ شافِعٍ و اوَّلُ مُشَفَّعٍ»(14)؛ «من نخستین کسی خواهم بود که شفاعت میکند و اولین کسی خواهم بود که شفاعتش پذیرفته میشود.»
4. نیز فرمود: «اَسْعَدُ النَّاسِ بِشَفاعَتی یَوْمَ الْقِیامَةِ، مَنْ قالَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ خالِصاً مِنْ قَلْبِهِ اَوْ نَفْسِهِ»(15)؛
«خوشبختترین افراد به واسطه شفاعت من در روز رستاخیز کسی است که بگوید: لا اله الاّ الله» در حالی که در قلب و وجودش اخلاص داشته باشد.»
5. نیز فرمود: «شَفاعَتی لِکُلِّ مُسْلِمٍ»(16)؛ «هر کس مسلمان باشد از شفاعت من بهرهمند خواهد شد.»
6. نیز فرمود: «اِنّی لَاَرجُو اَنْ اَشْفَعَ یَومَ الْقِیامَةِ عَدَدَ ما عَلیَ الاَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ وَ مَدَرَةٍ»(17)؛ «همانا امیدوارم که در روز رستاخیز به عدد درختان و کلوخهای روی زمین، از مسلمانان شفاعت کنم!
7. نیز فرمود: «فَیُشْفَعُونَ حَتّی یَخْرُجَ مَنْ قالَ: لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ مِمَّنْ فی قَلْبِهِ مِیزانُ شَعِیرَةٍ»(18)؛ «آنگاه شفاعت میشوند، تا آنجا که حتی اگر کسی به اندازه یک جو، از ایمان واقعی داشته باشد از آتش جهنم خلاص میشود.»
8. نیز فرمود: «مَنْ صَلَّی عَلی مُحَمَّدٍ وَ قالَ الَلَّهُمَّ اَنْزِلْهُ الْمَقْعَدَ المُقَرَّبَ عِنْدَکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَجَبَ لَهُ شَفاعَتِی»(19)؛ «هر کس بر من درود فرستد و بگوید: خدایا، او را در روز قیامت به مقام قرب خود جای ده، شفاعت من برای او واجب میشود.»
9. نیز فرمود: «اَنَا اَوَّلُ شافِعٍ فِی الْجَنَّةِ»(20)؛ «من اولین کسیام که در بهشت شفاعت میکند.»
10. علی علیه السلام فرمود: «لَنا شَفاعَةٌ و لاَِهْلِ مَوَدَّتِنا شَفاعَةٌ»(21)؛ «ما شفاعت میکنیم و دوستان ما نیز مقام شفاعت دارند.»
مقام محمود و شفاعت پیامبر اکرم
بر پایه روایات اسلامی، بر بام بلند مقام شفاعت که همان مقام محمود است، چهره مبارک خاتم الانبیاء میدرخشد. آن حضرت در آن مقام طلوع میکند و فروغ شفاعت خویش را بر امت جاری میسازد. آن بزرگوار چنین فرمود: «هنگامی که در مقام محمود قرار گیرم برای افرادی از امتم که مرتکب گناهان بزرگ شدهاند شفاعت میکنم و خدای متعال، شفاعتم را در باره آنان میپذیرد. به خدا سوگند! کسانی که ذریّه و فرزندان مرا آزار داده باشند، شفاعت نمیکنم.»(22)
نیز فرمود: «آن هنگام که رستاخیز برپا شود، من پیشوای پیامبران و سخنگوی آنان و صاحب شفاعت ایشان خواهم بود... .»(23)
شفاعت قرآن و عترت
بنابر احادیث فراوان، در روز رستاخیز، قرآن و عترت نیز شفاعت میکنند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنّی لَاَشْفَعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَاُشَفَّعُ، و یَشْفَعُ عَلِیٌّ فَیُشَفَّعُ وَ یَشْفَعُ اَهْلُ بَیْتی فَیُشَفَّعُونَ»(24)؛ «من در روز قیامت، شفاعت میکنم و شفاعتم پذیرفته میشود و علی علیه السلام شفاعت میکند و شفاعتش پذیرفته میشود، اهل بیت من شفاعت میکنند و شفاعت آنان هم پذیرفته میشود.»
نیز فرمود: «اَلشُّفَعاءُ خَمْسَةٌ: اَلْقُرآنُ وَ الرَّحِمُ وَالْاَمانَةُ و نَبِیُّکُمْ وَ اَهْلُ بَیْتِ نَبِیِّکُمْ»(25)؛ «شفاعت کنندگان پنج دستهاند: قرآن، خویشاوندان، امامت، رسول اکرم و اهل بیت پیامبر (علیهم السلام).»
نیز فرمود: «قرآن را بیاموزید؛ زیرا قرآن در روز قیامت، اهل قرآن را شفاعت میکند.»(26)
امام صادق علیه السلام سه مرتبه فرمود: «وَاللهِ لَنَشْفَعَنَّ لِشیعَتِنا...»(27)؛ «به خدا سوگند! شیعیان خود را شفاعت میکنیم.»
نیز فرمود: «شَفاعَتُنا لاَِهْلِ الْکَبائِرِ مِنْ شِیعَتِنا...»(28)؛ «شفاعت ما برای کسانی از شیعیان ما است که مرتکب گناهان بزرگ شدهاند.»
معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام پرسید: «مَنْ ذَالَّذِی یَشْفُعُ عِنْدُهُ اِلاَّ بِاِذْنِهِ»؛ «آنان که از سوی خداوند اذن دارند، چه کسانیاند؟»
آن حضرت پاسخ داد: «قالَ نَحْنُ اُولئِکَ الشَّافِعُونَ»(29)؛ «ما آن شفاعت کنندگان میباشیم.»
شفاعت پیامبران، فرشتگان و مؤمنان
پس از قرآن و عترت، فروغ شفاعت از جمال انبیای بزرگ، فرشتگان مقرّب، علمای ربانی، شهدا و مؤمنان، ساطع است. آنان در عرصه رستاخیز به شفاعت گناهکاران قیام میکنند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یَشْفَعُ النَّبِیُّونَ وَالْمَلائِکَةُ وَالْمُؤْمِنُونَ...»(30)؛ «پیامبران و فرشتگان و مؤمنان شفاعت میکنند.»
نیز فرمود: «یَشْفَعُ یومَ الْقِیامَةِ، اَلْاَنْبِیاءُ ثُمَّ الْعُلَماءُ ثُمَّ الشُّهَداءُ»(31)؛ «در روز رستاخیز، پیامبران و سپس دانشمندان و سپس شهیدان راه خدا شفاعت میکنند.»
نیز فرمود: «فَیُؤْذَنُ لِلْمَلائِکَةِ وَ النَّبِیِّین و الشُّهَداءِ اَنْ یَشْفَعُوا فَیَشْفَعُونَ و یُخْرِجُونَ مَنْ کانَ فی قَلْبِهِ ما یَزِنُ ذَرَّةً مِنْ اِیْمانٍ»(32)؛ «پس اذن داده میشود که فرشتگان و پیامبران و شهیدان شفاعت کنند. آنگاه آنان شفاعت میکنند و هر کس را که ذرّهای ایمان در قلب او باشد از آتش خارج میکنند.»
شفاعت حضرت فاطمه معصومه علیها السلام
اکنون روشن شد که شفاعت، جلوههای قدسی با اذن خداوند نزد او پذیرفته است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) شفاعت میکند. قرآن و عترت شفاعت میکنند. دانشمندان و شهیدان شفاعت میکنند. خلاصه آنکه، علی علیه السلام فرمود: «ما شفاعت میکنیم و دوستان ما نیز مقام شفاعت دارند.»(33)
حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) نیز شفاعت میکند. گستره سفره شفاعتش به وسعت تاریخ تشیّع و عموم شیعیان است. حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود: «تَدْخُلُ بِشَفاعَتِها شیعَتِیَ الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ(34)؛ به شفاعت فاطمه معصومه، همه شیعیانم به بهشت میروند.» استحقاق چنین مقام و منزلتی برای حضرت معصومه (علیهاالسلام) روشن و آشکار است. پیامبر اکرم فرمود: «کسی که قرآن را بیاموزد و احکام آن را پاس بدارد، خداوند او را اهل بهشت قرار میدهد و شفاعت او را درباره ده نفر از خویشاوندانش که همه سزاوار آتش باشند، میپذیرد.»(35)
نیز فرمود: «هنگامی که انسان مؤمنی، به نودسالگی رسد، خداوند گناهان او را میبخشد و شفاعت او را درباره خویشانش میپذیرد.»(36)
همچنین فرمود: «در پرتو شفاعت یک نفر از امت من، جمعیتی بیش از افراد بنی تمیم به بهشت خواهند رفت.»(37)
نیز فرمود: «اهل بهشت در صفهایی منظم میایستند. آنگاه یکی از دوزخیان، از مقابل یکی از آنان عبور میکند و به او میگوید: آیا یاد داری که یک روز از من آب خواستی و من تو را سیراب کردم؟ پس اکنون مرا یاری کن. در این هنگام آن شخص که اهل بهشت است برای او شفاعت میکند و نیز یکی از اهل جهنم بر یکی از اهل بهشت میگذرد و به او میگوید: آیا به خاطر داری که روزی آب وضو به تو دادم، پس مرا یاری کن. آن شخص او را شفاعت میکند.»(38)
شیخ مفید می گوید: «وَ یَشْفَعُ الْمُؤْمِنُ البَرُّ، لِصَدیقِهِ الْمُؤْمِنِ المُذْنِبِ، فَتَنْفَعُهُ شَفاعَتُهُ و یُشَفِّعُهُ اللهُ وَ عَلی هذَا الْقَوْلِ اِجْماعُ اْلاِمامِیَّةِ»(39)؛ «مؤمن پارسا و نیکوکار برای دوست گناهکارش شفاعت میکند و خداوند، شفاعتش را میپذیرد و این مطلب، نزد عموم امامیه، پذیرفته شده است.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «... وَ اِنَّ اَدْنَی الْمُؤْمِنِینَ شَفاعَةً یَشْفَعُ فی اَرْبَعینَ مِنْ اِخْوانِهِ»(40)؛ «و کمترین مرتبه شفاعت مؤمن آن است که در باره چهل نفر از برادرانش شفاعت میکند.»
با توجه به این مجموعه روایات، آشکار و بدیهی است که در سایه رحمت واسعه خداوند رحمان و مکانت عرشی حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام)، همه شیعیان به نور شفاعت آن حضرت وارد بهشت شوند.
پی نوشت :
1- المیزان، طباطبایی، ج 1، ص 176 و 177.
2- المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، واژه «شَفَعَ».
3- شفاعت در قلمرو عقل، قرآن و حدیث، جعفر سبحانی، ص 100 – 58/ شفاعت در قرآن و حدیث، رضا استادی، ص 34-6/ شفاعت، احمد مطهری و غلامرضا کاردان، ص 44-9.
4- بقره/ 255.
5- یونس/ 3.
6- سبأ/ 23.
7- طه/ 109.
8- زخرف/ 86.
9- مریم / 87.
10- انبیاء/ 28.
11- مسند احمد، ج 1، ص 301/ صحیح بخاری، ج 1، ص 92 و 119 (باب التّیمّم و کتاب الصلوة).
12- اسراء/ 79.
13- مسند، احمد بن حنبل، ج 2، ص 528/ سنن ترمذی، ج 4، ص 365، ح 5145 (با اندکی تفاوت).
14- سنن ترمذی، ج 5، ص 248، ح 3695/ سنن دارمی، ج 1، ص 26 - 27.
15- صحیح بخاری، ج 1، ص 36، (کتاب العلم، باب الحرص علی الحدیث).
16- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1444.
17- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 347.
18- همان، ج 3، ص 345.
19- همان، ج 4، ص 108.
20- صحیح مسلم، ج 1، ص 130/ سنن دارمی، ج 1، ص 27.
21- خصال، صدوق، ص 624.
22- المیزان، طباطبایی، ج 1، ص 176 - 177.
23- سنن ترمذی، ج 5، ص 247، ح 3692/ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1443.
24- مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 15/ مجمع البیان، ج 1، ص 104، (با اندکی تفاوت).
25- همان، ص 14.
26- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 251.
27- مناقب، ابن شهر آشوب، ج 2، ص 14.
28- من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 376.
29- تفسیر عیاشی، ج 1، ص 136/ محاسن برقی، ص 183، (با اندکی تفاوت).
30- صحیح، بخاری، ج 9، ص 40.
31- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1443.
32- مسند، احمد بن حنبل، ج 5، ص 43.
33- خصال، صدوق، ص 624.
34- سفینةالبحار، ج 2، ص 376.
35- سنن ترمذی، ج 4، ص 245/ سنن ابن ماجه، ج 1، ص 78/ مسند احمد، ج 1، ص 148.
36- مسند احمد، ج 2، ص 89.
37- سنن دارمی، ج 2، ص 328/ سنن ترمذی، ج 4، ص 46/ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1444.
38- سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1215.
39- اوائل المقالات، مفید، ص 52.
40- همان، ص 53.
منبع: قم در عصر حضور ائمه و غیبت صغری
یک بانو، یک شهر، یک بهشتِ چشم انتظار
نویسنده: لیلا باقری
چرایی ازدواج نکردن دختری که از انسان بهشت می سازد
بانویی بودند 28 ساله که به فرمان برادر خود به ایران آمدند و میانه راه، در شهر قم رحلت کردند. مجرد بودند و روایت است بهشت نصیب کسی است که ایشان را زیارت کند. این مطالب را درباره حضرت فاطمه معصومه (س) می دانیم اما اغلب برایمان محل سوال است که چرا ایشان مجرد بودند؛ آن هم با عرف و فرهنگ اعراب در آن روزگار و اینکه هیچ کس از اهل پیامبر (ص) به زندگی طبق سنت ایشان نزدیک تر نیست. مگر نه اینکه پیامبر (ص) فرمودند ازدواج سنت من است. خیلی ها از چرایی این قضیه بی اطلاع هستند یا در پاسخ تنها به این روایت بسنده می کنند که ایشان شخصیتی والا داشتند و کسی همسنگ ایشان برای ازدواج وجود نداشته است. برای بررسی این موضوع پای سخنان حجت الاسلام و المسلمین سید محمد حسن مخبر، محقق و پژوهشگر حوزه دین؛ فروغ نیلچی زاده، کارشناس ارشد فلسفه و حکمت از مدرسه عالی شهید مطهری و مریم معین الاسلام، استاد حوزه و دانشگاه و همچنین مولف و محقق در مسائل زنان و مسائل تربیتی و مهدویت نشستیم. همچنین به این مساله هم پرداخته شد که شهر قم به دلیل وجود بارگاه حضرت معصومه (س) دارای عظمت است، یا شرف این مکان باعث شد که تقدیر ایشان دفن شدن در این شهر باشد.
دخترانم بدون اذن رضا (ع) ازدواج نکنند
امام موسی کاظم (ع) در وصیت نامه خود پس از آنکه همه فرزندان خود را به تبعیت از رضا (ع) فرمان می دهند، می فرمایند: «هر کدام از آنها اگر بخواهند خواهرش را تزویج کند، بدون اجازه و فرمان رضا (ع) چنین اجازه ای ندارد... هیچ یک از دخترانم را نباید برادری مادری، سلاطین یا عموهایشان شوهر دهند، مگر با نظر و مشورت رضا (ع)، اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، با خدا و رسول خدا (ص) مخالفت ورزیده اند و در سلطنت خدا منازعه نموده اند؛ زیرا او به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه تر است. پس هر کسی را او بخواهد، تزویج می کند و هرکسی را او نخواهد تزویج نمی کند.»
فروغ نیلچی زاده، کارشناس ارشد فلسفه و حکمت از مدرسه عالی شهید مطهری پس از اشاره به این فراز وصیت نامه امام موسی کاظم (ع) می گوید: «برخی برای تبیین این موضوع عنوان می کنند که در دوران حکومت بنی امیه و بنی عباس فشارهای حکومت روی خانواده پیامبر به قدری زیاد است که گاه به ازدواج های نامتناسب، برای مصلحت های بزرگ تر تن داده می شود.
ازدواج های اجباری یکی از اهرم های فشار حکومت ظلم است تا از اندرونی خانه اهل بیت و از اسرار و برنامه ها و نوع ساماندهی محبین آنان کاملاً مطلع شوند.
این کارشناس مسائل خانواده با یادآوری ازدواج امام جواد (ع) با دختر مامون و در نهایت شهادت ایشان به دست او، اضافه می کند: «وقتی چنین فشاری بر امام جواد (ع) وجود دارد طبیعتاً برای دختران که ویژگی آنها باید تبعیت باشد، وضع بدتر است و با توجه به حادتر بودن شرایط در زمان امام موسی کاظم (ع)، ایشان چنین تاکیدی را در وصیت نامه خود دارند تا به نوعی جلوی این اهرام فشار اجتماعی را که خواص از آن آگاه هستند اما از نگاه عوام پنهان است، بگیرند.»
به ایران بیا و هرجا که مردمی دیدی از ولایت بگو
نامه از امام رضا (ع) به خواهر می رسد که فوراً با اهل بیت به سمت ایران حرکت کن! هر کجا هم مردم تجمع کردند برایشان سخنرانی کن و حدیث بخوان.
حضرت معصومه (ع) با کاروانی از امامزاده ها؛ از نوادگان امام حسن (ع) تا فرزندان امام موسی کاظم (ع) به سمت ایران حرکت می کنند. مردان زیادی در کاروان هستند اما همه تحت امر بانو فاطمه معصومه (ع)؛ و ایشان کاروانسالار هستند. در تمام مسیر هرجا تجمعی بوده احادیثی عمدتاًً با مفهوم ولایتمداری می خواندند و مردم را با جایگاه امامت آشنا می کنند.
این سفر تاریخی و روشنگری ایشان برای مشخص شدن سیاست های منافقانه مامون و وضعیتی است که امام رضا (ع) در آن قرار دارد. چرا که عوام می دانند امام رضا (ع) به عنوان ولی عهدی از مدینه خارج می شوند اما خواص دریافتند که در حقیقت تبعید است. برای همین امام رضا (ع) می فرمایند «پشت سر من گریه کنید زیرا مسافری هستم که امید بازگشت ندارم.»
مریم معین الاسلام، استاد حوزه و دانشگاه و همچنین مولف و محقق در مسائل زنان و مسائل تربیتی و مهدویت هم با اشاره به روایت امام صادق (ع) که می فرمایند «به زودی دختری از نسل ما متولد و در قم دفن می شود»، به ما می گوید: «سفر و رحلت ایشان، از جریانات قطعی تاریخ و سفر و رخدادها از ماموریت های بزرگی بوده که حضرت فاطمه معصومه (س) آن را به عهده داشتند.
ایشان دقیقاً فردی سیاسی و آگاه به مسائل روز زمان بودند و طبق نامه ای که امام رضا (ع) به ایشان نوشتند، این ماموریت را داشتند که از مدینه به سرعت به سمت ایران حرکت کنند. در نتیجه ایشان نمی توانستند زندگی معمولی داشته و ازدواج کنند و کاری به اوضاع و احوال مسائل روز نداشته باشند چرا که زندگی سیاسی و شرایط ایشان با توجه به ماموریت بزرگی که داشتند خیلی برای ازدواج فراهم نبوده است.»
هم کفوی برای فاطمه معصومه (س) نبود
روایتی که اغلب درباره چرایی ازدواج نکردن حضرت معصومه (س) شنیده ایم این است که کسی همتراز و هم کفو ایشان وجود نداشته؛ همان طور که اگر علی (ع) نبود فردی در شأن فاطمه زهرا (س) برای ازدواج وجود نداشت.
نیلچی زاده در این باره عنوان می کند:«نظریه دومی هم درباره ازدواج نکردن دختران امام موسی کاظم (ع) وجود دارد. حضرت معصومه (س) و دختران امام موسی کاظم (ع) دیگر آن قدر در فرهنگ ناب اسلامی رشد و جایگاه پیدا کرده بودند که قدم به قدم پشت امام خود حرکت می کردند و فاصله ای بین آنان و امامشان نبود. در واقع دختران امام موسی کاظم (ع) آن قدر صاحب کمالات بودند که کسی همسنگ ایشان برای ازدواج نبود.»
مریم معین الاسلام نیز در همین باره می گوید:«از اسماء حضرت معصومه (س) نیز پی به عظمت شخصیتی ایشان می بریم، که با توجه به این عظمت یکی از دلایلی که برای عدم ازدواج ایشان ذکر شده، نبود کفوی است که شایستگی و شرایط ازدواج با ایشان را داشته باشد.
البته نظر دیگری هم در این رابطه وجود دارد؛ در آن زمان اختناق بسیار شدیدی وجود داشته و خانه حضرت تحت نظر بوده و هر کسی که با این خانه رفت و آمد داشت یا وصلتی انجام می داد به سختی مورد محاکمه قرار می گرفت و تمام امتیازهای او سلب می شد. البته این نظر چندان پذیرفته شده نیست و اینکه کسی هم کفو ایشان نبوده بیشتر مورد تایید قرار گرفته است.»
فداها ابوها
این سوال مطرح است که ایشان در چه جایگاهی از علم و معرفت و عصمت قرار داشتند که کسی همتای ایشان برای ازدواج نبوده. روایت هایی هم در این زمینه وجود دارد که بر این شأن صحه می گذارد. عده ای آمدند منزل امام موسی کاظم (ع) تا سوالاتی را بپرسند. حضرت حضور نداشتند و آنها سوالات خود را از حضرت معصومه (س) پرسیدند. در مسیر بازگشت، امام موسی کاظم (ع) را می بینند و می گویند سوالات را از دختر خانم تان پرسیدیم و ایشان این طور پاسخ دادند. حضرت بسیار مشعوف می شوند و جمله معروفی که پیامبر (ص) در حق حضرت زهرا (س) به کار بردند را در حق حضرت معصومه (س) به کار بردند: «فداها ابوها».
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد حسن مخبر، محقق و پژوهشگر حوزه دین با بیان این روایت درباره شأن و جایگاه علمی فاطمه معصومه (س) می گوید: «این عبارت صرفاً یک عبارت عاطفی نیست که پدر به واسطه علاقه به فرزند خود آن را بیان کند. جایگاه سوال از امام در حوزه هدایت است و جواب را فاطمه معصومه (س) دادند. حضرت با بیان این عبارت «فداها ابوها» بر جواب ایشان صحه می گذارند؛ یعنی آنچه حضرت معصومه (س) فرمودند کانه خود امام معصوم گفته است.»
وی در ادامه، به معصوم بودن فاطمه معصومه (س) اشاره و در این باره توضیح می دهد: «یک عصمت در حوزه امامت و یک عصمت در حوزه ولایت وجود دارد. عصمت در حوزه امامت مربوط به شأن اجرایی و عصمت در حوزه ولایت مربوط به شئون انسانی فرد است.
وقتی می گوییم معصومیت، این نکته به ذهن همه می آید که تنها مخصوص چهارده نفر است در حالی که در شخصیت های دنیای اسلام به ویژه شخصیت های برجسته شیعه، شخصیت های خاص و برجسته ای داریم گرچه به عنوان عصمت امامت مطرح نیستند ولی مرتبه دیگری از عصمت (عصمت در ولایت) را دارند.
در میان مردان، حضرت عباس (ع) و در میان بانوان هم زینب کبری (س) و فاطمه معصومه (س) شامل این نوع عصمت هستند.
لذا حضرت معصومه (س) امام نیستند اما معصوم در ولایت هستند و با حرکت در حوزه عبودیت به این مقام رسیده اند و دارای ولایت عصمت شدند؛ ولایت تشریعی نه تکوینی. در امام معصوم البته هر دو مقام امامت و ولایت جمع شده که هم عصمت تکوینی است و هم تشریعی.»
سلام بر دختر و خواهر و عمه ولایت
فاطمه معصومه (س) لقب «محدثه» را داشتند و حجت الاسلام مخبر در این باره توضیح می دهند: «محدثه نه به معنای کسی که فقط حدیث می گوید، یعنی کسی که با اهل آسمان صحبت می کند. ایشان به این مقام و جایگاه رسیده اند که الهامات و واردات قلبی الهیه دارند.»
این محقق و پژوهشگر حوزه دین را از زیارتنامه حضرت معصومه (س) یاد می کنند و می گوید: «در میان همه امامزادگان چند امامزاده هست که زیارتنامه شان را امام معصومه انشا کرده و اداب زیارتشان را آموخته است.
اغلب زیارتنامه ها را علما با استفاده از زیارتنامه ائمه معصوم نوشتند. این خود نشان از توجه ویژه امام معصوم به این بزرگواران است که به نوعی قائم مقام امام معصوم هستند و می دانید که ما بر اساس اعتقادات شیعی معتقدیم امام معصوم هم مانند پیامبر (ص) از روی هوا و هوس چیزی نمی گوید و آنچه می گوید از وحی الهی است اما نه به معنای وحی قرآنی؛ اگرچه که می تواند منتخب از وحی قرآنی باشد.»
در زیارتنامه حضرت معصومه (س) می خوانیم السلام علیک یا بنت ولی الله و یا اخت ولی الله و یا عمه ولی الله. سه بار عبارت ولی الله تکرار می شود و این یعنی پیوند ایشان با پدر و برادر و برادرزاده. تنها پیوند خونی نیست و بر اساس ولایت الهی است و حجت الاسلام مخبر توجه را به این نکات دقیق زیارتنامه حضرت معصومه جلب و اضافه می کند: «زیارتنامه حضرت معصومه (س) نکات بسیار دقیقی دارد که از ناحیه امام رضا (ع) نقل شده است.
اشاره به دختر و خواهر و عمه ولایت آن هم ولایت معصومانه، از نکات بسیار دقیقی است که افق هایی از عظمت حضرت فاطمه معصومه (س) به روی ما باز می کند.
زیارت با معرفت بانویی که از انسان بهشت می سازد
امام معصوم درباره حضرت معصومه (س) می فرمایند اگر کسی عمه مرا «عارفا بحقها» زیارت کند، له الجنه؛ بهشت مال اوست. تمام بهشت؛ و این یعنی به کمال دریافتن چیزی.
حجت الاسلام مخبر درباره این روایت توضیح می دهد:«آیت الله جوادی آملی می فرمودند گاهی عنوان می شود اگر کسی فلان کار را انجام داد قصر یا باغی از بهشت به او اختصاص پیدا می کند. اما در این حدیث عنوان شده بهشت، نه گوشه ای از آن.
این «عارفا بحقها» نشان می دهد حضرت معصومه (س) یک حقی دارد که این حق باید مورد معرفت قرار گیرد و ثمره عملی هم داشته باشد. اگر کسی به آن جایگاه معرفت پیدا کند ثمره عملی هم خواهد داشت و ثمره عملی هم، قرار گرفتن در آموزه های نورانی است.
کسی که آن حقیقت را درک کند، شاگرد قرآن و عترت می گردد و بهشت مال اوست.»
وی تاکید می کند: «بهشت مکان نیست؛ مکانت است و یک جایگاه که حدودی ندارد این نشان می دهد که اگر کسی به فاطمه معصومه (س) معرفت پیدا کند، خودش بزرگ می شود. رابطه قیامت با انسان هم رابطه دو شیء جدا از هم نیست؛ رابطه ظاهر و باطن است.
آنچه که در همین عالم شکل می گیرد باطن آن در قیامت آشکار می شود. با این نگاه درمی یابیم انسانی که «عارفا بحقها» ایشان را زیارت می کند بهشت برای اوست؛ یعنی از انسان بهشت می سازد. فاطمه معصومه (س) این کیمیاست که مس وجود انسان را به طلا بدل می کند.»
درک ثواب زیارت حضرت فاطمه معصومه (س)
خبر به مامون می رسد که دختر موسی بن جعفر (ع) با کاروانی راه افتادند و هرجا که می رسند سخنرانی و روشنگری می کنند. این حرکت فاطمه معصومه مامون را به وحشت انداخت که اگر همین طور ایشان بخواهند منزل به منزل مردم را با جایگاه ولایت و اهل بیت (ع) آشنا کنند، نقشه های مامون نقش بر آب می شود و مردم متوجه می شوند برای چه امام رضا (ع) را به خراسان آوردند و ایشان در چه شرایطی قرار دارند.
برای همین کاروان که به ساوه رسید، ماموران مامون به آن حمله ور شدند و جریان شهادت همه محارم حضرت معصومه (س) اتفاق افتاد و فاطمه معصومه (س) نیز مسموم شدند. پرسیدند چقدر تا قم راه مانده است و بعد دریافتند که با وجود رنج بیماری امکان رفتن به این شهر وجود دارد و رهسپار قم شدند.
17 روز در قم بودند و بعد رحلت می کنند و مزارشان در قم قرار می گیرد؛ همان طور امام صادق (ع) می فرمایند «خدا حرمی دارد که مکه است و پیامبر حرمی دارد که مدینه است و امیرالمومنین حرمی دارد که کوفه است و ما هم دارای حرمی هستیم که قم است و در شهر قم تربتی خواهد بود که ویژگی خاصی دارد و یکی از فرزندان من به نام فاطمه در آینده در آن دفن خواهند شد که اجر زیارت او بهشت است.»
مریم معین الاسلام پس از این اشارات تاریخی اضافه می کند: «اما پس از دفن حضرت معصومه (س) بود که به برکت وجود ایشان شهر رونق زیادی پیدا کرد و تبدیل به پایگاه مطمئنی برای دوستان اهل بیت (ع) و شیعیان شد و همان طور که امام صادق (ع) فرمودند، شد حرم اهل بیت (ع) و هرکسی که می خواست شیعه و محل امنی برای زندگی داشته باشد به قم پناه می آورد.»
ازدواج، مهم ترین راه خوشبختی است اما تنها راه نیست
روز میلاد چنین بانوی کم نظیری را روز دختر نام گذاری کرده اند تا الگویی باشد برای دختران جامعه.
در همین باره نیلچی زاده با بیان اینکه باید دختران و زنان به این حریت و آزادی فکری برسند که راه بندگی خدا را راه اصلی قرار دهند، اظهار می کند:
«در فرهنگ روان شناسی اجتماعی ما در این دوره، 27 سالگی را سن سختی ازدواج و 30 سالگی را سن یأس از ازدواج مطرح می کنند و ما به نوعی ازدواج به موقع دختران خود را به عنوان مساله ای جدی داریم که باید مهندسی اساسی شود. با این حال همیشه به دختر خانم ها می گویم ازدواج تنها راه بندگی نیست. الیته یکی از شاهراه های بندگی بوده امام مهم این است که شما خودتان را در مسیر انتخاب شدن به شکل صحیح قرار دهید، نه انتخاب شدن به هر قیمتی.»
وی تصریح می کند:«ازدواج یک راه بزرگ و موثر در خوشبختی است اما تنها راه خوشبختی نیست. با این نوع نگاه شما می بینید که حضرت معصومه (س) در نقش علمی، اجتماعی، تبلیغی، رشد و معرفت زایی هیچ نقصانی ندارند.»
این کارشناس مسائل زنان و خانواده همچنین عنوان می کند: «پس این امکان هست که دختران ما این فرصت را از خودشان دریغ نکنند که به سرمایه های علمی و معرفتی خود اضافه کنند و این مسیر را به شکل درستی پیش ببرند.
این نکته ویژه ای است که باید به آن توجه کنیم. در فرایند رشد و مسیر تعالی دخترانه جامعه به یک بازنگری نیاز داریم؛ هم دختران این نیاز را دارند و هم خانواده و جامعه که باید دختران را صرفاً به عنوان یک موقعیت برزخی بین کودکی و زنانگی نبینند؛ اینکه دختران در جایگاه خود قابلیت های خاص و سرمایه های ویژه ای دارند که اگر آن را به خوبی صیانت کنند قابلیت ها چندین برابر می شود.»
منبع: نشریه همشهری آیه شماره6
کرامات حضرت معصومه علیها السلام
از آنجا که فاطمه معصومه علیها السلام از خاندانی است که در زیارت جامعه خطاب به ایشان آمده است:«عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم» کرامات و عنایات آستان مقدسش بسیار فراوان و شامل حال خاص و عام بوده است: از بزرگانی همچون ملاصدرا و آیت الله بروجردی گرفته تا آن مسلمان عاشقی که از دور افتاده ترین کشور اسلامی به عشق زیارت و به امید عنایت به حریم قدس او راه یافته، همگی را مورد لطف و عنایت کریمانه خودقرار داده است؛ ولی با کمال تأسف این کرامات تا کنون ثبت و ضبط نشده است، ما هم نمونه هایی برگزیده از کرامات ان حضرت را در اینجا می آوریم؛ به امید آن که مجموع کرامات آن حضرت در کتاب مستقل گردآوری شود.
کراماتی به نقل از آیت الله العظمی اراکی(ره)
ایشان درباره خودشان فرمودند: دستم باد می کرد و پوست آن ترک برمی داشت به طوری که نمی توانستم وضو بگیرم و ناچار بودم برای نماز تیمم کنم و معالجات هم بی اثر بود تا اینکه به حضرت معصومه علیها السلام متوسل شدم و به من الهام شد که دستکش به دست کنم، همین کار را کردم، دستم خوب شد. ایشان فرمودند: آقا حسن احتشام(فرزند مرحوم سید جعفر احتشام که هر دو از منبری های قم بودند) از شیخ ابراهیم صاحب الزمانی تبریزی(که مرد با اخلاصی بود) نقل می کرد که من شبی در خواب دیدم به حرم، مشرف شدم خواستم وارد شوم گفتند حرم قرق است برای اینکه حضرت فاطمه زهرا و حضرت معصومه علیهما السلام در سر ضریح خلوت کرده اند و کسی را راه نمی دهند. من گفتم: مادرم سیده است و من محرم هستم، به من اجازه دادند،رفتم دیدم که بله این دو بزرگوار نشسته اند و در بالای ضریح با هم صحبت می کنند از جمله صحبت ها این بود که حضرت معصومه به حضرت زهرا سلام الله علیهما عرض کرد:حاج سید جعفر احتشام برای من مدحی گفته است و ظاهراً آن مدح را برای حضرت می خواند. شیخ ابراهیم این خواب را در جلسه دوره ای اهل منبر که حاج سید جعفر احتشام هم در آن حضور داشت نقل می کند؛ حاج احتشام می گوید:از آن شعرها چیزی یادت هست؟
گفت: بله در آخر آن شعر داشت(دخت موسی بن جعفر) تا این را گفت، حاج احتشام شروع کرد به گریه کردن و گفت: بله توی اشعار من این کلمه است.«حاج سید جعفر احتشام منبری با حالی بود و موقع روضه خواندن خودش هم گریه می کرد و اهل بکاء بود و بسیار گریه می کرد.»
حرم حضرت معصومه
آقای حاج شیخ حسن علی تهرانی(ره)(جد مادری آقای مروارید) که از علماء بزرگ و شاگردان فاضل میرزای شیرازی محسوب می شوند و حدود 50سال در نجف به تحصیل علوم اشتغال داشتند، ایشان برادری داشت به نام حاج حسین علی شال فروش که از تجار بازار بوده در تمام مدتی که حاج شیخ مشغول تحصیل بودند ایشان ماهی 50تومان به او شهریه می داد تا اینکه برادر تاجر فوت می کند و جنازه او را به قم حمل می کنند و در آنجا دفن می نمایند.
حاج شیخ علی (که در اواخر عمر در مشهد ساکن بودند) تلگرافی از فوت برادر مطلع می شود، به حرم مشرف شده و به حضرت رضا عرض می کنند: من خدمت برادرم را یکبار هم نتوانستم جبران نمایم جز همین که بیایم اینجا و از شما خواهش کنم که به خواهرتان حضرت معصومه سلام الله علیها سفارش ایشان را بفرمایید: تا به برادرم کمک کاری باشد. همان شب یکی از تجار که از قضیه اطلاع نداشت خواب می بیند که به حرم حضرت معصومه علیها السلام مشرف شده و آنجا می گویند:که حضرت رضا علیه السلام هم به قم تشریف آوردند: یکی جهت زیارت خواهرشان، و یکی جهت سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی به حضرت معصومه علیها السلام. او معنای خواب را نمی فهمد و آن را با حاج شیخ حسنعلی در میان می گذارد و ایشان می فرمایند:همان شب که شما خواب دیدی من (در رابطه با برادرم) به حضرت رضا متوسل شدم و این خواب شما درست است. مرحوم آقا سید محمد تقی خوانساری پس از شنیدن این خواب فرمود:از این خواب استفاده می شود که قم در حریم حضرت معصومه علیها السلام است؛ باید حضرت امام رضا علیه السلام به قم تشریف فرما شوند و سفارش برادر حاج شیخ حسنعلی را به حضرت بفرمایند و الا خود حضرت امام رضا علیه السلام مستقیما در کار مداخله نمی کند چون این در محدوده حضرت معصومه است و مداخله در این محیط نمی شود.
جلال و جبروت فاطمه زهرا علیها السلام
آقای حاج شیخ عبدالله موسیانی (ایشان از شاگردان ایت ا... مرعشی (ره) بودند) نقل فرمودند به این که حضرت آیت ا...مرعشی نجفی به طلاب می فرمود:علت آمدن من به قم این بود که پدرم سید محمود مرعشی نجفی (که از زهاد و عباد معروف بود) چهل شب در حرم حضرت امیر علیه السلام بیتوته نمود که آن حضرت را ببینید، شبی در(حال مکاشفه) حضرت را دیده بود که به ایشان می فرماید: سید محمود چه می خواهی؟عرض می کند:می خواهم بدانم قبر فاطمه زهراء علیها السلام کجاست؟ تا آن را زیارت کنم. حضرت فرموده بود:من که نمی توانم«برخلاف وصیت آن حضرت» قبر او را آشکار کنم. عرض کرد: پس من هنگام زیارت چه کنم؟ حضرت فرمود: خدا جلال و جبروت حضرت فاطمه علیها السلام را به فاطمه معصومه علیها السلام عنایت فرموده است، هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا علیها السلام را درک کند به زیارت فاطمه معصومه علیها السلام برود.
عنایت حضرت به زوار مرقدش
آقای شیخ عبدالله موسیانی نقل کردند از حضرت آیت ا...مرعشی نجفی: که شب زمستانی بود که من دچار بی خوابی شدم؛ خواستم حرم بروم، دیدم بی موقع است، آمدم خوابیدم و دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد خواب نمانم، درعالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد «که قیافه او را به خوبی دیدم ولی آن را توصیف نمی کنم» به من فرمود: سید شهاب! بلند شو و به حرم برو؛ عده ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک می شوند، آنها را نجات بده. ایشان می فرماید: من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت در شمالی حرم(طرف میدان آستانه)عده ای زوار اهل پاکستان یا هندوستان(با آن لباس های مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود می لرزند، در را زدم،حاج آقا حبیب(که جزء خدام حضرت بود) با اصرار من در را باز کرد، من از مقابل و آنها هم پشت سرمن وارد حرم شدند و آنها در کنار ضریح آن حضرت مشغول زیارت و عرض ادب بودند؛ من هم آب خواستم و برای نماز شب و تهجد وضو ساختم.
منبع:دنیای زنان 63
برخی موضوعات ویژه نامه ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام. « جهت ورود بر روی موضوعات کلید کنید »
راز عدم ازدواج حضرت معصومه (س)